افشار، ایرج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}} {{وابسته‌ها}}' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۳۶: خط ۳۶:
بعد از پايان تحصيلات متوسطه، رشته علوم قضايى را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران دنبال كرد و در سال 1328، از اين رشته و دانشگاه فارغ‌التحصيل شد، اما شوق به فرهنگ و ادب در او بيش از ميل به اشتغال در رشته تحصيلى‌اش بود؛ به همين سبب، هم‌زمان با طى ايام دانشگاه، همكارى با مجله جهان نو را آغاز كرد كه تا سال 34 ادامه يافت. از 1337، به‌عنوان مدرس دانشسراى عالى تهران و از 1348، به‌عنوان استاد رشته تاريخ، در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول به كار شد.
بعد از پايان تحصيلات متوسطه، رشته علوم قضايى را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران دنبال كرد و در سال 1328، از اين رشته و دانشگاه فارغ‌التحصيل شد، اما شوق به فرهنگ و ادب در او بيش از ميل به اشتغال در رشته تحصيلى‌اش بود؛ به همين سبب، هم‌زمان با طى ايام دانشگاه، همكارى با مجله جهان نو را آغاز كرد كه تا سال 34 ادامه يافت. از 1337، به‌عنوان مدرس دانشسراى عالى تهران و از 1348، به‌عنوان استاد رشته تاريخ، در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران مشغول به كار شد.


در سال 1330، به كتابدارى در دانشگاه تهران روى آورد و به فهرست‌نويسى و كتاب‌شناسى علاقه‌مند شد.
در سال 1330، به کتابدارى در دانشگاه تهران روى آورد و به فهرست‌نويسى و کتاب‌شناسى علاقه‌مند شد.


در سال 1331، با همكارى محمدتقى دانش‌پژوه، منوچهر ستوده، مصطفى مقربى و عباس زرياب خويى، مجله فرهنگ ايران‌زمين را بنيان گذاشت و از آن زمان تاكنون بيش از نيم قرن است كه به فعاليت مستمر مطبوعاتى مشغول است.
در سال 1331، با همكارى محمدتقى دانش‌پژوه، منوچهر ستوده، مصطفى مقربى و عباس زرياب خويى، مجله فرهنگ ايران‌زمين را بنيان گذاشت و از آن زمان تاكنون بيش از نيم قرن است كه به فعاليت مستمر مطبوعاتى مشغول است.
خط ۴۲: خط ۴۲:
از سال 1333 تا 1335 سردبيرى مجله سخن به صاحب‌امتيازى دكتر پرويز ناتل خانلرى را بر عهده داشت.
از سال 1333 تا 1335 سردبيرى مجله سخن به صاحب‌امتيازى دكتر پرويز ناتل خانلرى را بر عهده داشت.


از 1337 تا 1357، سردبير مجله راهنماى كتاب به صاحب‌امتيازى دكتر احسان يارشاطر بود.
از 1337 تا 1357، سردبير مجله راهنماى کتاب به صاحب‌امتيازى دكتر احسان يارشاطر بود.


در 1341، به رياست كتابخانه ملى ايران و در 1342 به رياست مركز تحقيقات ايران‌شناسى دانشگاه تهران رسيد و از 1344 تا 1358، رئيس كتابخانه مركزى دانشگاه تهران بود.
در 1341، به رياست کتابخانه ملى ايران و در 1342 به رياست مركز تحقيقات ايران‌شناسى دانشگاه تهران رسيد و از 1344 تا 1358، رئيس کتابخانه مركزى دانشگاه تهران بود.


افشار، كتابخانه شخصى خود را به مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى هديه كرد. كتاب‌هاى او در كنار كتابخانه دكتر عبد الحسين زرين‌كوب و دكتر منوچهر ستوده، زينت‌بخش مركز دايرةالمعارف است.
افشار، کتابخانه شخصى خود را به مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى هديه كرد. کتاب‌هاى او در كنار کتابخانه دكتر عبد الحسين زرين‌كوب و دكتر منوچهر ستوده، زينت‌بخش مركز دايرةالمعارف است.


او تاكنون مقالات و كتاب‌هاى زيادى در باره ايران‌شناسى و در زمينه كتاب‌شناسى به چاپ رسانده است كه اين تحقيقات در نشريات معتبر ايرانى و خارجى منتشر شده‌است.
او تاكنون مقالات و کتاب‌هاى زيادى در باره ايران‌شناسى و در زمينه کتاب‌شناسى به چاپ رسانده است كه اين تحقيقات در نشريات معتبر ايرانى و خارجى منتشر شده‌است.


«فهرست مقالات فارسى» كه مقالات فارسى را در زمينه ايران‌شناسى در 6 جلد به چاپ رسانده است، بالغ بر چهل سال از زندگى استاد را در بر گرفته است و هر كسى كه بخواهد در موضوعاتى كه مربوط به ايران و زبان و فرهنگ ايرانى، دست به پژوهش بزند، از مراجعه به اين كتاب بى‌نياز نخواهد بود. مجموعه مقالاتى كه ايرج افشار، در مجلات و يادنامه‌ها به چاپ رسانده است شايد بالغ بر دو هزار مقاله باشد. كتاب‌هايى كه ايشان در زمينه فرهنگ، تاريخ و ادب ايران انتشار داده‌اند، بالغ بر سيصد جلد مى‌شود. وى از نظر كثرت آثار، شايد در ميان معاصرين، بى‌نظير باشد.
«فهرست مقالات فارسى» كه مقالات فارسى را در زمينه ايران‌شناسى در 6 جلد به چاپ رسانده است، بالغ بر چهل سال از زندگى استاد را در بر گرفته است و هر كسى كه بخواهد در موضوعاتى كه مربوط به ايران و زبان و فرهنگ ايرانى، دست به پژوهش بزند، از مراجعه به اين کتاب بى‌نياز نخواهد بود. مجموعه مقالاتى كه ايرج افشار، در مجلات و يادنامه‌ها به چاپ رسانده است شايد بالغ بر دو هزار مقاله باشد. کتاب‌هايى كه ايشان در زمينه فرهنگ، تاريخ و ادب ايران انتشار داده‌اند، بالغ بر سيصد جلد مى‌شود. وى از نظر كثرت آثار، شايد در ميان معاصرين، بى‌نظير باشد.


برخى از آثار او، اعم از تأليف و تحقيق و ترجمه، عبارت است از:
برخى از آثار او، اعم از تأليف و تحقيق و ترجمه، عبارت است از:
خط ۶۶: خط ۶۶:
6. گلگشت در وطن (سفرنامه)؛
6. گلگشت در وطن (سفرنامه)؛


7. فهرست دست‌نويس‌هاى فارسى در كتابخانه ملى اتريش و آرشيو دولتى اتريش در وين؛
7. فهرست دست‌نويس‌هاى فارسى در کتابخانه ملى اتريش و آرشيو دولتى اتريش در وين؛


8. سواد و بياض؛
8. سواد و بياض؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش