ابن طفیل، محمد بن عبدالملک: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۲: خط ۴۲:
ابن دحيه ضمن بيان عناوين علمى وى، او را يگانه عصر و فريد دهر خوانده است. همچنين ابن سعيد نوشته است كه از پدرم شنيدم كه مى‌گفت هريك از علما را كه ملاقات كردم، ابن طفيل را بر ابن باجه برتر مى‌شمردند و ابن ابى‌زرع حذاقت وى در طب و چيره‌دستى او را در جراحى ستوده است.
ابن دحيه ضمن بيان عناوين علمى وى، او را يگانه عصر و فريد دهر خوانده است. همچنين ابن سعيد نوشته است كه از پدرم شنيدم كه مى‌گفت هريك از علما را كه ملاقات كردم، ابن طفيل را بر ابن باجه برتر مى‌شمردند و ابن ابى‌زرع حذاقت وى در طب و چيره‌دستى او را در جراحى ستوده است.


ابن طفيل در كتابخانه مهمى كه امير ابويعقوب موحدى بنيان نهاده بود، به مطالعه و تحقيق مى‌پرداخت و با اينكه نوشته‌اند كه وى در اوايل زندگى خود به امر تدريس و طبابت اشتغال داشته، اما محل تدريس و شاگردان وى ناشناخته مانده است. برخى اشاره كرده‌اند كه اسحاق بطروجى و احتمالاً ابن رشد و ابن دحيه در شمار شاگردان وى بوده‌اند. از خبرى كه ابوبكر بندود بن يحيى راجع به چگونگى معرفى شدن ابن رشد به ابويعقوب يوسف موحدى به‌وسيله ابن طفيل نقل كرده و مراكشى آن را مفصلاً آورده است، به‌خوبى استنباط مى‌شود كه ابن طفيل كاملاً ابن رشد را مى‌شناخته و ميزان دانش وى را نيز مى‌دانسته و حتى با خاندان و نياكان وى آشنايى داشته است؛ ازاين‌رو مى‌توان استنباط كرد كه ابن رشد شاگرد او بوده است. اگر اين موضوع را بپذيريم، مى‌توان گفت كه در ميان شاگردان ابن طفيل، اسحاق بطروجى و ابن رشد از بقيه شاخص‌ترند، زيرا بطروجى كسى است كه نظريه وى راجع به حركت مارپيچى (حركت لولبى)، اوج نهضت اسلامى ضد بطلميوسى به شمار مى‌رود و ابن طفيل از طريق او رهبرى حوزه نجوم را بر عهده داشته است و ابن رشد نيز كسى است كه مشرب اصالت عقل او در اروپا رواج يافت.
ابن طفيل در کتابخانه مهمى كه امير ابويعقوب موحدى بنيان نهاده بود، به مطالعه و تحقيق مى‌پرداخت و با اينكه نوشته‌اند كه وى در اوايل زندگى خود به امر تدريس و طبابت اشتغال داشته، اما محل تدريس و شاگردان وى ناشناخته مانده است. برخى اشاره كرده‌اند كه اسحاق بطروجى و احتمالاً ابن رشد و ابن دحيه در شمار شاگردان وى بوده‌اند. از خبرى كه ابوبكر بندود بن يحيى راجع به چگونگى معرفى شدن ابن رشد به ابويعقوب يوسف موحدى به‌وسيله ابن طفيل نقل كرده و مراكشى آن را مفصلاً آورده است، به‌خوبى استنباط مى‌شود كه ابن طفيل كاملاً ابن رشد را مى‌شناخته و ميزان دانش وى را نيز مى‌دانسته و حتى با خاندان و نياكان وى آشنايى داشته است؛ ازاين‌رو مى‌توان استنباط كرد كه ابن رشد شاگرد او بوده است. اگر اين موضوع را بپذيريم، مى‌توان گفت كه در ميان شاگردان ابن طفيل، اسحاق بطروجى و ابن رشد از بقيه شاخص‌ترند، زيرا بطروجى كسى است كه نظريه وى راجع به حركت مارپيچى (حركت لولبى)، اوج نهضت اسلامى ضد بطلميوسى به شمار مى‌رود و ابن طفيل از طريق او رهبرى حوزه نجوم را بر عهده داشته است و ابن رشد نيز كسى است كه مشرب اصالت عقل او در اروپا رواج يافت.


