۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
محقق روایات کتاب را در چهار دسته زیر، تقسیمبندی نموده است که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات هر قسم، اشاره میشود: | محقق روایات کتاب را در چهار دسته زیر، تقسیمبندی نموده است که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب، به برخی از روایات هر قسم، اشاره میشود: | ||
# «حی علی خیر العمل» در عصر پیامبر(ص): | # «حی علی خیر العمل» در عصر پیامبر(ص): | ||
#:ابومحذوره (متوفای 59ق)، اولین صحابهای است که در این قسمت، به «حی علی خیر العمل» گفتن او در اذان، اشاره شده است. در روایتی از او، چنین آمده است که: | #:ابومحذوره (متوفای 59ق)، اولین صحابهای است که در این قسمت، به «حی علی خیر العمل» گفتن او در اذان، اشاره شده است. در روایتی از او، چنین آمده است که: «أمرنیرسولالله(ص) أن أقول في الأذان حي علی خير العمل» (رسول خدا(ص) مرا امر نمود تا در اذان «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بگويم)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»؛ متن کتاب، ص50</ref>. | ||
#:ابورافع از صحابه [[امام علی علیهالسلام|اميرالمؤمنين(ع)]] و دومین شخصی از صحابه است كه «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را در اذان میگفت و اولين كسی است كه در تاريخ اسلام و شيعه، علم رجال نوشته و اسامی تمام لشكريان [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] را در جنگ جمل نوشت. در روایتی در این بخش، از او چنین آمده است كه: «كان النبي إذا سمع الأذان قال كما يقول، إذا بلغ حي علی خير العمل، قال لا حول و لا قوة إلا بالله»، (هنگامی كه پيامبر(ص) اذان را به آن شكلی كه ديگران اذان میگويند شنيد، وقتی به «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» رسيد فرمود: «لا حول ولا قوه الا بالله»)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»، متن کتاب، ص55</ref>. | #:ابورافع از صحابه [[امام علی علیهالسلام|اميرالمؤمنين(ع)]] و دومین شخصی از صحابه است كه «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را در اذان میگفت و اولين كسی است كه در تاريخ اسلام و شيعه، علم رجال نوشته و اسامی تمام لشكريان [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] را در جنگ جمل نوشت. در روایتی در این بخش، از او چنین آمده است كه: «كان النبي إذا سمع الأذان قال كما يقول، إذا بلغ حي علی خير العمل، قال لا حول و لا قوة إلا بالله»، (هنگامی كه پيامبر(ص) اذان را به آن شكلی كه ديگران اذان میگويند شنيد، وقتی به «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» رسيد فرمود: «لا حول ولا قوه الا بالله»)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (5) + سند»، متن کتاب، ص55</ref>. | ||
# «حی علی خیر العمل» در عصر صحابه: | # «حی علی خیر العمل» در عصر صحابه: | ||
#:در روایتی در این بخش از عیسی بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابیطالب(ع) از پدرش و او از جدش، چنین آمده است که: «كان أبي علي(ع) إذا خرج إلی سفر، لا يكل الأذان إلی غيره و لا الإقامة و كان لا يدع أن يقول في اذانه حي علی خير العمل» (پدرم وقتی برای سفر خارج میشد اذان و اقامه را به كسی ديگر واگذار نمیكرد و بههیچوجه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را ترك نمیكرد). ظاهراً، ناقل این روایت، يكی از فرزندان [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] است به نام عمر، همو كه در کربلا شهيد شد<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص91</ref>. | #:در