۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزندهترين و بزرگترين علم مىداند و بزرگترين کتابى را كه در این علم تصنيف شده است، کتاب «الحكم العطائية» مىخواند و آن را دربردارنده مواهب لدنى و أسرار ربانى معرفى مىنمايد و از بزرگى نقل مىكند كه گفته است: کتاب «الحكم» ابن عطاء، به وحى الهى بودن، نزدیک است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، مىشد آن را با كلام «الحكم» خواند. | شارح، علم تصوف را بدان جهت كه مغز شريعت و كانون تابش انوار حقيقت است، ارزندهترين و بزرگترين علم مىداند و بزرگترين کتابى را كه در این علم تصنيف شده است، کتاب «الحكم العطائية» مىخواند و آن را دربردارنده مواهب لدنى و أسرار ربانى معرفى مىنمايد و از بزرگى نقل مىكند كه گفته است: کتاب «الحكم» ابن عطاء، به وحى الهى بودن، نزدیک است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، مىشد آن را با كلام «الحكم» خواند. | ||
شارح، در ادامه، | شارح، در ادامه، انگیزه خود را از نگارش این شرح، اجابت درخواست استاد عارف واصل و محقق كامل خویش، جناب محمد بوزيدى حسنى كه از وى خواسته كه شرحى متوسط بر کتاب مزبور بنگارد، معرفى مىكند. | ||
وى، آنگاه، دو مقدمه را ذكر مىكند كه در یکى، به تعريف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حكم شارع درباره آن، تصور مسائل آن، فضيلت آن، نسبت آن و ثمره آن مىپردازد و در ديگرى، به ترجمه شيخ و ذكر محاسن وى همت مىگمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنين بيان مىكند: | وى، آنگاه، دو مقدمه را ذكر مىكند كه در یکى، به تعريف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حكم شارع درباره آن، تصور مسائل آن، فضيلت آن، نسبت آن و ثمره آن مىپردازد و در ديگرى، به ترجمه شيخ و ذكر محاسن وى همت مىگمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنين بيان مىكند: | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#از صوفه، به معناى قطعهاى پشم، گرفته شده، چون صوفى در برابر خدا همچون قطعهاى پشم دورافكندهشده است كه هيچ تدبيرى ندارد. | #از صوفه، به معناى قطعهاى پشم، گرفته شده، چون صوفى در برابر خدا همچون قطعهاى پشم دورافكندهشده است كه هيچ تدبيرى ندارد. | ||
#از صوفة القفا، به معناى موهاى نرم و كركمانند پشت گردن، گرفته شده، چون صوفى، نرمخو و | #از صوفة القفا، به معناى موهاى نرم و كركمانند پشت گردن، گرفته شده، چون صوفى، نرمخو و آسانگیر است. | ||
#از صفة(صفت) گرفته شده، چون خلاصه آن، اتصاف به صفات پسنديده و ترك اوصاف ناپسند است. | #از صفة(صفت) گرفته شده، چون خلاصه آن، اتصاف به صفات پسنديده و ترك اوصاف ناپسند است. | ||
#از صفاء، به معناى پاک و باصفا شدن، گرفته شده است. | #از صفاء، به معناى پاک و باصفا شدن، گرفته شده است. |
ویرایش