۱۹٬۶۶۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') |
||
| (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =المرشد | | عنوانهای دیگر =المرشد | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[عارف نو شاهی، رضا الله شاه]] ( | [[عارف نو شاهی، رضا الله شاه]] (مقدمهنویس و مصحح) | ||
[[قلانسی نسفی، عبدالله بن محمد]] (نویسنده) | [[قلانسی نسفی، عبدالله بن محمد]] (نویسنده) | ||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1385 ش | | سال نشر = 1385 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10958AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10958AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-8700-23-0 | | شابک =964-8700-23-0 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10958 | ||
| کتابخوان همراه نور =10958 | | کتابخوان همراه نور =10958 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق'''، اثر [[قلانسی نسفی، عبدالله بن محمد|عبدالله بن محمد بن ابىبكر قلانسى نسفى]] (اوايل قرن ششم هجرى) است كه آن را [[عارف نو شاهی، رضا الله شاه |دكتر عارف نوشاهى]] (متولد پاکستان، 1334ش)، تصحيح و با افزودن مقدمه و تعليقاتى عالمانه منتشر كرده است. | '''ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق'''، اثر [[قلانسی نسفی، عبدالله بن محمد|عبدالله بن محمد بن ابىبكر قلانسى نسفى]] (اوايل قرن ششم هجرى) است كه آن را [[عارف نو شاهی، رضا الله شاه |دكتر عارف نوشاهى]] (متولد پاکستان، 1334ش)، تصحيح و با افزودن مقدمه و تعليقاتى عالمانه منتشر كرده است. | ||
| خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
#نویسنده در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معلوم نساخته، يادآور شده است: بعضى از دوستان و ياران از من درخواست كردند تا دانستههاى خود را در زمینه اخلاق و موعظه و عرفان - كه از پدرم خواجه امام ابوبكر بن محمد قلانسى(ره) و از استادان خویش (رض) آموختهام - برای آنان املا كنم تا بهرهمند شوند و مرا دعا كنند. بنده هرچند اهليت نداشتم، ولى اجابت كردم و از خداى تعالى توفيق اتمام و عصمت از خطا و زلت طلبيدم كه او بر آنچه خواهد، تواناست.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص1]</ref> | #نویسنده در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معلوم نساخته، يادآور شده است: بعضى از دوستان و ياران از من درخواست كردند تا دانستههاى خود را در زمینه اخلاق و موعظه و عرفان - كه از پدرم خواجه امام ابوبكر بن محمد قلانسى(ره) و از استادان خویش (رض) آموختهام - برای آنان املا كنم تا بهرهمند شوند و مرا دعا كنند. بنده هرچند اهليت نداشتم، ولى اجابت كردم و از خداى تعالى توفيق اتمام و عصمت از خطا و زلت طلبيدم كه او بر آنچه خواهد، تواناست.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص1]</ref> | ||
#از جمله مطالب جالب نویسنده این است: «ببايد دانستن كه علم، بامنفعت بود و بىمنفعت بود. دليل بر آن است كه رسول(ص) فرموده است: «اللهم | #از جمله مطالب جالب نویسنده این است: «ببايد دانستن كه علم، بامنفعت بود و بىمنفعت بود. دليل بر آن است كه رسول(ص) فرموده است: «اللهم ارزقنیعلما نافعا»؛ «فرمود: اى بار خدايا مرا روزى كن علم سودمند» و مطلق نگفت كه: «يا رب مرا علم بسيار ده». اگر علم، چيزى سودمند نبودى، معنى نداشتى كه گفت: «علم سودمند ده» و دليل ديگر آنكه فرمود: «نعوذ بالله من علم لا ينفع»؛ «فرمود: به خداى مىاندخسم از علم ناسودمند»».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&pageNumber=127&viewType=pdf متن کتاب، ص 127]</ref>«مىاندخسم»؛ يعنى پناه مىبرم. | ||
