۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''قاموس عصري في المصطلحات الحديثة (فرهنگنامه معاصر عربی - فارسی)'''، اثر محمد | '''قاموس عصري في المصطلحات الحديثة (فرهنگنامه معاصر عربی - فارسی)'''، اثر [[غفرانی، محمد|محمد غفرانی]]، فرهنگنامهای عربی - فارسی است که دربردارنده شرح واژهها، اصطلاحها و تعبیرهای عربی معاصر به زبان فارسی میباشد. | ||
==تاریخ نگارش== | ==تاریخ نگارش== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مؤلف در مقدمه، ابتدا به زبان عربی، به شرح حال خویش و اشاره به ویژگیهای کتاب و روش تدوین آن پرداخته<ref>ر.ک: مقدمه، ص11-15</ref> و سپس، شرح حالی نیز به زبان فارسی، از خود ارائه نموده است<ref>ر.ک: همان، ص17-22</ref>. | مؤلف در مقدمه، ابتدا به زبان عربی، به شرح حال خویش و اشاره به ویژگیهای کتاب و روش تدوین آن پرداخته<ref>ر.ک: مقدمه، ص11-15</ref> و سپس، شرح حالی نیز به زبان فارسی، از خود ارائه نموده است<ref>ر.ک: همان، ص17-22</ref>. | ||
وی در بخش عربی مقدمه، به توضیح شیوه تألیف خود در کتاب پرداخته و به این نکته اشاره نموده است که روشی که در ترتیب حروف و ترصیف و ترکیب کلمات عربی در این فرهنگنامه برگزیده، همان روش مألوف و معروف ابجدی است که قدما و نیز پژوهشگران معاصر ادبیات عرب، در نگارش آثار خود، چه در لغتنامههای عربی و چه فارسی، از آن استفاده کردهاند مانند: | وی در بخش عربی مقدمه، به توضیح شیوه تألیف خود در کتاب پرداخته و به این نکته اشاره نموده است که روشی که در ترتیب حروف و ترصیف و ترکیب کلمات عربی در این فرهنگنامه برگزیده، همان روش مألوف و معروف ابجدی است که قدما و نیز پژوهشگران معاصر ادبیات عرب، در نگارش آثار خود، چه در لغتنامههای عربی و چه فارسی، از آن استفاده کردهاند مانند: «[[المورد]]» [[روحی بعلبکی]]، «[[المعجم العربي الحديث لاروس]]» [[خلیل جر]]، «[[الرائد معجم لغوي عصري]]» [[جبران مسعود]]، «[[المنجد الأبجدي]]» برگرفته از «[[المنجد في اللغة و الأعلام|المنجد]]» [[معلوف، لویس|لویس معلوف]]، «[[القاموس الوافي]]» [[شهابالدین ابوعمر]]، «[[فرهنگ معاصر عربی - فارسی (بر اساس فرهنگ عربی - انگلیسی هانسور)|فرهنگ معاصر عربی - فارسی]]» [[عبدالنبی قیم]]، «[[فرهنگ ابجدی الفبایی (عربی ـ فارسی) ترجمه کامل المنجد الأبجدي|المنجد عربی - فارسی]]» رضا مهیار و دیگر معاجم و فرهنگ لغات جدید. با این تفاوت که مؤلف در اثر حاضر، در وضع حروف و ترکیب کلمات، به اشتقاق و صیاغ لغوی واژگان در ترتیب، فهرست و لیستکردن اصطلاحات، توجهی نکرده و قبل از هر چیز، به محاورات روزمره و زبان عرفی مردم، بدون التزام به رعایت مبدأ کلمه یا مصدر و اشتقاقات آن و مباحث مطرحشده در علم صرف، اعتماد و توجه داشته است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای کتاب، این است که در آن سعی شده است همه اصطلاحات و تعبیرات متداول روزمره عربی و فارسی در مجامع و محافل مختلف زندگی، از جمله رسانههای گروهی، بهترتیب الفبایی فراهم شود و به اصطلاحات محلی (عامیانه - فصیح) هم در حد امکان اشاره شده است<ref>ر.ک: بینام</ref>. | از جمله ویژگیهای کتاب، این است که در آن سعی شده است همه اصطلاحات و تعبیرات متداول روزمره عربی و فارسی در مجامع و محافل مختلف زندگی، از جمله رسانههای گروهی، بهترتیب الفبایی فراهم شود و به اصطلاحات محلی (عامیانه - فصیح) هم در حد امکان اشاره شده است<ref>ر.ک: بینام</ref>. | ||
بهمنظور آشنایی بیشتر با محتوای کتاب، بهعنوان نمونه، به برخی از واژگان و معانی آن، اشاره میشود: | بهمنظور آشنایی بیشتر با محتوای کتاب، بهعنوان نمونه، به برخی از واژگان و معانی آن، اشاره میشود: | ||
