التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
}}
}}


'''التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم''' تألیف [[زین، سمیح عاطف|سمیح عاطف الزین]] (متوفی 1435ق/2014م)، یک مجموعۀ تفسیری 14 جلدی پیرامون موضوعات مختلف مرتبط با قرآن کریم است. جلد سیزدهم و چهاردهم کتاب به فهارس اختصاص دارد.  
'''التفسير الموضوعي للقرآن الكريم،''' تألیف [[زین، سمیح عاطف|سمیح عاطف الزین]] (متوفی 1435ق/2014م)، یک مجموعه تفسیری 14 جلدی پیرامون موضوعات مختلف مرتبط با قرآن کریم است. جلد سیزدهم و چهاردهم کتاب به فهارس اختصاص دارد.  


نویسنده در مقدمه، این کتاب را تفسیر کامل قرآن کریم در پاسخ به مطالبه عصر حاضر دانسته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص32</ref>‏  با بررسی محتوای این مجموعه می‌توان به راحتی دریافت که مقصود از عنوان «تفسیر موضوعی»، معنای مشهور آن یعنی «گردآوری آیات قرآنی مربوط به موضوعی خاص و تحلیل آنها و به دست آوردن نظریه قرآن درباره آن موضوع خاص» نیست؛<ref>ر.ک: صادقی، حسن، ص92</ref>‏  اگرچه نویسنده در هر جلد موضوع خاصی مرتبط با آموزه‌های قرآن کریم مانند قصص انبیاء در قرآن کریم، اعراب در قرآن کریم، عبادات و معاملات را مطرح کرده است، اما  عنوان تفسیر موضوعی مشهور بر آن منطبق نیست.   
نویسنده در مقدمه، این کتاب را تفسیر کامل قرآن کریم در پاسخ به مطالبه عصر حاضر دانسته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص32</ref>‏  با بررسی محتوای این مجموعه می‌توان به‌راحتی دریافت که مقصود از عنوان «تفسیر موضوعی»، معنای مشهور آن یعنی «گردآوری آیات قرآنی مربوط به موضوعی خاص و تحلیل آنها و به دست آوردن نظریه قرآن درباره آن موضوع خاص» نیست؛<ref>ر.ک: صادقی، حسن، ص92</ref>‏  اگرچه نویسنده در هر جلد موضوع خاصی مرتبط با آموزه‌های قرآن کریم مانند قصص انبیاء در قرآن کریم، اعراب در قرآن کریم، عبادات و معاملات را مطرح کرده است، اما  عنوان تفسیر موضوعی مشهور بر آن منطبق نیست.   
   
   
نکتۀ دیگری که در مورد این مجموعه با بررسی مجلدات اول و دوم آن به نظر رسید، آن است که این مجموعه، خالی از استنادات علمی است و این برای چنین اثری نقصی بسیار بزرگ به‌شمار می‌رود؛ به‌عنوان مثال، ایشان در اوایل جلد دوم در حدود یک صفحه به بررسی واژۀ «قصّة» و مشتقات آن می‌پردازد، اما حتی یک پاورقی استنادی در آن مشاهده نمی‌شود.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص11</ref>‏   
نکتۀ دیگری که در مورد این مجموعه با بررسی مجلدات اول و دوم آن به نظر رسید، آن است که این مجموعه، خالی از استنادات علمی است و این برای چنین اثری نقصی بسیار بزرگ به‌شمار می‌رود؛ به‌عنوان مثال، ایشان در اوایل جلد دوم در حدود یک صفحه به بررسی واژۀ «قصّة» و مشتقات آن می‌پردازد، اما حتی یک پاورقی استنادی در آن مشاهده نمی‌شود.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص11</ref>‏   
۱٬۴۸۲

ویرایش