الهی‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Yaalatif صفحهٔ الهی نامه را به الهی‌نامه منتقل کرد: اسم روی جلد کتاب)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}


'''الهى‌نامه'''، از سروده‌هاى شهير [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و شاهکارهاى شايسته و نمونه‌هاى استادانه ادب پارسى به شمار مى‌رود كه بر وزن مثنوی «[[خسرو و شيرين]]» [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامى]] سامان يافته است. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، در اين چكامه به بازگويى مقاصد اهل تصوف مى‌پردازد و همچون صوفيان به جاى برهان (استدلال منطقى)، از تمثيل بهره مى‌گيرد و با آوردن افسانه يا سرگذشتى، خواسته‌اش را اثبات مى‌كند. اگرچه، سنايى غزنوى در سرايش«حديقة الحقيقة»، از حكايت‌ها و سرگذشت‌ها براى بازگفتن سخنان صوفيانه خود بهره برد و از اين شيخ محتشم و شاعران پس از او، مانند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين بلخى]] و بهاء ولد پيش افتاد، درّ گنج الهى در «الهى‌نامه» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] گشوده شد و حقايق عرفان و تصوف در سروده متصوفانه و استادانه وى آشكارا رخ نمود.


'''الهى‌نامه'''، از سروده‌هاى شهير عطار و شاهکارهاى شايسته و نمونه‌هاى استادانه ادب پارسى به شمار مى‌رود كه بر وزن مثنوی «خسرو و شيرين» نظامى سامان يافته است. عطار، در اين چكامه به بازگويى مقاصد اهل تصوف مى‌پردازد و همچون صوفيان به جاى برهان (استدلال منطقى)، از تمثيل بهره مى‌گيرد و با آوردن افسانه يا سرگذشتى، خواسته‌اش را اثبات مى‌كند. اگرچه، سنايى غزنوى در سرايش«حديقة الحقيقة»، از حكايت‌ها و سرگذشت‌ها براى بازگفتن سخنان صوفيانه خود بهره برد و از اين شيخ محتشم و شاعران پس از او، مانند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين بلخى]] و بهاء ولد پيش افتاد، درّ گنج الهى در «الهى‌نامه» عطار گشوده شد و حقايق عرفان و تصوف در سروده متصوفانه و استادانه وى آشكارا رخ نمود.
[[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، در اين منظومه مى‌كوشد كه در آن سوى هر يك از آرزوهاى دست‌نيافتنى انسان كه از پس سال‌ها تخيل پديد آمده‌اند، به وى بياموزد كه اگر حقيقت هر آرزو را مى‌خواهد، آن را در درون خودش بايد بجويد.
 
عطار، در اين منظومه مى‌كوشد كه در آن سوى هر يك از آرزوهاى دست‌نيافتنى انسان كه از پس سال‌ها تخيل پديد آمده‌اند، به وى بياموزد كه اگر حقيقت هر آرزو را مى‌خواهد، آن را در درون خودش بايد بجويد.


[[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد‌الدين، عطار نيشابورى]]، دو مثنوى عارفانه «الهى‌نامه» و «منطق الطير» را براى راهنمايى سالكانِ طريقت معرفت سرود و در سده ششم هجرى آنها را با شگردى رمزناك(سمبولیك)، طرح‌ريزى كرد و به حكايات و تمثيلات آراست تا بتواند راهروان مكتب عرفان را به آسانى يارى و هدايت كند تا در رياضت و كوشش معنوى خويش براى كشتن نفس اماره توفيق و به شناخت حقيقت و درك معنويت و کیفیت هستى دست يابند.
[[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد‌الدين، عطار نيشابورى]]، دو مثنوى عارفانه «الهى‌نامه» و «منطق الطير» را براى راهنمايى سالكانِ طريقت معرفت سرود و در سده ششم هجرى آنها را با شگردى رمزناك(سمبولیك)، طرح‌ريزى كرد و به حكايات و تمثيلات آراست تا بتواند راهروان مكتب عرفان را به آسانى يارى و هدايت كند تا در رياضت و كوشش معنوى خويش براى كشتن نفس اماره توفيق و به شناخت حقيقت و درك معنويت و کیفیت هستى دست يابند.
خط ۴۲: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
پيام اصلی «الهى‌نامه»، از ديدى متفاوت با «منطق الطير» يا «مصيبت‌نامه» چنين است: «اى انسان! هر چه هست، تويى و هر چه هست، در جان و روان تو نهفته است». اين پيام را مى‌توان از درون‌مايه آرزوهاى هر يك از شاه‌زادگان داستان اين كتاب و پاسخ‌هاى پدرشان به آنان دريافت. عطار در اين منظومه نيز به شيوه‌اى ديگر همين پيغام را به بشر مى‌رساند و هر يك از فرزندان داستان او، رخى را از چهره‌هاى روان‌شناختى آدمى، آينگى مى‌كنند.
پيام اصلی «الهى‌نامه»، از ديدى متفاوت با «منطق الطير» يا «مصيبت‌نامه» چنين است: «اى انسان! هر چه هست، تويى و هر چه هست، در جان و روان تو نهفته است». اين پيام را مى‌توان از درون‌مايه آرزوهاى هر يك از شاه‌زادگان داستان اين كتاب و پاسخ‌هاى پدرشان به آنان دريافت. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در اين منظومه نيز به شيوه‌اى ديگر همين پيغام را به بشر مى‌رساند و هر يك از فرزندان داستان او، رخى را از چهره‌هاى روان‌شناختى آدمى، آينگى مى‌كنند.


اين منظومه، افزون بر فصاحت و زيبايى درخشانش، اطلاعات گسترده‌اى درباره مشايخ بزرگ تصوف و ديگر افراد شهير متقدم بر عطار (نسل سلف)، همچون شيخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير، شبلى، ابراهیم ادهم، اياز، بايزيد بسطامى و اويس قرنى و ياران رسول خدا و چهار خليفه او عرضه مى‌كند.
اين منظومه، افزون بر فصاحت و زيبايى درخشانش، اطلاعات گسترده‌اى درباره مشايخ بزرگ تصوف و ديگر افراد شهير متقدم بر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] (نسل سلف)، همچون شيخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير، شبلى، ابراهیم ادهم، اياز، بايزيد بسطامى و اويس قرنى و ياران رسول خدا و چهار خليفه او عرضه مى‌كند.


سراينده «الهى‌نامه» هم‌چنين حكايتى را به فخر‌الدين اسعد گرگانى (سراينده «ويس و رامين») نسبت مى‌دهد كه حتى با فرض دروغين بودنش، از سندهاى كهنى به شمار مى‌رود كه در نسبت دادن «ويس و رامين» به فخر‌الدين به كار مى‌آيد. شرح عطار درباره خرافات و موهومات رايج در آن روزگار، مانند جادويى (پنداشتن اينكه با خواندن عزيمت يا اجراى كارى، به شكل مرغ يا پيل مى‌توان درآمد و كوه را به جادويى از جا بركند يا دريا را شوراند و همچون كبوتر در هوا پرواز كرد)، از ديگر سودمندى‌هاى اين منظومه از ديد مردم‌شناختى به شمار مى‌رود.
سراينده «الهى‌نامه» هم‌چنين حكايتى را به فخر‌الدين اسعد گرگانى (سراينده «ويس و رامين») نسبت مى‌دهد كه حتى با فرض دروغين بودنش، از سندهاى كهنى به شمار مى‌رود كه در نسبت دادن «ويس و رامين» به فخر‌الدين به كار مى‌آيد. شرح عطار درباره خرافات و موهومات رايج در آن روزگار، مانند جادويى (پنداشتن اينكه با خواندن عزيمت يا اجراى كارى، به شكل مرغ يا پيل مى‌توان درآمد و كوه را به جادويى از جا بركند يا دريا را شوراند و همچون كبوتر در هوا پرواز كرد)، از ديگر سودمندى‌هاى اين منظومه از ديد مردم‌شناختى به شمار مى‌رود.


آوردن حكايت‌ها و تمثيل‌هاى ادبيات شفاهى مردم در شعر، با سنايى و مثنوى‌هاى عرفانى او آغاز شد. وى آنها را از راه شعر به زبان اهل فضل و درباريان برد، اما عطار آنها را در چارچوبى گسترده‌تر به كار بست تا پس از بار كردن معانى عرفانى و اخلاقى بر آنها، دوباره به مردم بازشان گرداند؛ ازاين‌رو، زبان عطار ساده و از پيرايه‌هاى شعرى شاعران پيش از خود تهى است.
آوردن حكايت‌ها و تمثيل‌هاى ادبيات شفاهى مردم در شعر، با سنايى و مثنوى‌هاى عرفانى او آغاز شد. وى آنها را از راه شعر به زبان اهل فضل و درباريان برد، اما [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] آنها را در چارچوبى گسترده‌تر به كار بست تا پس از بار كردن معانى عرفانى و اخلاقى بر آنها، دوباره به مردم بازشان گرداند؛ ازاين‌رو، زبان [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] ساده و از پيرايه‌هاى شعرى شاعران پيش از خود تهى است.