أ: آیا (هل)؛ أ حق ذلك؟: آیا همینطور است؟ حق است؟؛ الائتمان الاقتصادي: وجه ضمان اقتصادی؛ ائتمنه: بر او اعتماد کرد (اعتمد عليه)؛ أوكد لكم: به شما قول میدهم و تأکید میکنم؛ أوكد لكم مرة أخری: باز هم به شما تأکید میکنم؛ الأئمة الاثنا عشر المعصومون(ع): دوازدهامام معصوم(ع) و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص23</ref>. | أ: آیا (هل)؛ أ حق ذلك؟: آیا همینطور است؟ حق است؟؛ الائتمان الاقتصادي: وجه ضمان اقتصادی؛ ائتمنه: بر او اعتماد کرد (اعتمد عليه)؛ أوكد لكم: به شما قول میدهم و تأکید میکنم؛ أوكد لكم مرة أخری: باز هم به شما تأکید میکنم؛ الأئمة الاثنا عشر المعصومون(ع): دوازدهامام معصوم(ع) و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص23</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۷: | ||
بهعنوان نمونه، به تعدادی از اصطلاحات این بخش، اشاره میشود: | بهعنوان نمونه، به تعدادی از اصطلاحات این بخش، اشاره میشود: | ||
بهعنوان مثال، در قسمت «في التحية و السلام؛ در تحیت و درود به یکدیگر»، ابتدا به آیه 86 سوره مبارکه نساء: «وَ إِذَا حُييتُمْ بِتَحِيةٍ فَحَيوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» (هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند به نیکوترین وجه تحیت بگویید یا به همانش پاسخ دهید)، اشاره شده و سپس، در جدولی، کلام القائل (گوینده) «السلام عليكم» (درود بر شما) و المجيب (پاسخدهنده) «وعليكم السلام» (بر شما درود باد)، مشخص شده و در ادامه، چنین توضیح داده شده است که: «اصولا سلام کردن بهعنوان سمبل رابطه مودت و اخوت میان افراد جامعه در همه کشورهای اسلامی، اعم از عرب و غیر عرب رائج است و منشأ ایجاد محبت در دلهاست. واژه سلام علاوه بر سایر مشتقات آن، حدود «40» بار در قرآن کریم آمده که در تفاسیر معتبر عامه و خاصه، از یکایک آنها سخن رفته است و ازآنجاکه سلام کردن در شریعت اسلام امری است مستحب، اما پاسخ آن واجب و ترکش عمدا حرام است، لذا چنانچه کسی غفلتا در حین نماز، ندانسته بر نمازگزاری سلام کرد، باید بلادرنگ بدان پاسخ دهد؛ درصورتیکه افزودن یک کلمه حتی یک حرف بیشتر از آنچه شارح مقدس در متن نماز مقرر فرموده، موجب بطلان نماز میگردد. لذا به اجماع فقهای عامه و خاصه، باآنکه در نوع تعبیر پاسخ و چگونگی ادای آن در حین نماز، اختلاف نظر دارند، اما بر پاسخ آن تأکید میورزند»<ref>ر.ک: همان، ص708-709</ref>. | بهعنوان مثال، در قسمت «في التحية و السلام؛ در تحیت و درود به یکدیگر»، ابتدا به آیه 86 سوره مبارکه نساء: «وَ إِذَا حُييتُمْ بِتَحِيةٍ فَحَيوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا» (هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند به نیکوترین وجه تحیت بگویید یا به همانش پاسخ دهید)، اشاره شده و سپس، در جدولی، کلام القائل (گوینده) «السلام عليكم» (درود بر شما) و المجيب (پاسخدهنده) «وعليكم السلام» (بر شما درود باد)، مشخص شده و در ادامه، چنین توضیح داده شده است که: «اصولا سلام کردن بهعنوان سمبل رابطه مودت و اخوت میان افراد جامعه در همه کشورهای اسلامی، اعم از عرب و غیر عرب رائج است و منشأ ایجاد محبت در دلهاست. واژه سلام علاوه بر سایر مشتقات آن، حدود «40» بار در قرآن کریم آمده که در تفاسیر معتبر عامه و خاصه، از یکایک آنها سخن رفته است و ازآنجاکه سلام کردن در شریعت اسلام امری است مستحب، اما پاسخ آن واجب و ترکش عمدا حرام است، لذا چنانچه کسی غفلتا در حین نماز، ندانسته بر نمازگزاری سلام کرد، باید بلادرنگ بدان پاسخ دهد؛ درصورتیکه افزودن یک کلمه حتی یک حرف بیشتر از آنچه شارح مقدس در متن نماز مقرر فرموده، موجب بطلان نماز میگردد. لذا به اجماع فقهای عامه و خاصه، باآنکه در نوع تعبیر پاسخ و چگونگی ادای آن در حین نماز، اختلاف نظر دارند، اما بر پاسخ آن تأکید میورزند»<ref>ر.ک: همان، ص708-709</ref>. | ||
ویرایش