۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''لمعات؛ به همراه سه شرح از قرن هشتم هجری''' تصنیف جمالالعارفین فخرالدین عراقی (610-688ق)، با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی | '''لمعات؛ به همراه سه شرح از قرن هشتم هجری''' تصنیف جمالالعارفین [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] (610-688ق)، با مقدمه و تصحیح [[خواجوی، محمد|محمد خواجوی]] | ||
این کتاب مشتمل بر بیست و هشت لمعه است و هر لمعه دارای تعدادی نثر و شعر عرفانی است. | این کتاب مشتمل بر بیست و هشت لمعه است و هر لمعه دارای تعدادی نثر و شعر عرفانی است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
این کتاب با موضوعیت عرفان اسلامی نگارش یافته و شرح عرفانی بر مبنای عشق الهی است و مراتب سیر عرفانی را بیان کرده است. | این کتاب با موضوعیت عرفان اسلامی نگارش یافته و شرح عرفانی بر مبنای عشق الهی است و مراتب سیر عرفانی را بیان کرده است. | ||
لمعات از شاهکارهای بسیار بلند عرفانی در قرن هفتم هجری است که فخرالدین عراقی با عواصی خود در دریای بیکران توحید و مکاشفه، گوهرهایی بدست آورده و آنها را در طی لمعاتی به رشته تحریر کشیده است . وی پس از خواندن فصوص الحکم در نزد صدرالدین قونوی، آن را بر طبق فص | لمعات از شاهکارهای بسیار بلند عرفانی در قرن هفتم هجری است که [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] با عواصی خود در دریای بیکران توحید و مکاشفه، گوهرهایی بدست آورده و آنها را در طی لمعاتی به رشته تحریر کشیده است . وی پس از خواندن [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] در نزد [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]]، آن را بر طبق فص بیستوهفت گانه فصوص در بیستوهفت (و با اختلاف برخی نسخ بیستوهشت) لمعه با نثری بسیار زیبا با آمیختگیهایی از عرفان علمی بنا نهاده و به مشتاقان حضرت احدیت و والهان جمال ربوبیت هدیه نموده است.<ref>ر.ک: خواجوی، محمد، ص12</ref> | ||
اصل کتاب لمعات بر مبحث عشق قرار دارد و عشق خود موضوع تصوف و عرفان است و عارفان را نظر چنین است که هر کس معنی عشق را نفهمیده در جهان هیچ چیز ندانسته و بلکه عارف تا عاشق نشود، عارف نمیشود، ولی نکته قابل توجه در اینجا این است که عارف حقیقی مظاهر را وسیله عروج و رسیدن به معشوق حقیقی که | اصل کتاب لمعات بر مبحث عشق قرار دارد و عشق خود موضوع تصوف و عرفان است و عارفان را نظر چنین است که هر کس معنی عشق را نفهمیده در جهان هیچ چیز ندانسته و بلکه عارف تا عاشق نشود، عارف نمیشود، ولی نکته قابل توجه در اینجا این است که عارف حقیقی مظاهر را وسیله عروج و رسیدن به معشوق حقیقی که حق جل و علا است میدانند و همگی آنها وسیله دانسته و هیچکدام را هدف نمیدانند.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
چون این کتاب نفیس تا کنون بهطور مستقل و جدا، و عاری از هر اشتباه و خطا به زیور طبع آراسته نگردیده بود، تنها یک بار توسط موحوم [[نفیسی، سعید|نفیسی]] در پایان دیوان عراقی چاپ شده که متأسفانه با آن همه ژرفایی حکم کتاب مستقلی را پیدا نکرده است، و خوانندگان دیوان هم اکثرا از آن بیاطلاع بوده و حتی برخی آن را در حکم حواشی پنداشته و به واسطه صعوبتش در ادراک، توجهی به آن نمینمودند. لذا خواستم تا این دره بیضای معرفت از آن گمنامی درآمده و نام سامی خود را در میان مشتاقان خویش بازیابد. اگرچه برای خواص همواره چون نگین الماس میدرخشد، و درخشش راهگشای سالکان عارف و عارفان واقف است. | چون این کتاب نفیس تا کنون بهطور مستقل و جدا، و عاری از هر اشتباه و خطا به زیور طبع آراسته نگردیده بود، تنها یک بار توسط موحوم [[نفیسی، سعید|نفیسی]] در پایان دیوان عراقی چاپ شده که متأسفانه با آن همه ژرفایی حکم کتاب مستقلی را پیدا نکرده است، و خوانندگان دیوان هم اکثرا از آن بیاطلاع بوده و حتی برخی آن را در حکم حواشی پنداشته و به واسطه صعوبتش در ادراک، توجهی به آن نمینمودند. لذا خواستم تا این دره بیضای معرفت از آن گمنامی درآمده و نام سامی خود را در میان مشتاقان خویش بازیابد. اگرچه برای خواص همواره چون نگین الماس میدرخشد، و درخشش راهگشای سالکان عارف و عارفان واقف است. |
ویرایش