۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابن جنى در موصل زاده شد. از دوران كودكى و نوجوانى او اطلاعى در دست نيست. جز اينكه در آغاز جوانى، در جامع موصل، به تدريس صرف مشغول بوده است. در آن هنگام، ابوعلى فارسى بر آن ديار گذشت و مدرس جوان را در مسألهاى صرفى آزمود. چون ابن جنى از دادن پاسخ عاجز ماند، در سلك شاگردان ابوعلى درآمد و تا درگذشت استاد، يعنى چهل سال تمام، در سفر و حضر، ملازم او شد. به اعتبار اين چهل سال، آغاز آشنايى او و ابوعلى را در 337ق مىتوان پنداشت. | ابن جنى در موصل زاده شد. از دوران كودكى و نوجوانى او اطلاعى در دست نيست. جز اينكه در آغاز جوانى، در جامع موصل، به تدريس صرف مشغول بوده است. در آن هنگام، ابوعلى فارسى بر آن ديار گذشت و مدرس جوان را در مسألهاى صرفى آزمود. چون ابن جنى از دادن پاسخ عاجز ماند، در سلك شاگردان ابوعلى درآمد و تا درگذشت استاد، يعنى چهل سال تمام، در سفر و حضر، ملازم او شد. به اعتبار اين چهل سال، آغاز آشنايى او و ابوعلى را در 337ق مىتوان پنداشت. | ||
از ديگر استادان او مىتوان از: محمد بن حسن ابوالعطار مقرى، ابى حاتم، و قصرب نام برد. نيز چنين استنباط مىشود كه آغاز زندگى و تحصيلات وى در موصل بوده و در خدمت احمد بن محمد ابوالعباس موصلى (اخفش دوم) علم نحو آموخته است. ابن جنى گر چه دست پرورده ابوعلى و برجستهترين شاگرد او به شمار مىآيد، اما استادان ديگرى نيز در عراق، موصل و شام داشته و خود در اجازه نامههاى كه به نام حسين بن احمد بن نصر، نوشته به اين امر تصريح كرده است. از جمله استادان او، يكى متنبى است. مصاحبتهاى اين دو بيشتر در حلب و در خلال سالهاى 337 تا 346ق بوده است، چه متنبى در آن هنگام در دربار امير سيفالدوله به سر مىبرده است. ابن جنى با آنكه تا پايان عمر ابوعلى عنوان شاگردى او را داشته، قبل از درگذشت او، خود استادى بزرگ به شمار مىآمده و شمارى از | از ديگر استادان او مىتوان از: محمد بن حسن ابوالعطار مقرى، ابى حاتم، و قصرب نام برد. نيز چنين استنباط مىشود كه آغاز زندگى و تحصيلات وى در موصل بوده و در خدمت احمد بن محمد ابوالعباس موصلى (اخفش دوم) علم نحو آموخته است. ابن جنى گر چه دست پرورده ابوعلى و برجستهترين شاگرد او به شمار مىآيد، اما استادان ديگرى نيز در عراق، موصل و شام داشته و خود در اجازه نامههاى كه به نام حسين بن احمد بن نصر، نوشته به اين امر تصريح كرده است. از جمله استادان او، يكى متنبى است. مصاحبتهاى اين دو بيشتر در حلب و در خلال سالهاى 337 تا 346ق بوده است، چه متنبى در آن هنگام در دربار امير سيفالدوله به سر مىبرده است. ابن جنى با آنكه تا پايان عمر ابوعلى عنوان شاگردى او را داشته، قبل از درگذشت او، خود استادى بزرگ به شمار مىآمده و شمارى از کتابهاى خود را در حيات استاد، تأليف كرده و مورد تحسين او واقع شده است و پس از درگذشت استاد به جانشينى او بر مسند تدريس در بغداد تكيه زده و در عالم ادب، رياست به وى منتهى شده است. | ||
ابن جنى شاگردان بسيارى تربيت كرده كه بعدها خود از دانشمندان بنام در ادب عرب شدهاند؛ از جمله معروفترين آنهاست: ابوالقاسم عمر بن ثابت ثمانينى، ابوالحسن على بن عبيدالله سمسمى، ابواحمد عبدالسلام بصرى، على بن زيد قاشانى (كاشانى)، ثابت بن محمد جرجانى، ابوعبدالله حسن بن احمد بن نصر، محمد بن عبدالله بن شاهويه. | ابن جنى شاگردان بسيارى تربيت كرده كه بعدها خود از دانشمندان بنام در ادب عرب شدهاند؛ از جمله معروفترين آنهاست: ابوالقاسم عمر بن ثابت ثمانينى، ابوالحسن على بن عبيدالله سمسمى، ابواحمد عبدالسلام بصرى، على بن زيد قاشانى (كاشانى)، ثابت بن محمد جرجانى، ابوعبدالله حسن بن احمد بن نصر، محمد بن عبدالله بن شاهويه. | ||
وى با امرا، سلاطين و برخى از بزرگان عصر خود ارتباط و مراوده داشته است و به نقل ابن قفطى، در خاندان ديلميان: عضدالدوله و فرزندانش را خدمت كرد و | وى با امرا، سلاطين و برخى از بزرگان عصر خود ارتباط و مراوده داشته است و به نقل ابن قفطى، در خاندان ديلميان: عضدالدوله و فرزندانش را خدمت كرد و کتاب «البشرى و الظفر» را نيز در تفسير بيتى از اشعار عضدالدوله براى همو نوشت. ابن قفطى نوع خدمت ابن جنى را نزد اين شهرياران معلوم نكرده است. برخى به استناد نوشته ياقوت، ابن جنى را كاتب انشاء دربار عضد الدوله و صمصام الدوله دانستهاند. | ||
بى شك ابن جنى مانند استاد خود ابوعلى فارسى به مذهب اعتزال مىگراييد. او در بحث از برخى مسائل نحوى مطالبى آورده است كه بر مذهب او دلالت تمام دارد. مؤلفان شيعى او را شيعى مذهب مىدانند و ظاهراً چند عامل باعث چنين تصورى شده است: از جمله آنكه وى با شريف رضى و سيد مرتضى بسيار نزديك بود و نيز بر امام على و اهل بيت(ع) به روش شيعيان درود مىفرستاد. | بى شك ابن جنى مانند استاد خود ابوعلى فارسى به مذهب اعتزال مىگراييد. او در بحث از برخى مسائل نحوى مطالبى آورده است كه بر مذهب او دلالت تمام دارد. مؤلفان شيعى او را شيعى مذهب مىدانند و ظاهراً چند عامل باعث چنين تصورى شده است: از جمله آنكه وى با شريف رضى و سيد مرتضى بسيار نزديك بود و نيز بر امام على و اهل بيت(ع) به روش شيعيان درود مىفرستاد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ابن جنى دانشمندى بنام و مبتكر در صرف و نحو، لغت، قرائت، ادب، بلاغت، شعر و عروض و قافيه بهشمار آمده است و گواه اين مطلب، آثار و تأليفات او در اين موارد و اظهار نظر دانشمندان و محققان درباره اوست. ثعالبى او را محور و قطب زبان عربى معرفى كرده است. ياقوت او را از حاذقترين و عالمترين مردان ادب، لغت، صرف و نحو برشمرده و معتقد است احدى در علم تصريف و اصول و فروع آن، عالمتر و استوارتر از او وجود ندارد. فيروز آبادى از وى به عنوان امام يگانه و صاحب تأليفات مهم و ابتكارات عجيب نام برده است. | ابن جنى دانشمندى بنام و مبتكر در صرف و نحو، لغت، قرائت، ادب، بلاغت، شعر و عروض و قافيه بهشمار آمده است و گواه اين مطلب، آثار و تأليفات او در اين موارد و اظهار نظر دانشمندان و محققان درباره اوست. ثعالبى او را محور و قطب زبان عربى معرفى كرده است. ياقوت او را از حاذقترين و عالمترين مردان ادب، لغت، صرف و نحو برشمرده و معتقد است احدى در علم تصريف و اصول و فروع آن، عالمتر و استوارتر از او وجود ندارد. فيروز آبادى از وى به عنوان امام يگانه و صاحب تأليفات مهم و ابتكارات عجيب نام برده است. | ||
وى در هيچ رشتهاى، در حد علم تصريف، تبحر نداشته است. | وى در هيچ رشتهاى، در حد علم تصريف، تبحر نداشته است. کتابهاى او در تصريف، مبين روش و اسلوب زيبا و محكم او در بحث، بررسى و تنظيم مباحث صرفى است. او در اشتقاق لغت، مبحث جديدى به نام اشتقاق اكبر مطرح كرده است كه به گفته آدام متز، نتايج آن تا امروز ادامه دارد و هيچ يك از علماى لغت، توفيقى بزرگتر از اين بدست نياوردهاند. غالباً او را مؤسس و مبدع اين مبحث مىدانند. | ||
وى نخستين كسى است كه به مبدأ و ريشه زبان نيز توجه كرده است. او به پديدآمدن لغات و اسامى اشيا مىپردازد و منشأ اجتماعى و قراردادى و نحوه پيدايى و گسترش آن را در جامعه نشان مىدهد. | وى نخستين كسى است كه به مبدأ و ريشه زبان نيز توجه كرده است. او به پديدآمدن لغات و اسامى اشيا مىپردازد و منشأ اجتماعى و قراردادى و نحوه پيدايى و گسترش آن را در جامعه نشان مىدهد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
2- المحتسب فى تبيين وجوه الشواذ القراءات و الايضاح عنها. | 2- المحتسب فى تبيين وجوه الشواذ القراءات و الايضاح عنها. | ||
3- المنصف شرح | 3- المنصف شرح لکتاب التصريف. | ||
4- الالفاظ المهموزه. | 4- الالفاظ المهموزه. |
ویرایش