روایتی در این بخش از عیسی بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابیطالب(ع) از پدرش و او از جدش، چنین آمده است که: «كان أبي علي(ع) إذا خرج إلی سفر، لا يكل الأذان إلی غيره و لا الإقامة و كان لا يدع أن يقول في اذانه حي علی خير العمل» (پدرم وقتی برای سفر خارج میشد اذان و اقامه را به كسی ديگر واگذار نمیكرد و بههیچوجه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را ترك نمیكرد). ظاهراً، ناقل این روایت، يكی از فرزندان [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] است به نام عمر، همو كه در کربلا شهيد شد<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص91</ref>. | ||
#:در روايت ديگری از جابر بن يزيد جعفی، از اصحاب امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] چنین آمده است که: «أن أبي جعفر(عليهالسلام) قال | #:در روايت ديگری از جابر بن يزيد جعفی، از اصحاب امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] چنین آمده است که: «أن أبي جعفر(عليهالسلام) قال أذانیو أذان آبائي، النبي و علي و الحسن و الحسين و علي بن الحسين حي علی خير العمل، حی علي خير العمل»، (امام باقر(ع) فرمود: اذان من و اذان پدران من و اذان پيامبر و علی و حسن و حسين و علی بن حسين «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» بوده است)<ref>ر.ک: احمدی، حسین، «بدعت عمر در اذان (4) + سند»، متن کتاب، ص106</ref>. | ||
#:در روایت دیگری از عبيده سلمانی، آمده است که: «كان علي بن ابيطالب و الحسن و الحسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابيطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن الحنفيه يؤذنون إلي أن فارقوا الدنيا، فيقولون: حي علی خير العمل و يقولون: لم تزل في الأذان» [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] و حسن و حسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابیطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن حنفيه در اذان خود تا زمانی كه از دنيا رفتند به اين شكل اذان میگفتند كه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را میآوردند و همواره اين جمله را در اذان خود داشتند<ref>همان</ref>. | #:در روایت دیگری از عبيده سلمانی، آمده است که: «كان علي بن ابيطالب و الحسن و الحسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابيطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن الحنفيه يؤذنون إلي أن فارقوا الدنيا، فيقولون: حي علی خير العمل و يقولون: لم تزل في الأذان» [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] و حسن و حسين(عليهمالسلام) و عقيل بن ابیطالب و ابن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد بن حنفيه در اذان خود تا زمانی كه از دنيا رفتند به اين شكل اذان میگفتند كه در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» را میآوردند و همواره اين جمله را در اذان خود داشتند<ref>همان</ref>. | ||
# «حی علی خیر العمل» در عصر تابعین: | # «حی علی خیر العمل» در عصر تابعین: | ||
#:در روایتی در این بخش، به نقل از جابر بن جعفی از امام باقر(ع)، چنین آمده است که: | #:در روایتی در این بخش، به نقل از جابر بن جعفی از امام باقر(ع)، چنین آمده است که: «أذانیو أذان آبائي، حي علی خير العمل» (اذان من و اذان پدرم بر حَيّ على خير الْعَمَل بوده است)<ref>همان، ص130</ref>. | ||