لب لباب «الهى‌نامه»، داستان پادشاهى است كه شش پسر دانا و بلند همت داشت. آنان هر يك در دانشى يگانه روزگار خود بودند و روزى نزد پدر از آرزوهایشان سخن گفتند و پدر درباره هر يك از اين خواسته‌ها، مثَلى آورد و چيزى فرمود؛ براى نمونه، نخستين پسر از دختر شاه پريان و دل‌دادگى‌اش به او گفت و پدر در نكوهش شهوت‌پرستى، گفتارى عرضه كرد و به حكايت زن پارسايى پرداخت كه در برابر خواهش نامشروع مردان ايستاد و به گناه تن نداد. اين گفت و شنودها دنبال مى‌شود تا هر يك از فرزندان همه دغدغه‌هایش را بگويد و لب از گفتن فرو بندد، آن‌گاه ديگر فرزند به سخن مى‌آيد، مشكلاتش را مطرح مى‌كند و به دفاع از دعوى خويش برمى‌خيزد و اندرزهایى از پدرش مى‌شنود و سرانجام در برابر منطق پدر كُرنش مى‌كند.
لب لباب «الهى‌نامه»، داستان پادشاهى است كه شش پسر دانا و بلند همت داشت. آنان هر يك در دانشى يگانه روزگار خود بودند و روزى نزد پدر از آرزوهایشان سخن گفتند و پدر درباره هر يك از اين خواسته‌ها، مثَلى آورد و چيزى فرمود؛ براى نمونه، نخستين پسر از دختر شاه پريان و دل‌دادگى‌اش به او گفت و پدر در نكوهش شهوت‌پرستى، گفتارى عرضه كرد و به حكايت زن پارسايى پرداخت كه در برابر خواهش نامشروع مردان ايستاد و به گناه تن نداد. اين گفت و شنودها دنبال مى‌شود تا هر يك از فرزندان همه دغدغه‌هایش را بگويد و لب از گفتن فرو بندد، آن‌گاه ديگر فرزند به سخن مى‌آيد، مشكلاتش را مطرح مى‌كند و به دفاع از دعوى خويش برمى‌خيزد و اندرزهایى از پدرش مى‌شنود و سرانجام در برابر منطق پدر كُرنش مى‌كند.


برخى از نوشته‌هاى عرفانى، رساله‌ها و كتاب‌هایى به نثر يا به نظم درباره شناختن پروردگار و چگونگى آفرينش و نفس و روح و عوالم و شرط سلوك و حالات و مقامات انسانند كه در فصل‌هایى منظم طرح مى‌شوند. «كشف المحجوب» هجويرى و «مصباح الهداية» و «گلشن راز»، از اين دسته به شمار مى‌روند، اما شمارى از آنها، ترجمه احوال اولیا و مشايخند كه «تذكرة الاولیاء» عطار، شاهکارى در اين زمينه است كه نویسنده، در آن، به شيوه‌اى بسيار مؤثر و پرشور، حالات مردان آن جهانى را به كمك گزارش‌هایى درباره گفتار و رفتار آنان مجسم مى‌كند. ديگر كتاب‌ها در اين زمينه، منظومه‌هایى كمابيش بلندند كه شاعر، در آن، همه موضوع‌ها و نكته‌هاى عرفانى را به كمك داستان‌ها، مثل‌ها، پندها و اندرزها، نقل گفتار و كردار بزرگان، به‌ويژه آيات قرآن و احاديث بازگو مى‌كند و در آغاز و پايان و گاه در درون آن، به راز و نياز و مناجات به درگاه خداوند زبان مى‌گشايد؛ اگرچه، بزرگ‌ترين نمونه اين نوشته‌ها، «مثنوى» [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين بلخى]] است، «الهى‌نامه» عطار نيز در اين جرگه جاى مى‌گيرد.
برخى از نوشته‌هاى عرفانى، رساله‌ها و كتاب‌هایى به نثر يا به نظم درباره شناختن پروردگار و چگونگى آفرينش و نفس و روح و عوالم و شرط سلوك و حالات و مقامات انسانند كه در فصل‌هایى منظم طرح مى‌شوند. «كشف المحجوب» هجويرى و «مصباح الهداية» و «گلشن راز»، از اين دسته به شمار مى‌روند، اما شمارى از آنها، ترجمه احوال اولیا و مشايخند كه «تذكرة الاولیاء» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، شاهکارى در اين زمينه است كه نویسنده، در آن، به شيوه‌اى بسيار مؤثر و پرشور، حالات مردان آن جهانى را به كمك گزارش‌هایى درباره گفتار و رفتار آنان مجسم مى‌كند. ديگر كتاب‌ها در اين زمينه، منظومه‌هایى كمابيش بلندند كه شاعر، در آن، همه موضوع‌ها و نكته‌هاى عرفانى را به كمك داستان‌ها، مثل‌ها، پندها و اندرزها، نقل گفتار و كردار بزرگان، به‌ويژه آيات قرآن و احاديث بازگو مى‌كند و در آغاز و پايان و گاه در درون آن، به راز و نياز و مناجات به درگاه خداوند زبان مى‌گشايد؛ اگرچه، بزرگ‌ترين نمونه اين نوشته‌ها، «مثنوى» [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين بلخى]] است، «الهى‌نامه» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نيز در اين جرگه جاى مى‌گيرد.