ابن طفيل ابتدا در غرناطه به شغل طبابت پرداخت. در 539ق هنگامى كه ابوالحسن بن ملحان طائى در وادى آش برضد دولت مرابطون قيام كرد و مستقلاً به حكومت رسيد، ابن طفيل با جمعى از مشاهير علم و ادب، از جمله ابوالحكم هَرودُس به دستگاه او راه يافت و امين اسرار و دبير وى گرديد و ظاهراً تا 546ق كه ابن ملحان وادى آش را به ابن مردنيش تسليم كرد و خود از در اطاعت درآمد، ابن طفيل در دستگاه وى بود. وى سپس به‌عنوان دبير در دستگاه والى غرناطه وارد گرديد و در 549ق هنگامى كه خليفه موحدى فرزندان خود را به‌عنوان واليان شهرهاى مغرب و اندلس تعيين كرد، ابن طفيل به‌عنوان دبيرِ ابوسعيد عثمان بن عبد المؤمن، والى سبته و طنجه برگزيده شد، تا اينكه سرانجام به مقام وزارت، طبابت و قضاى خليفه ابويعقوب يوسف بن عبد المؤمن ارتقاء يافت و از مصاحبان برجسته وى گرديد. ابويعقوب از دانش وى بهره مى‌گرفت و او را بسيار گرامى مى‌داشت. ابن طفيل بسيارى از شب‌ها و روزها در قصر وى بود و خارج نمى‌شد. از آنجا كه ابويعقوب به حكمت و فلسفه علاقه بسيار داشت، ابن طفيل دانشمندان بسيارى را از اطراف و اكناف به دربار وى فراخواند و ابويعقوب را تشويق نمود كه آنان را گرامى دارد. معروف‌ترين شخصيتى كه وى دعوت كرد، ابوالوليد ابن رشد است كه تا آن زمان گمنام بود، پس از اين دعوت به شهرت رسيد و ارزش علمى وى آشكار شد. ابن طفيل مدت‌ها در دستگاه ابويعقوب عنوان وزير و طبيب داشت، اما سرانجام در 578ق طبابت ابويعقوب را به ابن رشد واگذار كرد و تنها در سمت وزارت باقى ماند.
ابن طفيل ابتدا در غرناطه به شغل طبابت پرداخت. در 539ق هنگامى كه ابوالحسن بن ملحان طائى در وادى آش برضد دولت مرابطون قيام كرد و مستقلاً به حكومت رسيد، ابن طفيل با جمعى از مشاهير علم و ادب، از جمله ابوالحكم هَرودُس به دستگاه او راه يافت و امين اسرار و دبير وى گرديد و ظاهراً تا 546ق كه ابن ملحان وادى آش را به ابن مردنيش تسليم كرد و خود از در اطاعت درآمد، ابن طفيل در دستگاه وى بود. وى سپس به‌عنوان دبير در دستگاه والى غرناطه وارد گرديد و در 549ق هنگامى كه خليفه موحدى فرزندان خود را به‌عنوان واليان شهرهاى مغرب و اندلس تعيين كرد، ابن طفيل به‌عنوان دبيرِ ابوسعيد عثمان بن عبد المؤمن، والى سبته و طنجه برگزيده شد، تا اينكه سرانجام به مقام وزارت، طبابت و قضاى خليفه ابويعقوب يوسف بن عبد المؤمن ارتقاء يافت و از مصاحبان برجسته وى گرديد. ابويعقوب از دانش وى بهره مى‌گرفت و او را بسيار گرامى مى‌داشت. ابن طفيل بسيارى از شب‌ها و روزها در قصر وى بود و خارج نمى‌شد. از آنجا كه ابويعقوب به حكمت و فلسفه علاقه بسيار داشت، ابن طفيل دانشمندان بسيارى را از اطراف و اكناف به دربار وى فراخواند و ابويعقوب را تشويق نمود كه آنان را گرامى دارد. معروف‌ترين شخصيتى كه وى دعوت كرد، ابوالوليد ابن رشد است كه تا آن زمان گمنام بود، پس از اين دعوت به شهرت رسيد و ارزش علمى وى آشكار شد. ابن طفيل مدت‌ها در دستگاه ابويعقوب عنوان وزير و طبيب داشت، اما سرانجام در 578ق طبابت ابويعقوب را به ابن رشد واگذار كرد و تنها در سمت وزارت باقى ماند.
خط ۵۵: خط ۵۵:




از آثار ابن طفيل، علاوه بر رساله «حى بن يقظان»، تنها چند اثر به‌صورت پراكنده باقى مانده است؛ نسخه‌اى از «ارجوزة الطبية» وى در خزانه كتب خطى قرويين در شهر فاس موجود است. از قصايد و ابياتى كه از وى در كتب و مراجع متقدم موجود است، قصيده‌اى در باب سياست از وى به كوشش گارثيا گومث در شماره اول مجله «معهد الدراسات الاسلامية» در مادريد چاپ شده است. نسخه خطى «اسرار الحكمة المشرقية» كه در كتابخانه اسكوريال موجود است، چيزى جز قسمتى از رساله «حى بن يقظان» نيست.
از آثار ابن طفيل، علاوه بر رساله «حى بن يقظان»، تنها چند اثر به‌صورت پراكنده باقى مانده است؛ نسخه‌اى از «ارجوزة الطبية» وى در خزانه كتب خطى قرويين در شهر فاس موجود است. از قصايد و ابياتى كه از وى در كتب و مراجع متقدم موجود است، قصيده‌اى در باب سياست از وى به كوشش گارثيا گومث در شماره اول مجله «معهد الدراسات الاسلامية» در مادريد چاپ شده است. نسخه خطى «اسرار الحكمة المشرقية» كه در کتابخانه اسكوريال موجود است، چيزى جز قسمتى از رساله «حى بن يقظان» نيست.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش