۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون' به 'ابن خلدون') |
جز (جایگزینی متن - 'مقريزى' به 'مقريزى ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف در باره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است <ref>همان، ص 45 - 62</ref>. | در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف در باره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است <ref>همان، ص 45 - 62</ref>. | ||
در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «الخطط و الآثار» مقريزى نقل شده است <ref>همان، ص 63 - 382</ref>. | در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «الخطط و الآثار» [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] نقل شده است <ref>همان، ص 63 - 382</ref>. | ||
2. در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخشهاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسى و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است <ref>همان، جلد 2، ص 265 - 269</ref>. | 2. در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخشهاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسى و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است <ref>همان، جلد 2، ص 265 - 269</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از جمله بخشهاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيدهاند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مىرسيده است. نويسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است <ref>همان، جلد 2، ص 310</ref>. نويسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مىنويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيدهاند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است» <ref>همان، ص 363</ref>. | از جمله بخشهاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيدهاند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مىرسيده است. نويسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است <ref>همان، جلد 2، ص 310</ref>. نويسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مىنويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيدهاند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است» <ref>همان، ص 363</ref>. | ||
3. جلد سوم كتاب با ذكر شرح حال «حرافشه» آغاز شده است. در كتب تاريخ و لغت ذكرى از اسم «حرفوش» نرفته است <ref>متن كتاب، جلد 3، ص 7</ref>. نويسنده تأكيد كرده كه به تاريخ مستقلى در باره حرافشه دست نيافته است، بلكه در باره اين خانواده مطالب اندكى بهصورت پراكنده در منابع آمده است <ref>همان، ص 9</ref>. مؤلف اسامى 23 تن از امراى اين خاندان را از منابعى چون خطط مقريزى و خلاصة الأثر محبى گرد آورده و به شرح حوادث زمان آنها پرداخته است <ref>همان، ص 9 - 107</ref>. | 3. جلد سوم كتاب با ذكر شرح حال «حرافشه» آغاز شده است. در كتب تاريخ و لغت ذكرى از اسم «حرفوش» نرفته است <ref>متن كتاب، جلد 3، ص 7</ref>. نويسنده تأكيد كرده كه به تاريخ مستقلى در باره حرافشه دست نيافته است، بلكه در باره اين خانواده مطالب اندكى بهصورت پراكنده در منابع آمده است <ref>همان، ص 9</ref>. مؤلف اسامى 23 تن از امراى اين خاندان را از منابعى چون خطط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و خلاصة الأثر محبى گرد آورده و به شرح حوادث زمان آنها پرداخته است <ref>همان، ص 9 - 107</ref>. | ||
آل حرفوش از اواخر قرن نهم هجرى و به مدت سه قرن در بعلبك و ساير نقاط بقاع حكم راندهاند. آل حرفوش به شجاعت، احترام به شيعه و ترويج شيعه مشهورند، هرچند نارسايىهايى در كردار برخى از امراى اين دولت به چشم مىخورد. در زمان تسلط تركان عثمانى كه علماى شيعه جبل عامل در تنگنا قرار داشتند و مورد ضربوشتم واقع مىشدند بسيارى از آنها مانند: شهيد ثانى، آل حروسيد محمد امين جد سيد محسن امين صاحب أعيان الشيعة به بعلبك هجرت نموده و در پرتو عنايت آل حرفوش به تدريس و تبليغ پرداختند. شهيد ثانى و شاگرد او شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى پدر شيخ بهايى سالها در مدرسه نوريه بعلبك به تدريس فقه شيعه مشغول بودند <ref>ناصرى طاهرى، عبدالله، ص 14</ref>. | آل حرفوش از اواخر قرن نهم هجرى و به مدت سه قرن در بعلبك و ساير نقاط بقاع حكم راندهاند. آل حرفوش به شجاعت، احترام به شيعه و ترويج شيعه مشهورند، هرچند نارسايىهايى در كردار برخى از امراى اين دولت به چشم مىخورد. در زمان تسلط تركان عثمانى كه علماى شيعه جبل عامل در تنگنا قرار داشتند و مورد ضربوشتم واقع مىشدند بسيارى از آنها مانند: شهيد ثانى، آل حروسيد محمد امين جد سيد محسن امين صاحب أعيان الشيعة به بعلبك هجرت نموده و در پرتو عنايت آل حرفوش به تدريس و تبليغ پرداختند. شهيد ثانى و شاگرد او شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى پدر شيخ بهايى سالها در مدرسه نوريه بعلبك به تدريس فقه شيعه مشغول بودند <ref>ناصرى طاهرى، عبدالله، ص 14</ref>. |
ویرایش