چكيده داستان كتاب:
چكيده داستان كتاب:
خط ۵۸: خط ۵۷:
خليفه‌اى دانا و توانا شش پسر داشت كه همه دانستنى‌ها را آموخته و به هر چيز دل‌خواهى راه يافته بودند، اما باز هم هر يك آرزويى در دل داشت و از ناكامى خود اندوهناك بود. روزى پدر، آنان را نزد خود نشاند و گفت: اگر شما مرا از آرزوهاى خود آگاه كنيد، شايد بتوانم راه كام‌يابى را به هر يك از شما نشان دهم. پسران، فرموده پدر را پذيرفتند و يكى پس از ديگرى، آرزوى خود را بازگفتند. هر يك از بخش‌هاى شش گانه كتاب، ميدان گفتار يك فرزند و پاسخ پدر به اوست. نخستين فرزند، دل‌باخته دختر شاه پريان بود و آرزويى جز وصال وى نداشت. فرزند دوم ديوانه‌وار به سحر و جادو عشق مى‌ورزيد. فرزند سوم جام جمشيد مى‌خواست، فرزند چهارم آب حيات مى‌جست، فرزند پنجم در انديشه يافتن انگشتر سليمان و فرزند ششم، جوياى كيميا بود. پدر در پاسخ هر يك از آنان به كمك حكايات و بيانات حكيمانه‌اى، بيهودگى اين آرزوها را باز مى‌نمايد و فرزندانش را اندرز مى‌دهد كه از خواهش‌هاى نفس دست بكشند و دل، در جهان بالا ببندند.
خليفه‌اى دانا و توانا شش پسر داشت كه همه دانستنى‌ها را آموخته و به هر چيز دل‌خواهى راه يافته بودند، اما باز هم هر يك آرزويى در دل داشت و از ناكامى خود اندوهناك بود. روزى پدر، آنان را نزد خود نشاند و گفت: اگر شما مرا از آرزوهاى خود آگاه كنيد، شايد بتوانم راه كام‌يابى را به هر يك از شما نشان دهم. پسران، فرموده پدر را پذيرفتند و يكى پس از ديگرى، آرزوى خود را بازگفتند. هر يك از بخش‌هاى شش گانه كتاب، ميدان گفتار يك فرزند و پاسخ پدر به اوست. نخستين فرزند، دل‌باخته دختر شاه پريان بود و آرزويى جز وصال وى نداشت. فرزند دوم ديوانه‌وار به سحر و جادو عشق مى‌ورزيد. فرزند سوم جام جمشيد مى‌خواست، فرزند چهارم آب حيات مى‌جست، فرزند پنجم در انديشه يافتن انگشتر سليمان و فرزند ششم، جوياى كيميا بود. پدر در پاسخ هر يك از آنان به كمك حكايات و بيانات حكيمانه‌اى، بيهودگى اين آرزوها را باز مى‌نمايد و فرزندانش را اندرز مى‌دهد كه از خواهش‌هاى نفس دست بكشند و دل، در جهان بالا ببندند.


در اين گفت و شنيد، عطار، جا را براى بسيارى از مطالب عرفانى، فلسفى و اخلاقى باز كرده و معانى لطيفى را به كمك استعاره و تمثيل و اسرارى را به زبان ديوانگان فرزانه بازگفته و از همه مقامات و حالات سالك سخن رانده است. هيچ‌يك از مقامات، مانند طلب، توبه، عشق، حيرت، توكل، رضا، معرفت، توحيد، فقر و فنا، از چارچوب «الهى‌نامه» بيرون نيست و اين كتاب، به راستى، گنجينه‌اى از حقايق معنوى به شمار مى‌رود.
در اين گفت و شنيد، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، جا را براى بسيارى از مطالب عرفانى، فلسفى و اخلاقى باز كرده و معانى لطيفى را به كمك استعاره و تمثيل و اسرارى را به زبان ديوانگان فرزانه بازگفته و از همه مقامات و حالات سالك سخن رانده است. هيچ‌يك از مقامات، مانند طلب، توبه، عشق، حيرت، توكل، رضا، معرفت، توحيد، فقر و فنا، از چارچوب «الهى‌نامه» بيرون نيست و اين كتاب، به راستى، گنجينه‌اى از حقايق معنوى به شمار مى‌رود.


