۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (Yaalatif صفحهٔ خاتم الاولیاء از دیدگاه ابن عربی و علامه آشتیانی را به خاتم اولیاء از دیدگاه ابن عربی و علامه آشتیانی منتقل کرد: اسم روی جلد...) |
جز (جایگزینی متن - 'الفتوحات المکیه' به 'الفتوحات المکیة') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
البته، این موضوع باعث شده تا مخالفان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، این بخش از کلمات وی را بهدرستی فهم نکنند و چنین بپندارند که او مطلق ولایت را در هرکسی که تحقق یابد به نبوت و رسالت برتری داده است. این اشکال پندار ناپختهای بیش نیست، اما اشکالی که هست و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم بهدرستی نتوانسته آن را تقریر و تبیین کند که تعیین مصداق «خاتم أولیاء» و «ولی» در «مقام ولایت» است، و همین مسئله شارحان فتوحات مکیه و فصوص الحکم را به دام توجیه و تأویل انداخته و پیروان مکتب او را به مجازگویی واداشته است. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/317 ر.ک: همان]</ref>. | البته، این موضوع باعث شده تا مخالفان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، این بخش از کلمات وی را بهدرستی فهم نکنند و چنین بپندارند که او مطلق ولایت را در هرکسی که تحقق یابد به نبوت و رسالت برتری داده است. این اشکال پندار ناپختهای بیش نیست، اما اشکالی که هست و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم بهدرستی نتوانسته آن را تقریر و تبیین کند که تعیین مصداق «خاتم أولیاء» و «ولی» در «مقام ولایت» است، و همین مسئله شارحان فتوحات مکیه و فصوص الحکم را به دام توجیه و تأویل انداخته و پیروان مکتب او را به مجازگویی واداشته است. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/317 ر.ک: همان]</ref>. | ||
[[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابن عربی]] در چندین جای الفتوحات | [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابن عربی]] در چندین جای الفتوحات المکیة، خود را به نوعی خاتم أولیاء معرفی میکند و آنگونه در این باب سخن میگوید که شگفتانگیز است. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/318 ر.ک: همان، 318]</ref>. | ||
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در جایجای فتوحات مکیه، خود را به عالم بالا متصل میکند و با اینگونه ادعاها از همان ابتدا خوانندگان را از انتقاد خلع سلاح میکند؛ برای مثال در جلد اول الفتوحات | [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در جایجای فتوحات مکیه، خود را به عالم بالا متصل میکند و با اینگونه ادعاها از همان ابتدا خوانندگان را از انتقاد خلع سلاح میکند؛ برای مثال در جلد اول الفتوحات المکیة مینویسد: به خدا سوگند که من حتی یک حرف از آن را جز از راه املای الهی و القای ربانی یا دم روحانی در دل و ذهن کیانی ننوشتهام. | ||
او با این عبارت تمام مطالب خود را الهام الهی و القاء از طرف حضرت حق دانسته و در چندین جای دیگر فتوحات مکیه نیز به خوابهایی که در مکه و دمشق دیده و در آنها فیوضات الهی بر وی نازل شده، سخن میگوید. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/319 ر.ک: همان، ص319]</ref>. | او با این عبارت تمام مطالب خود را الهام الهی و القاء از طرف حضرت حق دانسته و در چندین جای دیگر فتوحات مکیه نیز به خوابهایی که در مکه و دمشق دیده و در آنها فیوضات الهی بر وی نازل شده، سخن میگوید. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17238/319 ر.ک: همان، ص319]</ref>. |
ویرایش