۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (افزودن ناوبری و رده) |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''الإمام الصادق و المذاهب الأربعة مع الإضافات و تحقيقات جديدة''' اثر [[حیدر، اسد|اسد حيدر]]، پژوهشى است پيرامون [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و مذاهب چهارگانه اهل سنت و مقايسه آنها با مكتب تشيع، كه به زبان عربى نوشته شده است. | '''الإمام الصادق و المذاهب الأربعة مع الإضافات و تحقيقات جديدة''' اثر [[حیدر، اسد|اسد حيدر]]، پژوهشى است پيرامون [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و مذاهب چهارگانه اهل سنت و مقايسه آنها با مكتب تشيع، كه به زبان عربى نوشته شده است. | ||
نویسنده، كتاب را به | نویسنده، كتاب را به انگیزه بحث و تحقيق در باب مذاهب اسلامى و چگونگى تكوين آنها و نيز در مذهب اهلبيت(ع) و جايگاه آن در شريعت و قانونگذارى اسلامى، به نگارش درآورده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1783/1/9 ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص9]</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمات نویسنده، به | در مقدمات نویسنده، به انگیزه نگارش و برخى ويژگىهاى كتاب، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1783/1/9 مقدمه نویسنده، ج1، ص9- 14]</ref> | ||
در مقدمه حامد حنفى داود، ضمن بيان اهميت و ارزش كتاب، به برخى از خصوصيات و ويژگىهاى آن اشاره گرديده است كه از جمله آنها، گستره و آفاق پردامنه كتاب و توجه به اكثر جوانب شخصيت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1783/1/15 مقدمه حامد داود، ج1، ص15-20]</ref> | در مقدمه حامد حنفى داود، ضمن بيان اهميت و ارزش كتاب، به برخى از خصوصيات و ويژگىهاى آن اشاره گرديده است كه از جمله آنها، گستره و آفاق پردامنه كتاب و توجه به اكثر جوانب شخصيت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/1783/1/15 مقدمه حامد داود، ج1، ص15-20]</ref> | ||
اين كتاب، در واقع دائرةالمعارف كوچكى است در تاريخ، فقه، حديث و سياست اسلامى و بهطور خاص شيعى. نویسنده محقق و متتبع آن، كوشيده است به مثابه یک پژوهشگر شيعى، به نقد و بررسى و تحليل تاريخى موضوع مورد نظر خود بنشيند و از عقايد و آراء شيعى در برابر | اين كتاب، در واقع دائرةالمعارف كوچكى است در تاريخ، فقه، حديث و سياست اسلامى و بهطور خاص شيعى. نویسنده محقق و متتبع آن، كوشيده است به مثابه یک پژوهشگر شيعى، به نقد و بررسى و تحليل تاريخى موضوع مورد نظر خود بنشيند و از عقايد و آراء شيعى در برابر خردهگیرىها و انتقادهاى وارده بر اين طايفه، عالمانه دفاع كند.<ref>حيدر، اسد، ج1، ص18</ref> | ||
كتاب داراى امتيازات متعددى است كه بر اهميت و اعتبار آن مىافزايد. مهمترين امتيازى كه پيش از هر چيز در خور توجه است، تحقيق و تتبع وسيع نویسنده در گذشتههاى دور است؛ در روزگارى كه علوم و معارف دينى رواج وافر داشت و فرهنگ اسلامى گسترده و متنوع بود، عالمان و محققان معمولاً بدون تحقيق و تفحص كافى دست به قلم نمىبردند و بدون سند و دليل سخن نمىگفتند.<ref>همان، ص19</ref> | كتاب داراى امتيازات متعددى است كه بر اهميت و اعتبار آن مىافزايد. مهمترين امتيازى كه پيش از هر چيز در خور توجه است، تحقيق و تتبع وسيع نویسنده در گذشتههاى دور است؛ در روزگارى كه علوم و معارف دينى رواج وافر داشت و فرهنگ اسلامى گسترده و متنوع بود، عالمان و محققان معمولاً بدون تحقيق و تفحص كافى دست به قلم نمىبردند و بدون سند و دليل سخن نمىگفتند.<ref>همان، ص19</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
وسعت تحقيق و بهرهجويى از منابع مختلف و كهن، بهخصوص از منابع اهل سنت، برای مدلل كردن نظريات شيعى و مدعاهاى نویسنده در كتاب حاضر، چندان است كه مىتوان آن را با «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» [[علامه امينى]] در موضوع خود، مقايسه كرد. تقريباً هيچ مطلبى نيست كه نویسنده بدون ارائه حداقل یک سند نگاشته باشد، هر چند كه گاه متأسفانه مآخذ را ذكر نكرده است.<ref>همان، ص19- 20</ref> | وسعت تحقيق و بهرهجويى از منابع مختلف و كهن، بهخصوص از منابع اهل سنت، برای مدلل كردن نظريات شيعى و مدعاهاى نویسنده در كتاب حاضر، چندان است كه مىتوان آن را با «[[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]]» [[علامه امينى]] در موضوع خود، مقايسه كرد. تقريباً هيچ مطلبى نيست كه نویسنده بدون ارائه حداقل یک سند نگاشته باشد، هر چند كه گاه متأسفانه مآخذ را ذكر نكرده است.<ref>همان، ص19- 20</ref> | ||
امتياز ديگر كتاب، بررسى و تحقيق عالمانه و منصفانه نویسنده است كه در حد قابل قبولى صورت گرفته است. با اينكه نویسنده یک عالم شيعى است و در تشيع نيز كاملاً راسخ و استوار است، در عين حال، كوشيده است كه در دفاع از تشيع و يا در نقد و رد عقايد و آراى ديگر مذاهب فقهى و يا كلامى اسلامى، جانب اعتدال و انصاف علمى را نگه دارد و تلاش كرده است كه سخنى بىدليل نگويد و ادعایى سست و بىسند مطرح نكند. احتمالاً همين | امتياز ديگر كتاب، بررسى و تحقيق عالمانه و منصفانه نویسنده است كه در حد قابل قبولى صورت گرفته است. با اينكه نویسنده یک عالم شيعى است و در تشيع نيز كاملاً راسخ و استوار است، در عين حال، كوشيده است كه در دفاع از تشيع و يا در نقد و رد عقايد و آراى ديگر مذاهب فقهى و يا كلامى اسلامى، جانب اعتدال و انصاف علمى را نگه دارد و تلاش كرده است كه سخنى بىدليل نگويد و ادعایى سست و بىسند مطرح نكند. احتمالاً همين انگیزه و دغدغه نویسنده سبب شده است كه در هركجا، و لو به عنوان یک جمله معترضه و كاملاً حاشيهاى، نكتهاى و مطلبى طرح مىكند، توضيح و استدلالى نيز برای آن نكته در پى مىآورد و اين در حالى است كه نویسنده در نظر دارد كه در جاى خود به تفصيل به آن مطلب بپردازد؛ هر چند كه اين شيوه خود بر اطناب و بىنظمى كتاب افزوده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
ويژگى ممتاز ديگر نویسنده در اين كتاب، ديد سياسى و تحليلى اوست و اين خصوصيت كتاب را خواندنىتر و روشنگرتر كرده است. اين سخن به اين معناست كه نویسنده صرفاً به ادعاها و يا نقل خشك حوادث تاريخى بسنده نكرده، بلكه كوشيده است در وراى رويدادهاى اجتماعى و سياسى و حتى حوادث علمى و فقهى و اعتقادى محض، | ويژگى ممتاز ديگر نویسنده در اين كتاب، ديد سياسى و تحليلى اوست و اين خصوصيت كتاب را خواندنىتر و روشنگرتر كرده است. اين سخن به اين معناست كه نویسنده صرفاً به ادعاها و يا نقل خشك حوادث تاريخى بسنده نكرده، بلكه كوشيده است در وراى رويدادهاى اجتماعى و سياسى و حتى حوادث علمى و فقهى و اعتقادى محض، انگیزههاى سياسى قدرتمندان و خداوندان زمين و زمان را نيز كشف كند و به نمايش بگذارد. وى در اين هدف به خوبى از عهده بر آمده و به استناد واقعيتهاى تاريخى، نشان داده است كه چگونه پس از پيامبر(ص)، اسلام بر اساس خلافت ساخته و پرداخته شد، نه خلافت بر اساس اسلام؛ و چگونه فرقههاى كلامى و فقهى و سياسى به دست سياستبازان حرفهاى و دنيا طلب پديد آمدند و يا دست كم پرورده و تثبيت شدند و يا چگونه برخى از اين فرقههاى ضد حكومتى مورد بىمهرى قرار گرفته و از صحنه تاريخ محو شدند. نویسنده بسيار روشن نشان داده است كه «وقتى زور جام سبز تقوا به تن كند» و دين ابزار دست قدرت و جاهطلبى قرار گیرد، چه فاجعه عظيمى روى مىدهد، شرايطى پديد مىآيد كه دين به جاى اينكه عامل «آگاهى» و «آزادى» آدميان باشد و كرامت انسان را به او بازگرداند و عدالت اجتماعى را تأمين كند، خود زنجيرى مىشود بر دست و پاى آدمى. محقق آگاه زندگى [[امام صادق]](ع) را به نمايش مىگذارد و با تبيين همه جانبه شخصيت او نشان مىدهد كه امام(ع)، صرفنظر از اعتقاد خاص شيعى نسبت به آن بزرگوار، در زمان خود آگاهترين و عالیترین عالمان امت و از نظر صلاحيتهاى فكرى، اخلاقى، علمى و سياسى برای رهبرى امت، مناسبترين و لا يقترين فرد بوده است، اما به دلايلى وى از پذيرفتن رهبرى سياسى و زعامت جامعه تن مىزند و به رهبرى فكرى و معنوى بسنده مىكند؛ در عين حال، منصور دوانيقى صرفا به خاطر اينكه خطر بالقوه امام تبديل به خطر بالفعل نگردد و شخصيت عظيم او روزى پرچمدار رهایى و محور مخالفان نشود، آن همه سختىها را بر امام روا مىدارد و سرانجام وى را به شهادت مىرساند. بر اساس اين تحليل مستند تاريخى، انگیزه مخالفت خلفاى اموى، به ويژه منصور با [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، چيزى جز جاهطلبى و قدرتپرستى نبوده و تمامى كوشش اين بوده است كه قدرت غاصبانه و ظالمانه آنان، پايدار بماند و لذا برای تحقق اين هدف، از هيچ جنايتى فروگذار نكردند.<ref>همان، ص21- 22</ref> | ||
در اين كتاب، افزون بر زندگى و سرنوشت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، كه در آن بازى سياست به روشنى نشان داده شده است، سرنوشت مذاهب فقهى نيز به خوبى باز و تشريح و نشان داده شده كه چرا و چگونه اين مذاهب به وجود آمده، رشد كرده و به پيروزى رسيدهاند، و سرانجام چرا و به چه دليل برخى از اين مذاهب استمرار يافته و طرفدارانى وسيع پيدا كردند و برخى نيز به طور كلى محو شده و امروز نامى از آنان در ميان نيست. در اين مورد، نقشى كه دست سياست بازى كرد، به طور مستند نشان داده شده است. به هر حال نگرش سياسى و تحليلى نویسنده بسيار روشنگر و برای روشنفكران و جوانان مسلمان بسيار آموزنده و سودمند خواهد بود.<ref>همان، ص22</ref> | در اين كتاب، افزون بر زندگى و سرنوشت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، كه در آن بازى سياست به روشنى نشان داده شده است، سرنوشت مذاهب فقهى نيز به خوبى باز و تشريح و نشان داده شده كه چرا و چگونه اين مذاهب به وجود آمده، رشد كرده و به پيروزى رسيدهاند، و سرانجام چرا و به چه دليل برخى از اين مذاهب استمرار يافته و طرفدارانى وسيع پيدا كردند و برخى نيز به طور كلى محو شده و امروز نامى از آنان در ميان نيست. در اين مورد، نقشى كه دست سياست بازى كرد، به طور مستند نشان داده شده است. به هر حال نگرش سياسى و تحليلى نویسنده بسيار روشنگر و برای روشنفكران و جوانان مسلمان بسيار آموزنده و سودمند خواهد بود.<ref>همان، ص22</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
كتاب از شمول و عمومیت و تنوعى برخوردار است كه آن را به صورت یک دائرةالمعارف كوچك فقه و حديث و رجال و تاريخ سه قرن اول اسلام و به ويژه دائرةالمعارف جعفرى درآورده است. به همين دليل، اين كتاب برای عموم مسلمانان مفيد و خواندنى و حاوى مطالب تازه و هدايتگر است. پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت نيز در اين كتاب نكات نو و قابل استفاده بسيار خواهند يافت كه بر عمق آگاهىهایشان از مذهب خويش خواهد افزود.<ref>همان، ص23</ref> | كتاب از شمول و عمومیت و تنوعى برخوردار است كه آن را به صورت یک دائرةالمعارف كوچك فقه و حديث و رجال و تاريخ سه قرن اول اسلام و به ويژه دائرةالمعارف جعفرى درآورده است. به همين دليل، اين كتاب برای عموم مسلمانان مفيد و خواندنى و حاوى مطالب تازه و هدايتگر است. پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت نيز در اين كتاب نكات نو و قابل استفاده بسيار خواهند يافت كه بر عمق آگاهىهایشان از مذهب خويش خواهد افزود.<ref>همان، ص23</ref> | ||