#:در روایت دیگر از محمد بن مروان از امام باقر(ع) چنین نقل شده است که: «سمعت أباجعفر سئله رجل عن تفسير الأذان، قال: الله أكبر، قال فهو كما قال: الله أكبر من كل شئ... حتی بلغ حي علی خير العمل، قال: فأمرك بالبرّ، تدري برُّ من؟ قال الرجل: لا، قال: برُّ فاطمة و ولدها» میگويد: روزی خدمت امام باقر(ع) بودم و از او راجع به تفسير اذان پرسيده شد؟ گفت: الله اكبر! خداوند بزرگتر از هر چيز است... وقتی رسيد به حي علی خير العمل، گفت: امر كرد خداوند تو را به نيكی، آيا میدانی نيكی بر چه كسی؟ مرد گفت: نه، گفت: بر حضرت فاطمه زهرا(س) و فرزندانش(ع)<ref>همان، ص131</ref>. | #:در روایت دیگر از محمد بن مروان از امام باقر(ع) چنین نقل شده است که: «سمعت أباجعفر سئله رجل عن تفسير الأذان، قال: الله أكبر، قال فهو كما قال: الله أكبر من كل شئ... حتی بلغ حي علی خير العمل، قال: فأمرك بالبرّ، تدري برُّ من؟ قال الرجل: لا، قال: برُّ فاطمة و ولدها» میگويد: روزی خدمت امام باقر(ع) بودم و از او راجع به تفسير اذان پرسيده شد؟ گفت: الله اكبر! خداوند بزرگتر از هر چيز است... وقتی رسيد به حي علی خير العمل، گفت: امر كرد خداوند تو را به نيكی، آيا میدانی نيكی بر چه كسی؟ مرد گفت: نه، گفت: بر حضرت فاطمه زهرا(س) و فرزندانش(ع)<ref>همان، ص131</ref>. | ||
# «حی علی خیر العمل» نزد اهلبیت(ع): | # «حی علی خیر العمل» نزد اهلبیت(ع): | ||
#:نویسنده برای تأیید مدعای خود از ائمه زیدیه نیز گرفته و برای اثبات وجود این بند در اذان، روایات منسوب به آنان را در این قسمت آورده است. از جمله این روایات، عبارت است از حدیثی از حسان بین مضمون: «عن حسان قال: أذنت ليحيي بن زيد بخراسان | #:نویسنده برای تأیید مدعای خود از ائمه زیدیه نیز گرفته و برای اثبات وجود این بند در اذان، روایات منسوب به آنان را در این قسمت آورده است. از جمله این روایات، عبارت است از حدیثی از حسان بین مضمون: «عن حسان قال: أذنت ليحيي بن زيد بخراسان فأمرنیأن أقول: حي علی خير العمل» حسان میگويد: برای يحيی بن زيد در خراسان اذان گفتم او مرا امر كرد تا در اذان خود «حَيّ على خير الْعَمَل» بگويم<ref>همان، ص139</ref>. | ||
#:يكي ديگر از كسانی كه مقيد بود به «حَيّ على خير الْعَمَل» در اذان، محمد بن زيد بن علی، برادر يحيی بن زيد بود که در روایتی از احمد بن مفضل، چنین آمده است: «سألت محمد بن زيد بن علي عن الأذان، فقال مرتين مرتين الله اكبر، الله اكبر، ثم ذكر فيه حي علی خير العمل» (از محمد بن زيد بن علی از چگونگی اذان سؤال كردم دو بار الله اكبر را گفت و در اذان خود «حَيّ على خير الْعَمَل» گفت)<ref>همان، ص141</ref>. | #:يكي ديگر از كسانی كه مقيد بود به «حَيّ على خير الْعَمَل» در اذان، محمد بن زيد بن علی، برادر يحيی بن زيد بود که در روایتی از احمد بن مفضل، چنین آمده است: «سألت محمد بن زيد بن علي عن الأذان، فقال مرتين مرتين الله اكبر، الله اكبر، ثم ذكر فيه حي علی خير العمل» (از محمد بن زيد بن علی از چگونگی اذان سؤال كردم دو بار الله اكبر را گفت و در اذان خود «حَيّ على خير الْعَمَل» گفت)<ref>همان، ص141</ref>. | ||
#:محقق، راویانی که نامشان در این اثر آمده را به همراه مختصری از ترجمهشان در انتهای این اثر به نام «معجم الرواة في كتاب الأذان بحي علی خير العمل» گردآوری کرده است <ref>همان، ص172- 278</ref>. ترتیب راویان بر اساس حروف الفبا صورت گرفته که با الف آغاز و با حرف یاء پایان یافته و پسازآن «کنیه» و «مبهمین» آمده است. | #:محقق، راویانی که نامشان در این اثر آمده را به همراه مختصری از ترجمهشان در انتهای این اثر به نام «معجم الرواة في كتاب الأذان بحي علی خير العمل» گردآوری کرده است <ref>همان، ص172- 278</ref>. ترتیب راویان بر اساس حروف الفبا صورت گرفته که با الف آغاز و با حرف یاء پایان یافته و پسازآن «کنیه» و «مبهمین» آمده است. |
ویرایش