#همانطوركه مصحح يادآور شده، مؤلف معمولا درباره موضوعات طرحشده، از ابراز نظر شخصى خوددارى كرده است و فقط در یک مورد، اختلاف نظر خود را اظهار داشته است: «آن كسان كه چنين پنداشتهاند كه شرط توكل آن است كه دست از كسب بازدارى، گفتهاند كه توكل به حق عيال و ستور و مهمان درست نيايد و این سخن به نزد من درست نيست؛ چه، توكّل به همه جاىها فريضه است و لكن بايد كه به باطن، دل بر كسب بندى، نه آنكه دست از كسب بازدارى؛ چه خواجه حكيم - | #همانطوركه مصحح يادآور شده، مؤلف معمولا درباره موضوعات طرحشده، از ابراز نظر شخصى خوددارى كرده است و فقط در یک مورد، اختلاف نظر خود را اظهار داشته است: «آن كسان كه چنين پنداشتهاند كه شرط توكل آن است كه دست از كسب بازدارى، گفتهاند كه توكل به حق عيال و ستور و مهمان درست نيايد و این سخن به نزد من درست نيست؛ چه، توكّل به همه جاىها فريضه است و لكن بايد كه به باطن، دل بر كسب بندى، نه آنكه دست از كسب بازدارى؛ چه خواجه حكيم - رحمهاللّه - چنين گفته است كه كسب، حصار توكل است؛ چون دست از كسب بازدارى، توكل، ویران شود و همین خواجه گفته است: اگر از اسباب به ظاهر دست بازدارى، ظاهرت هلاك شود و به باطن اگر بر كسب و اسباب چفسى [بچسبى]، باطنت هلاك شود. میانه رفتن، آن بود كه دست به اسباب، اندرزده دارى و باطن از اسباب جدا دارى...».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?pageNumber=39&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، صسى و نه] و [https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&pageNumber=152&viewType=pdf متن کتاب، ص 152-153]</ref> | ||
#نویسنده، يادآور شده است: «خواجه حكيم را - رحمهالله - پرسيدند كه مرد پيش دل خویش غمها بيند؛ به چه داند كه این غمهاى دينى است يا دنيايى؟ گفت: غم دينى، روشنايى دارد و بىپژمانى و هرچند غم دينى بيش شود، بنده را زارى به درِ مولى عز و جل بيشتر شود و غم دين، با بَر بود و چون مدتى غم خورد، بَرِ وى پديد آيد؛ يعنى حال باطن وى بهتر شود و غم دنيايى تاریکى دارد و تنگى و پژمانى...».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&pageNumber=273&viewType=pdf همان، ص273]</ref>منظور از «به درِ مولى»، به درگاه اوست و «با بَر»؛ يعنى با فايده. | #نویسنده، يادآور شده است: «خواجه حكيم را - رحمهالله - پرسيدند كه مرد پيش دل خویش غمها بيند؛ به چه داند كه این غمهاى دينى است يا دنيايى؟ گفت: غم دينى، روشنايى دارد و بىپژمانى و هرچند غم دينى بيش شود، بنده را زارى به درِ مولى عز و جل بيشتر شود و غم دين، با بَر بود و چون مدتى غم خورد، بَرِ وى پديد آيد؛ يعنى حال باطن وى بهتر شود و غم دنيايى تاریکى دارد و تنگى و پژمانى...».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10958/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B9%D8%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82?sectionNumber=2&pageNumber=273&viewType=pdf همان، ص273]</ref>منظور از «به درِ مولى»، به درگاه اوست و «با بَر»؛ يعنى با فايده. | ||
| خط ۷۸: | خط ۷۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
| خط ۸۶: | خط ۸۸: | ||
[[رده:اخلاق اسلامی]] | [[رده:اخلاق اسلامی]] | ||
[[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]] | [[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]] | ||
[[رده:اردیبهشت (1401)]] | |||
ویرایش