علاءالدوله سمنانی پیر عارفان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'الفتوحات المکیه' به 'الفتوحات المکیة'
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه')
جز (جایگزینی متن - 'الفتوحات المکیه' به 'الفتوحات المکیة')
خط ۶۰: خط ۶۰:
در بخش پنجم کتاب مشخّص می‌کند که از مریدان شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن نورالدین اسفراینی]] است و در شأن و مقام او بهترین سخنان را در آثار وی دنبال می‌کند. اسفراینی نیز یکی دو نوشته دارد که قلمی‌ سحّار و بی نظیر دارد و فهمی ‌بالنده از عرفان و سلوک در متن آثار او پیداست و نهایت اینکه [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] بهترین و مهمترین دست‌پروده‌ی اوست. سمنانی اشعار زیادی در وصف استاد خود دارد که [[خمخانه وحدت]] گویای آن است. البتّه در کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در صفحات 154 تا 157، 158، 159 تا 161 نمونه‌هایی از آن اشعار را آورده است. در صفحات 164 تا 166 نیز از شجره و سلسله‌ی او سخن به میان آمده و اسامی‌اساتید و مشایخ وی را از قبل و تا بعد یکایک بر می‌شمارد.
در بخش پنجم کتاب مشخّص می‌کند که از مریدان شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن نورالدین اسفراینی]] است و در شأن و مقام او بهترین سخنان را در آثار وی دنبال می‌کند. اسفراینی نیز یکی دو نوشته دارد که قلمی‌ سحّار و بی نظیر دارد و فهمی ‌بالنده از عرفان و سلوک در متن آثار او پیداست و نهایت اینکه [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] بهترین و مهمترین دست‌پروده‌ی اوست. سمنانی اشعار زیادی در وصف استاد خود دارد که [[خمخانه وحدت]] گویای آن است. البتّه در کتاب علاءالدوله سمنانی پیر عارفان در صفحات 154 تا 157، 158، 159 تا 161 نمونه‌هایی از آن اشعار را آورده است. در صفحات 164 تا 166 نیز از شجره و سلسله‌ی او سخن به میان آمده و اسامی‌اساتید و مشایخ وی را از قبل و تا بعد یکایک بر می‌شمارد.


در بخش ششم که به اختلاف با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اهتمام کرده است مخالفت وی را در برخی نظریات ابن عربی اعلام و تشریح کرده و در همین راستا در خصوص برخی سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] که در [[الفتوحات المکیه]] و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|الفصوص الحکم]] آمده است، مورد بحث قرار می‌دهد و از مکاتبات او با [[عبدالرزاق کاشانی]] که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] است سخن می‌گوید و اختلافات این دو را مورد تحلیل و نقد قرار می‌دهد. نویسنده در کتاب [[مکتوبات علاء‌الدّوله سمنانی|مکتوبات علاءالدوله سمنانی]] نیز در این باره در شرحی که بر نامه ها دارد به قدر کافی و دقیق سخن گفته و آنچه که حق بوده را معلوم داشته است.
در بخش ششم که به اختلاف با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اهتمام کرده است مخالفت وی را در برخی نظریات ابن عربی اعلام و تشریح کرده و در همین راستا در خصوص برخی سخنان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] که در [[الفتوحات المکیة]] و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|الفصوص الحکم]] آمده است، مورد بحث قرار می‌دهد و از مکاتبات او با [[عبدالرزاق کاشانی]] که از پیروان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] است سخن می‌گوید و اختلافات این دو را مورد تحلیل و نقد قرار می‌دهد. نویسنده در کتاب [[مکتوبات علاء‌الدّوله سمنانی|مکتوبات علاءالدوله سمنانی]] نیز در این باره در شرحی که بر نامه ها دارد به قدر کافی و دقیق سخن گفته و آنچه که حق بوده را معلوم داشته است.


در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رساله‌ی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط دهگانه ای را برای مشایخ قید کرده که بسیار مهم و ارزنده است<ref>متن، ص 254</ref>.
در بخش مرید و مراد در تعریف و تعلیل و تحلیل آن به استناد منابع صوفیانه و عرفانی، چه مربوط به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] و چه دیگر منابع بحثی دقیق و گسترده صورت گرفته است. کما این که برای شیوخ طریقت هفت شرط را به زعم [[ملاحسین کاشفی|ملا حسین کاشفی]] در [[فتوّت نامه]] بدین شرح متذکّر شده است: معرفت کامل، فراست تمام، قولی به کمال، استغنای تمام، اخلاص بلیغ، راستی و درستی، و شفقتی به غایت<ref>متن، ص 245</ref>. در رساله‌ی [[سلوة العاشقین]] از قول [[ابوسعید ابوالخیر]] شروط دهگانه ای را برای مشایخ قید کرده که بسیار مهم و ارزنده است<ref>متن، ص 254</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش