۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
}} | }} | ||
'''جواهر الاسرار و زواهر الانوار''' اثر کمالالدین حسین بن حسن | '''جواهر الاسرار و زواهر الانوار''' اثر [[کمال خوارزمی، حسین بن حسن|کمالالدین حسین بن حسن خوارزمی]]، شرحی است بر مثنوی معنوی مولوی که با مقدمه، تصحیح و تحشیه [[شریعت، محمدجواد|محمدجواد شریعت]] به چاپ رسیده است. | ||
کتاب حاضر، اولین شرح مثنوی مولوی است که تقریبا یک قرن پس از تدوین این کتاب مستطاب، به قلم خوارزمی که خود را از لحاظ مشرب تصوف، پیرو مولوی میداند نوشته شده است. این کتاب که مؤلف آن در سالهای آخر عمر آن را به رشته تحریر درآورده است، به شرح سه دفتر از دفترهای ششگانه مثنوی مولوی اختصاص دارد و مؤلف توفیق شرح سه دفتر دیگر را نیافته است. وی پی از شروع به شرح دفترهای سهگانه، مقدمهای نگاشته است که یادآور مقدمه ابن خلدون بر تاریخ خود اوست. این مقدمه مفصل، شامل یک پیشگفتار و ده مقاله است که در آنها سعی کرده است برای فهم مثنوی، اصول عرفان اسلامی را برای خوانندگان بیان کند<ref>مقدمه، ج1، ص نه</ref>. | کتاب حاضر، اولین شرح [[مثنوی معنوی|مثنوی مولوی]] است که تقریبا یک قرن پس از تدوین این کتاب مستطاب، به قلم [[کمال خوارزمی، حسین بن حسن|خوارزمی]] که خود را از لحاظ مشرب تصوف، پیرو مولوی میداند نوشته شده است. این کتاب که مؤلف آن در سالهای آخر عمر آن را به رشته تحریر درآورده است، به شرح سه دفتر از دفترهای ششگانه [[مثنوی معنوی|مثنوی مولوی]] اختصاص دارد و مؤلف توفیق شرح سه دفتر دیگر را نیافته است. وی پی از شروع به شرح دفترهای سهگانه، مقدمهای نگاشته است که یادآور [[مقدمه ابن خلدون]] بر تاریخ خود اوست. این مقدمه مفصل، شامل یک پیشگفتار و ده مقاله است که در آنها سعی کرده است برای فهم مثنوی، اصول عرفان اسلامی را برای خوانندگان بیان کند<ref>مقدمه، ج1، ص نه</ref>. | ||
اساس نوشتههای خوارزمی، بر سجع و ترصیح و تجنیس و این قبیل صنایع بدیعی است و بنابراین میتوان آن را نثری مصنوع دانست. نثر کتاب، مرصع و مسجع و بسیار زیبا و دلانگیز است و گاهی انسان احساس نمیکند که این کلمات با دقت انتخاب شده است و این موضوع نه تنها در مقدمه، بلکه در سراسر کتاب، حاکم است<ref>همان، صفحه چهارده</ref>. | اساس نوشتههای خوارزمی، بر سجع و ترصیح و تجنیس و این قبیل صنایع بدیعی است و بنابراین میتوان آن را نثری مصنوع دانست. نثر کتاب، مرصع و مسجع و بسیار زیبا و دلانگیز است و گاهی انسان احساس نمیکند که این کلمات با دقت انتخاب شده است و این موضوع نه تنها در مقدمه، بلکه در سراسر کتاب، حاکم است<ref>همان، صفحه چهارده</ref>. |
ویرایش