۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''الطريق الى الله''' اثر شيخ حسین بحرانى (متوفى 1302ق)، در بيان عوامل مؤثر در سلوك الى الله و وصول به حقيقت مىباشد كه به زبان عربى نوشته شده است. | '''الطريق الى الله''' اثر شيخ حسین بحرانى (متوفى 1302ق)، در بيان عوامل مؤثر در سلوك الى الله و وصول به حقيقت مىباشد كه به زبان عربى نوشته شده است. | ||
انگیزه نویسنده از تأليف اين اثر، گردآورى پارهاى از نصايح و راهنمودهایى از اهلبيت(ع) بوده كه باعث زنده شدن دلها و روشنايى عقلها مىگردند؛ وى اين كار را به سفارش برخى از دوستان خويش انجام داده است. | |||
[[بهجت، محمدتقی|آيتالله بهجت]] وقتى اين كتاب را ديدند، آن را كتابى نيكو شمرده و خواندن آن را به دوستان توصيه كردند. | [[بهجت، محمدتقی|آيتالله بهجت]] وقتى اين كتاب را ديدند، آن را كتابى نيكو شمرده و خواندن آن را به دوستان توصيه كردند. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب با دو مقدمه از شيخ مهدى سماوى و نویسنده در اشاره به خصائص دعوت به خدا و | كتاب با دو مقدمه از شيخ مهدى سماوى و نویسنده در اشاره به خصائص دعوت به خدا و انگیزه تأليف، آغاز و مطالب در يازده باب، تنظيم شده است. | ||
نویسنده به منظور اشاره به روايات اهلبيت(ع) پيرامون تهذيب نفس و تذكر به آنها، مضمون پارهاى از احاديث كه در كتب مختلف پراكنده بودهاند را بدون ذكر سند و با اكتفا به نقل عين الفاظ، گردآورى نموده؛ زيرا معتقد است محتواى آنها را، خرد و انديشه سالم، پس از مواجه و دريافت، تصديق نموده و فطرت راستين بر درستى آن، گواهى مىدهد. | نویسنده به منظور اشاره به روايات اهلبيت(ع) پيرامون تهذيب نفس و تذكر به آنها، مضمون پارهاى از احاديث كه در كتب مختلف پراكنده بودهاند را بدون ذكر سند و با اكتفا به نقل عين الفاظ، گردآورى نموده؛ زيرا معتقد است محتواى آنها را، خرد و انديشه سالم، پس از مواجه و دريافت، تصديق نموده و فطرت راستين بر درستى آن، گواهى مىدهد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
به باور وى، پس از اينكه با استفاده از روايات، آشكار شد كه امر دنيا و آخرت تنها با اخلاق كريمانه سامان مىيابد و به كمال رساندن اين اخلاق، هدف بعثتى است كه هستى جز با آن صلاح نيابد، روشن مىشود كه تهذيب اخلاق، بر هر واجبى مقدم و از هر امر لازمى مهمتر مىباشد؛ با اين وجود، كليد هر خير، منبع هر نيكى، موجب جلب هر ثمر و مبدأ تمام اهداف، تهذيب اخلاق است. | به باور وى، پس از اينكه با استفاده از روايات، آشكار شد كه امر دنيا و آخرت تنها با اخلاق كريمانه سامان مىيابد و به كمال رساندن اين اخلاق، هدف بعثتى است كه هستى جز با آن صلاح نيابد، روشن مىشود كه تهذيب اخلاق، بر هر واجبى مقدم و از هر امر لازمى مهمتر مىباشد؛ با اين وجود، كليد هر خير، منبع هر نيكى، موجب جلب هر ثمر و مبدأ تمام اهداف، تهذيب اخلاق است. | ||
در باب دوم، اهميت | در باب دوم، اهميت فراگیرى علم اخلاق بيان شده است. در ابتداى اين باب، نویسنده شبهه زير را مطرح و به آن پاسخ داده است: | ||
«ملاحظه پندها و نصيحتها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آنها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانستههاى خود عمل مىكنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاریم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آنكه نمىداند، هرگز مانند كسىكه مىداند نخواهد بود». | «ملاحظه پندها و نصيحتها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آنها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانستههاى خود عمل مىكنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاریم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آنكه نمىداند، هرگز مانند كسىكه مىداند نخواهد بود». | ||
نویسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: «نگوئيد: از آن بيم داريم كه | نویسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: «نگوئيد: از آن بيم داريم كه فراگیريم و عمل نكنيم؛ بگوئيد: مىآموزيم و اميد داريم [به آموختههاى خويش] عمل نمائيم. همانا من به شما [علم و دانش] عطا نكردم مگر براى آنكه شما را به واسطه آن مورد رحمت خويش قرار دهم». به اعتقاد نویسنده، اين خطاب الهى، بساط اين شبهه را برچيده است. | ||
در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نویسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پایانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آنچه در دنيا انجام مىدهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مىسازد. | در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نویسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پایانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آنچه در دنيا انجام مىدهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مىسازد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در باب ششم، راه آسان شدن سختىهایى كه در راه سلوك الى الله وجود دارد، بيان شده و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: راه رهایى از عجب و غرور؛ اهميت اعمال مستحب؛ لزوم استفاده از رخصتهاى خداوند در جاى خود؛ سر تفاوت ظاهرى منش امامان(ع)؛ تأمل در نيت و تلاش در خالص كردن آن؛ اهميت تقويت بصريت و هوشمندى؛ ريشه جمود و خشكانديشى؛ تأثير فعالیتهای اجتماعى در رشد بينش و انديشه؛ فوايد انديشه درباره دنيا و شئون آن. | در باب ششم، راه آسان شدن سختىهایى كه در راه سلوك الى الله وجود دارد، بيان شده و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: راه رهایى از عجب و غرور؛ اهميت اعمال مستحب؛ لزوم استفاده از رخصتهاى خداوند در جاى خود؛ سر تفاوت ظاهرى منش امامان(ع)؛ تأمل در نيت و تلاش در خالص كردن آن؛ اهميت تقويت بصريت و هوشمندى؛ ريشه جمود و خشكانديشى؛ تأثير فعالیتهای اجتماعى در رشد بينش و انديشه؛ فوايد انديشه درباره دنيا و شئون آن. | ||
در باب هفتم، به اين سؤال پاسخ داده شده است كه چگونه رهرو راه خدا باشيم. نویسنده در اين زمينه، به برخى از امور، توصيه نموده است كه از جمله آنها، عبارتند از: همواره به مردم بهره رسان اما به خير ايشان اميد مبند؛ بدى را با نيكى پاسخ ده كه به نيكى خواهى رسيد؛ همه وقت خويش را مصروف مردم مكن، زمانى را نيز براى خود بگذار؛ بر دوستان على(ع) آسان | در باب هفتم، به اين سؤال پاسخ داده شده است كه چگونه رهرو راه خدا باشيم. نویسنده در اين زمينه، به برخى از امور، توصيه نموده است كه از جمله آنها، عبارتند از: همواره به مردم بهره رسان اما به خير ايشان اميد مبند؛ بدى را با نيكى پاسخ ده كه به نيكى خواهى رسيد؛ همه وقت خويش را مصروف مردم مكن، زمانى را نيز براى خود بگذار؛ بر دوستان على(ع) آسان گیر تا خداوند بر تو آسان گیرد. | ||
باب هشتم، به توضيح سه خصلتى كه كمال ايمان، منوط به آنها مىباشد، اختصاص يافته است. اين سه خصلت، عبارتند از داشتن: 1- سنتى از خدا: رازدارى؛ 2- سنتى از پيامبر(ص): مدارا و سازگارى با مردم؛ 3- سنتى از امام(ع): شكيبايى در سختىها. | باب هشتم، به توضيح سه خصلتى كه كمال ايمان، منوط به آنها مىباشد، اختصاص يافته است. اين سه خصلت، عبارتند از داشتن: 1- سنتى از خدا: رازدارى؛ 2- سنتى از پيامبر(ص): مدارا و سازگارى با مردم؛ 3- سنتى از امام(ع): شكيبايى در سختىها. |
ویرایش