با اين همه، كتاب داراى برخى كاستىها و نواقص مىباشد. صرفنظر از محتواى كتاب، مهمترين اشكالى كه از نظر شكل تدوين كتاب به چشم مىخورد، عدم انسجام آن است. البته كتاب نظم و قالب خاص خود را دارد و نویسنده بر اساس قالب انتخابى خود تحقيق خود را به پيش مىبرد، اما اين قالب و سازمان بهگونهاى است كه نویسنده بهطور اجتنابناپذيرى به تكرار و بازگويى برخى از مطالب و موضوعات دچار مىشود. نویسنده روشى را انتخاب نكرده كه تمامى مطالب و گفتنىهایش را در یک موضوع و در یکجا عرضه كند، بلكه وى موضوعى واحد را در جاهاى مختلف و به مناسبتهاى گوناگون مطرح كرده و در هركجا كم و زياد به آن پرداخته و سرانجام وعده داده كه بعداً به تفصيل به آنها خواهد پرداخت؛ مثلاً ايشان مىتوانست زندگى و شخصيت فردى و اجتماعى و علمى و سياسى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را در طى یک تقسيمبندى مطرح كند و حول محور آن تقسيمبندى و عناوين مناسب، مطالب لازم را بياورد و از تكرار | با اين همه، كتاب داراى برخى كاستىها و نواقص مىباشد. صرفنظر از محتواى كتاب، مهمترين اشكالى كه از نظر شكل تدوين كتاب به چشم مىخورد، عدم انسجام آن است. البته كتاب نظم و قالب خاص خود را دارد و نویسنده بر اساس قالب انتخابى خود تحقيق خود را به پيش مىبرد، اما اين قالب و سازمان بهگونهاى است كه نویسنده بهطور اجتنابناپذيرى به تكرار و بازگويى برخى از مطالب و موضوعات دچار مىشود. نویسنده روشى را انتخاب نكرده كه تمامى مطالب و گفتنىهایش را در یک موضوع و در یکجا عرضه كند، بلكه وى موضوعى واحد را در جاهاى مختلف و به مناسبتهاى گوناگون مطرح كرده و در هركجا كم و زياد به آن پرداخته و سرانجام وعده داده كه بعداً به تفصيل به آنها خواهد پرداخت؛ مثلاً ايشان مىتوانست زندگى و شخصيت فردى و اجتماعى و علمى و سياسى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را در طى یک تقسيمبندى مطرح كند و حول محور آن تقسيمبندى و عناوين مناسب، مطالب لازم را بياورد و از تكرار جلوگیرى كند و حال آنكه ايشان در هر جلد و حتى در یک جلد چند بار، به زندگى امام پرداخته و لاجرم برخى مطالب را عيناً تكرار كرده است و يا در مورد مذاهب ديگر، همين بىنظمى وجود دارد. فىالمثل برخى از مطالب مربوط به زندگى امامان مذاهب نيز، چند بار (گاه كوتاه و گاه مفصل) بازگو شده است.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> | ||
اسامى و گاه زندگى راويان حديث نيز تكرار شده است. گاه عين عبارت منقول از منابع آورده شده است. اگر چنين روشى بهكار گرفته نمىشد، قطعاً تا حدودى از حجم كتاب كاسته مىشد و ذهن خواننده نيز دچار آشفتگى نمىگشت و مطالب ارزشمند كتاب هماهنگتر و طبقهبندىشدهتر به اذهان مخاطبان انتقال مىيافت.<ref>همان، ص25- 26</ref> | اسامى و گاه زندگى راويان حديث نيز تكرار شده است. گاه عين عبارت منقول از منابع آورده شده است. اگر چنين روشى بهكار گرفته نمىشد، قطعاً تا حدودى از حجم كتاب كاسته مىشد و ذهن خواننده نيز دچار آشفتگى نمىگشت و مطالب ارزشمند كتاب هماهنگتر و طبقهبندىشدهتر به اذهان مخاطبان انتقال مىيافت.<ref>همان، ص25- 26</ref> |
ویرایش