۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید حسن غزنوی''' (متوفی حدود 548 تا 605ق) مشهور به سید اشرف یا اشرف، شاعر پارسی‌گوی و واعظ قرن ششم، از شاگردان محمدبن مسعود غزنوى، صاحب دیوان اشعار. | '''سید حسن غزنوی''' (متوفی حدود 548 تا 605ق) مشهور به سید اشرف یا اشرف، شاعر پارسی‌گوی و واعظ قرن ششم، از شاگردان محمدبن مسعود غزنوى، صاحب [[دیوان سید حسن غزنوی|دیوان اشعار]]. | ||
او در روزگار خود از سخنوران و شاعران نامى بود و در مقام وعظ جاذبه و نفوذ بسيار داشت. كرامات گوناگون و ماجراهاى اغراق‌آميزى نيز به او نسبت داده‌اند. معاصرانش او را، به احترام، سيداشرف می ناميدند؛ از اين‌رو در كتابهاى تاريخى و تذكره‌ها، از او با عنوان سيداشرف و سيدحسن غزنوى ياد شده است<ref>بهاری، مریم</ref>. | او در روزگار خود از سخنوران و شاعران نامى بود و در مقام وعظ جاذبه و نفوذ بسيار داشت. كرامات گوناگون و ماجراهاى اغراق‌آميزى نيز به او نسبت داده‌اند. معاصرانش او را، به احترام، سيداشرف می ناميدند؛ از اين‌رو در كتابهاى تاريخى و تذكره‌ها، از او با عنوان سيداشرف و سيدحسن غزنوى ياد شده است<ref>بهاری، مریم</ref>. | ||
كنيه او را، به اختلاف، ابومحمد و ابوعلى و نام پدرش را محمد، ناصر و احمد گفته‌اند. از عبارت بيهقى در | كنيه او را، به اختلاف، ابومحمد و ابوعلى و نام پدرش را محمد، ناصر و احمد گفته‌اند. از عبارت بيهقى در «[[لباب‌الأنساب]]» برمی آيد كه در نيشابور با حسن غزنوى ملاقات كرده و از زبان خود او نام و نسبش را ابومحمد الحسن‌بن محمدالحسينى شنيده است<ref>همان</ref>. | ||
حكاياتى كه از زندگى حسن غزنوى به‌جامانده است، وقايع زندگى او را از 511 تا 555 در برمی گيرد. در 511، وى قصيده‌اى به مناسبت جلوس بهرامشاه‌بن مسعودبن ابراهيم سرود و از آن پس مورد لطف خاص بهرامشاه قرار گرفت. در آن زمان، حسن ساكن غزنين بود و به وعظ اشتغال داشت. ظاهراً كثرت هواداران او وحشت بهرامشاه را برانگيخت و او شاعر را تهديد كرد. سيدحسن از غزنين خارج شد و به حج خانه خدا و زيارت حرم پیامبر(ص) رفت، دورانى را در غربت گذراند و اشعار بسيارى در اشتياق بازگشت به وطن سرود. ظاهراً بين سال‌هاى 543 و 548 نيز تبعيد شد، چون وقايعى كه از زندگى او نقل شده است نشان می دهد قبل و بعد از اين سال‌ها در خراسان و مشرق ايران می‌زيسته است<ref>همان</ref>. | حكاياتى كه از زندگى حسن غزنوى به‌جامانده است، وقايع زندگى او را از 511 تا 555 در برمی گيرد. در 511، وى قصيده‌اى به مناسبت جلوس بهرامشاه‌بن مسعودبن ابراهيم سرود و از آن پس مورد لطف خاص بهرامشاه قرار گرفت. در آن زمان، حسن ساكن غزنين بود و به وعظ اشتغال داشت. ظاهراً كثرت هواداران او وحشت بهرامشاه را برانگيخت و او شاعر را تهديد كرد. سيدحسن از غزنين خارج شد و به حج خانه خدا و زيارت حرم پیامبر(ص) رفت، دورانى را در غربت گذراند و اشعار بسيارى در اشتياق بازگشت به وطن سرود. ظاهراً بين سال‌هاى 543 و 548 نيز تبعيد شد، چون وقايعى كه از زندگى او نقل شده است نشان می دهد قبل و بعد از اين سال‌ها در خراسان و مشرق ايران می‌زيسته است<ref>همان</ref>. | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
او در علوم حكمى از بهترين شاگردان | او در علوم حكمى از بهترين شاگردان [[محمد بن مسعود غزنوى]]، اديب و رياضی دان قرن ششم، بود. ديوان او شامل قصيده، غزل، ترجيع‌بند، تركيب بند، قطعه و رباعى است. همه قصايد و ترجيعات و بخشى از غزل‌هايش مديحه است<ref>همان</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
بهاری، مریم، «دانشنامه جهان اسلام»، مدخل: سید حسن غزنوی، به آدرس اینترنتی: | بهاری، مریم، «دانشنامه جهان اسلام»، مدخل: سید حسن غزنوی، به آدرس اینترنتی: | ||
https://lib.eshia.ir/23019/1/6181 | https://lib.eshia.ir/23019/1/6181 | ||
==وابسته‌ها== | ==وابسته‌ها== | ||
{{وابسته‌ها}} | {{وابسته‌ها}} | ||