۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در 657ق، بناى رصدخانه مراغه آغاز و به همت خواجه نصير الدين طوسى، مجمع دانشمندان و فضلا شد و او نيز به خدمت خواجه پيوست. از چگونگى تاريخ دقيق اين تحول در زندگى وى اطلاعى در دست نيست. آنگونه كه خود وى نوشته است، او در 658ق، در مراغه در خدمت خواجه بوده است و در جاى ديگر، به فرار خود از دست كفار، در 659ق اشاره كرده است و باز در 670ق، وى را در مراغه مىبينيم. بههرحال، آزادى او از اسارت، مرهون خواجه بوده است. | در 657ق، بناى رصدخانه مراغه آغاز و به همت خواجه نصير الدين طوسى، مجمع دانشمندان و فضلا شد و او نيز به خدمت خواجه پيوست. از چگونگى تاريخ دقيق اين تحول در زندگى وى اطلاعى در دست نيست. آنگونه كه خود وى نوشته است، او در 658ق، در مراغه در خدمت خواجه بوده است و در جاى ديگر، به فرار خود از دست كفار، در 659ق اشاره كرده است و باز در 670ق، وى را در مراغه مىبينيم. بههرحال، آزادى او از اسارت، مرهون خواجه بوده است. | ||
او نزديك بيست سال، در آذربايجان به سر برد و سالها | او نزديك بيست سال، در آذربايجان به سر برد و سالها کتابدارى رصدخانه مراغه را به عهده داشت. در همين دوران، همسر ايرانى برگزيد و زبان فارسى را در حدى آموخت كه از ديوانهاى شاعرانى مانند معزى، عنصرى و لامعى استفاده مىكرد. | ||
او در محضر خواجه، فلسفه و منطق فراگرفت و در ساير شاخههاى علوم و ادب، از دانشمندان رصدخانه و فضلايى كه از جاهاى ديگر به آن مركز عملى آمد و رفت مىكردند، بهرهمند شد. در همين مدت، به شهرهاى ديگر آذربايجان نيز مسافرت مىكرد و در هر محل، با اهل علم مىپيوست. | او در محضر خواجه، فلسفه و منطق فراگرفت و در ساير شاخههاى علوم و ادب، از دانشمندان رصدخانه و فضلايى كه از جاهاى ديگر به آن مركز عملى آمد و رفت مىكردند، بهرهمند شد. در همين مدت، به شهرهاى ديگر آذربايجان نيز مسافرت مىكرد و در هر محل، با اهل علم مىپيوست. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
وى از حضور خود در 665ق، در شيراز، خبر داده است. در اين دوره اقامت در آذربايجان بود كه در 657ق، از فخر الدين، محمد جعفرى تبريزى، دستور خرقه پوشاندن گرفت. | وى از حضور خود در 665ق، در شيراز، خبر داده است. در اين دوره اقامت در آذربايجان بود كه در 657ق، از فخر الدين، محمد جعفرى تبريزى، دستور خرقه پوشاندن گرفت. | ||
وى پس از فوت مخدوم خود، خواجه نصير الدين در 672ق، كار | وى پس از فوت مخدوم خود، خواجه نصير الدين در 672ق، كار کتابدارى رصدخانه مراغه را به سرپرستى پسران خواجه، ادامه داد و به خدمت بزرگان ديگرى چون برادران جوينى پيوست و به درخواست علاء الدين عطاملك، والى بغدا، در 678ق يا 679ق، به بغداد رفت. | ||
اقامت او در عراق، اين بار تا 704ق به درازا كشيد و در اين مدت، به تحصيل فقه و حديث و تأليف و استنساخ | اقامت او در عراق، اين بار تا 704ق به درازا كشيد و در اين مدت، به تحصيل فقه و حديث و تأليف و استنساخ کتاب براى خود و ديگران پرداخت و مقررى و درآمدى از بابت نظارت بر کتابداران مستنصريه و کتابدارى آن مركز بزرگ علمى و اجاره بعضى موقوفهها داشت. | ||
در خلال اين دوره، به حله رفت و با علويان آنجا پيوند دوستى بست و به تعلم پرداخت. | در خلال اين دوره، به حله رفت و با علويان آنجا پيوند دوستى بست و به تعلم پرداخت. |
ویرایش