از آن‌جا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنان‌كه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است.
از آن‌جا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنان‌كه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است.


بنابراین، موضوع اصلى كتاب را همان عشق و درد بايد دانست كه شرط سلوك و كليد وصالى جز آن نيست و به گفته پروفسور لويى ماسينيون فرانسوى، از خاورشناسان نامى و عاشقان تصوف، همه آثار عطار بر پايه‌های «زيبايى»، «عشق» و «درد» استوارند و از اين سه ركن، درد، مهم‌تر و دست‌مايه نوآورى‌هاى اوست.{{شعر}}{{ب|''سه ره دارد جهان عشق اكنون''|2='' يكى آتش، يكى اشك و يكى خون''}}{{پایان شعر}}
بنابراین، موضوع اصلى كتاب را همان عشق و درد بايد دانست كه شرط سلوك و كليد وصالى جز آن نيست و به گفته پروفسور لويى ماسينيون فرانسوى، از خاورشناسان نامى و عاشقان تصوف، همه آثار عطار بر پايه‌های «زيبايى»، «عشق» و «درد» استوارند و از اين سه ركن، درد، مهم‌تر و دست‌مايه نوآورى‌هاى اوست.{{شعر}}{{ب|''سه ره دارد جهان عشق اكنون''|2='' يكى آتش، يكى اشك و يكى خون''}}{{پایان شعر}}




خط ۸۴: خط ۸۲:


افزون بر اينها، هشت نسخه از آن در ایران هست: يكى، در كتاب‌خانه سلطنتى؛ سه نسخه در كتاب‌خانه مجلس شوراى ملى؛ دو نسخه در كتاب‌خانه ملك؛ يك نسخه از آن آقاى حاج محمد نخجوانى و يك نسخه از آن آقاى دكتر گوهرين. هم‌چنين نسخه‌اى در كتاب‌خانه دانشگاه كمبريج، يكى در موزه لندن، يكى در كتاب‌خانه وزارت هند و پنج نسخه نيز در كتاب‌خانه ملى پاريس يافت شده و مصحح از ميان آنها، سه نسخه بهتر را گزيده و همه كتاب را با آنها سنجيده و هر جا درون‌مايه بيت‌هاى آنها با يك‌ديگر متفاوت يا معنايشان تاريك بوده، از همه نسخه‌ها بهره برده و اختلاف‌هاى آنها را يادداشت كرده، اما به دليل فراوانى اختلاف‌هاى اين نسخه‌ها و پنج نسخه ريتر، ناگزير راه ميانه‌اى برگزيده و متن فرآورده خود را از مقابله آنها با يك‌ديگر، چاپ كرده است؛ بنابراین، اين نسخه از «الهى‌نامه»، متنى انتقادى به معناى اصطلاحى آن نيست.
افزون بر اينها، هشت نسخه از آن در ایران هست: يكى، در كتاب‌خانه سلطنتى؛ سه نسخه در كتاب‌خانه مجلس شوراى ملى؛ دو نسخه در كتاب‌خانه ملك؛ يك نسخه از آن آقاى حاج محمد نخجوانى و يك نسخه از آن آقاى دكتر گوهرين. هم‌چنين نسخه‌اى در كتاب‌خانه دانشگاه كمبريج، يكى در موزه لندن، يكى در كتاب‌خانه وزارت هند و پنج نسخه نيز در كتاب‌خانه ملى پاريس يافت شده و مصحح از ميان آنها، سه نسخه بهتر را گزيده و همه كتاب را با آنها سنجيده و هر جا درون‌مايه بيت‌هاى آنها با يك‌ديگر متفاوت يا معنايشان تاريك بوده، از همه نسخه‌ها بهره برده و اختلاف‌هاى آنها را يادداشت كرده، اما به دليل فراوانى اختلاف‌هاى اين نسخه‌ها و پنج نسخه ريتر، ناگزير راه ميانه‌اى برگزيده و متن فرآورده خود را از مقابله آنها با يك‌ديگر، چاپ كرده است؛ بنابراین، اين نسخه از «الهى‌نامه»، متنى انتقادى به معناى اصطلاحى آن نيست.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش