۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پیش از ارائه متنِ 10 رساله، مقدمه و تقریظی از شیخ احمد بن شیخ مصطفی قادری نبوی بر آن نوشته شده است. او پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اسلام(ص)، خاندان و صحابیان آن حضرت(ص)، نویسنده و موضوع کتاب را میستاید و ابن تیمیه و طرفدارانش را به خاطر عبارات ناروایی که به عارفان بزرگ نسبت میدهند، نکوهش مینماید. وی سپس در دو بخش دیگر مقدمه، این ادعا را ثابت میکند که صوفیان، قول به اتحاد و حلول را رد میکنند؛ او این دو بخش را در دو عنوان، تبعیت صوفیان از قرآن و سنت و دعوتشان به این دو، و نفی اتحاد و حلول نزد بزرگان صوفیه، مطرح مینماید.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-18</ref> | پیش از ارائه متنِ 10 رساله، مقدمه و تقریظی از شیخ احمد بن شیخ مصطفی قادری نبوی بر آن نوشته شده است. او پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اسلام(ص)، خاندان و صحابیان آن حضرت(ص)، نویسنده و موضوع کتاب را میستاید و ابن تیمیه و طرفدارانش را به خاطر عبارات ناروایی که به عارفان بزرگ نسبت میدهند، نکوهش مینماید. وی سپس در دو بخش دیگر مقدمه، این ادعا را ثابت میکند که صوفیان، قول به اتحاد و حلول را رد میکنند؛ او این دو بخش را در دو عنوان، تبعیت صوفیان از قرآن و سنت و دعوتشان به این دو، و نفی اتحاد و حلول نزد بزرگان صوفیه، مطرح مینماید.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=11&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-18]</ref> | ||
===عین الحیاة فی معرفة الذات و الافعال و الصفات=== | ===عین الحیاة فی معرفة الذات و الافعال و الصفات=== | ||
این اثر را ابوالفتح محمد بن مظفرالدین مکی نگاشته است. این اثر با ارائه ترجمهای از نویسنده آغاز میشود. سپس نمونههایی از نسخه خطی اثر به نمایش گذاشته میشود و پسازآن مقدمه مصنف و محتوای مطالب را میخوانیم. از جمله مطالبی که در این اثر بیان میشود، صحبت از طریقه شیخ اکبر، بحث از ذات الهی، عینیت وجود واجب با او، بحث از مخالفت یا عدم مخالفت ماهیت باریتعالی با سایر ذوات ماهیات، علم به حقیقت باری، بحث از صفات او، و صحبت از باریتعالی در وجه عام، بحث از حیرت و علم، همچنین بحث از قدرت اراده، سمع و بصر، کلام الهی، صفاتی که در آنها اختلاف است، صحبت از افعال الهی، افعال موجودات، سلسله موجودات، حدوث عالم، توحید ذاتی، و... است و در آخر کتاب، کلام مختصری از کلام شیخ اکبر نقل شده و اشارهای به مقاصد شیخ در چیزهایی که از نویسنده نقل شده، میشود. پایانبخش مطالب این رساله، مطلبی است با عنوان وصیة و التماس که سفارش نویسنده است به خواننده اثر.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص591-592</ref> | این اثر را ابوالفتح محمد بن مظفرالدین مکی نگاشته است. این اثر با ارائه ترجمهای از نویسنده آغاز میشود. سپس نمونههایی از نسخه خطی اثر به نمایش گذاشته میشود و پسازآن مقدمه مصنف و محتوای مطالب را میخوانیم. از جمله مطالبی که در این اثر بیان میشود، صحبت از طریقه شیخ اکبر، بحث از ذات الهی، عینیت وجود واجب با او، بحث از مخالفت یا عدم مخالفت ماهیت باریتعالی با سایر ذوات ماهیات، علم به حقیقت باری، بحث از صفات او، و صحبت از باریتعالی در وجه عام، بحث از حیرت و علم، همچنین بحث از قدرت اراده، سمع و بصر، کلام الهی، صفاتی که در آنها اختلاف است، صحبت از افعال الهی، افعال موجودات، سلسله موجودات، حدوث عالم، توحید ذاتی، و... است و در آخر کتاب، کلام مختصری از کلام شیخ اکبر نقل شده و اشارهای به مقاصد شیخ در چیزهایی که از نویسنده نقل شده، میشود. پایانبخش مطالب این رساله، مطلبی است با عنوان وصیة و التماس که سفارش نویسنده است به خواننده اثر.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=591&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص591-592]</ref> | ||
===مسألة وحدة الوجود=== | ===مسألة وحدة الوجود=== | ||
این رساله را [[کتانی، محمد بن جعفر|محمد بن جعفر بن ادریس کتانی حسنی فاسی]] نوشته است. پیش از ارائه رساله، ترجمهای از مؤلف ارائه شده است. محتوای مطالب در دو فصل ارائه شده است؛ فصل اول مربوط به مسأله وحدت وجود است و فصل بعدی درباره موضع برخی مردم درباره این مسأله.<ref>ر.ک: همان، ص592</ref> نویسنده در بخش اول کتاب، بحث از وحدت وجود را اینگونه مطرح میکند: متکلمان برای وحدت وجود، وحدتهای سهگانهای را گفتهاند؛ اول: وحدت هر موجودی در انفراد و فردیت خودش یعنی در آن وجودی که خداوند به او بخشیده، مثل و مانندی ندارد؛ دوم: وحدت جمیع موجودات هستی بتمامها، به این معنی که تمام موجودات از ابتدای هستی تا بینهایت، از اوست، که یک نورانیت و یک حقیقت متحده است و متضمن همه حقایق هستی است و این همان وحدت وجودی پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است و از آن به حقیقت محمدیه و صادر اول، تعبیر میشود؛ سوم: وحدت وجودی که به واسطه آن حقیقت هر موجودی محقق میشود، بدین معنی که وجود من حیث هو، حقیقتی واحد است و آن متعلق به خداوند باریتعالی است پس اوست موجود علی الاطلاق وجود کائنات (نسبت وجود به کائنات دادن) به سبب استناد آنها به این وجود مطلق و استمداد از او استنشاق روائح وجود از وی است. وی سپس به کند و کاو در این معانی میپردازد و معنای وحدت وجود در نظر عارفان را بیان مینماید.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص241-248</ref> | این رساله را [[کتانی، محمد بن جعفر|محمد بن جعفر بن ادریس کتانی حسنی فاسی]] نوشته است. پیش از ارائه رساله، ترجمهای از مؤلف ارائه شده است. محتوای مطالب در دو فصل ارائه شده است؛ فصل اول مربوط به مسأله وحدت وجود است و فصل بعدی درباره موضع برخی مردم درباره این مسأله.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=592&viewType=html ر.ک: همان، ص592]</ref> نویسنده در بخش اول کتاب، بحث از وحدت وجود را اینگونه مطرح میکند: متکلمان برای وحدت وجود، وحدتهای سهگانهای را گفتهاند؛ اول: وحدت هر موجودی در انفراد و فردیت خودش یعنی در آن وجودی که خداوند به او بخشیده، مثل و مانندی ندارد؛ دوم: وحدت جمیع موجودات هستی بتمامها، به این معنی که تمام موجودات از ابتدای هستی تا بینهایت، از اوست، که یک نورانیت و یک حقیقت متحده است و متضمن همه حقایق هستی است و این همان وحدت وجودی پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است و از آن به حقیقت محمدیه و صادر اول، تعبیر میشود؛ سوم: وحدت وجودی که به واسطه آن حقیقت هر موجودی محقق میشود، بدین معنی که وجود من حیث هو، حقیقتی واحد است و آن متعلق به خداوند باریتعالی است پس اوست موجود علی الاطلاق وجود کائنات (نسبت وجود به کائنات دادن) به سبب استناد آنها به این وجود مطلق و استمداد از او استنشاق روائح وجود از وی است. وی سپس به کند و کاو در این معانی میپردازد و معنای وحدت وجود در نظر عارفان را بیان مینماید.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=241&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص241-248]</ref> | ||
===مطلع الجود بتحقیق التنزیه فی وحدة الوجود=== | ===مطلع الجود بتحقیق التنزیه فی وحدة الوجود=== | ||
این کتاب اثری است از [[برهانالدین بن حسن کورانی]]. این رساله با ارائه نمونههایی از نسخه خطی اثر آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه مصنف و متن رساله هستیم... .<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592</ref> نویسنده در مقدمه کتاب پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان بزرگوار و صحابه ایشان، روایتی را با سند از استاد عارفش صفیالدین احمد بن محمد مدنی... از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]]... از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمود: دانش در گنجینههاست و کلید آن سؤال است. پس -خدایتان بیامرزد- بپرسید که در پرسیدن چهار گروه اجر میبرند: پرسشگر، آموزگار، شنونده و دوستدار آنان. وی پس از ذکر این روایت، میگوید شما از من درباره مطالب مهم از کلام شیخ... محیالدین بن عربی سوال و درخواست کردید و امید داشتید که رئوس مطالب فتوحاتش را کشف کنید؛ چنانچه در باب 198 میگوید: «سبحان من اظهر الاشیاء و هو عینها» و شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] وی را تشنیع میکند و این کلامش را به وجهی که بر امثال ما مخفی است، توجیه مینماید. یا جایی که در باب 171 فتوحات میگوید: ضمیر در آیه مبارکه 88 سوره قصص «کل شیء هالک الّا وجهه» به شیء برمیگردد و [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در «[[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|شرح اللمعات]]» این کلام را اینگونه توجیه میکند که مراد از وجه، ماهیت کلی است که عین ذات الله است اما مفهوم از کلام دوانی در «شرح العقائد» این است که علم به شکل تفصیلی عین معلوم است نه به شکل اجمالی و با فهم این مسأله بسیاری از سؤالاتی که بر متکلمین است، پاسخ داده میشود... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص277-278</ref> | این کتاب اثری است از [[برهانالدین بن حسن کورانی]]. این رساله با ارائه نمونههایی از نسخه خطی اثر آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه مصنف و متن رساله هستیم... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=592&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592]</ref> نویسنده در مقدمه کتاب پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان بزرگوار و صحابه ایشان، روایتی را با سند از استاد عارفش صفیالدین احمد بن محمد مدنی... از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]]... از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمود: دانش در گنجینههاست و کلید آن سؤال است. پس -خدایتان بیامرزد- بپرسید که در پرسیدن چهار گروه اجر میبرند: پرسشگر، آموزگار، شنونده و دوستدار آنان. وی پس از ذکر این روایت، میگوید شما از من درباره مطالب مهم از کلام شیخ... محیالدین بن عربی سوال و درخواست کردید و امید داشتید که رئوس مطالب فتوحاتش را کشف کنید؛ چنانچه در باب 198 میگوید: «سبحان من اظهر الاشیاء و هو عینها» و شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]] وی را تشنیع میکند و این کلامش را به وجهی که بر امثال ما مخفی است، توجیه مینماید. یا جایی که در باب 171 فتوحات میگوید: ضمیر در آیه مبارکه 88 سوره قصص «کل شیء هالک الّا وجهه» به شیء برمیگردد و [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در «[[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|شرح اللمعات]]» این کلام را اینگونه توجیه میکند که مراد از وجه، ماهیت کلی است که عین ذات الله است اما مفهوم از کلام دوانی در «شرح العقائد» این است که علم به شکل تفصیلی عین معلوم است نه به شکل اجمالی و با فهم این مسأله بسیاری از سؤالاتی که بر متکلمین است، پاسخ داده میشود... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=277&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص277-278]</ref> | ||
===تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة من اعتقاد التجسیم و العینیة و الاتحاد و الحلول=== | ===تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة من اعتقاد التجسیم و العینیة و الاتحاد و الحلول=== | ||
تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة... اثری است از برهانالدین ابراهیم بن حسن کورانی. پیش از ارائه رساله نمونهای از نسخه خطی آن ارائه میشود و سپس کتاب در سه قسمت مقدمه نویسنده، متن رساله و خاتمه ارائه میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592</ref> | تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة... اثری است از برهانالدین ابراهیم بن حسن کورانی. پیش از ارائه رساله نمونهای از نسخه خطی آن ارائه میشود و سپس کتاب در سه قسمت مقدمه نویسنده، متن رساله و خاتمه ارائه میشود.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=592&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592]</ref> | ||
نویسنده در مقدمه این رساله پس از ذکر روایت «الایمان بضع و سبعون شعبة، افضلها قول لا اله الا الله و ادناها اماطة الأذی عن الطریق» از پیامبر اکرم(ص) متذکر میشود که گروهی از متکلمان و فقها سَرِ انکار شخصیتهایی مانند [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|محیالدین ابن عربی]] و اتباعش مانند [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] و [[اسماعیل بن سودکین]] و هممشربان آنها که قائل به توحید وجود در تعدد موجودند، را دارند و نسبتهایی چون تجسیم یا اتحاد و عینیت و حلول و امثال آن را بر اینها میدهند درحالیکه این شخصیتهای بزرگوار کاملاً از این نسبتها به دور هستند و منشأ انکار کلام این بزرگان عارف از سوی برخی فقها و متکلمان، عدم آگاهی از اصطلاحات آنان است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص355-356</ref> | نویسنده در مقدمه این رساله پس از ذکر روایت «الایمان بضع و سبعون شعبة، افضلها قول لا اله الا الله و ادناها اماطة الأذی عن الطریق» از پیامبر اکرم(ص) متذکر میشود که گروهی از متکلمان و فقها سَرِ انکار شخصیتهایی مانند [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|محیالدین ابن عربی]] و اتباعش مانند [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] و [[اسماعیل بن سودکین]] و هممشربان آنها که قائل به توحید وجود در تعدد موجودند، را دارند و نسبتهایی چون تجسیم یا اتحاد و عینیت و حلول و امثال آن را بر اینها میدهند درحالیکه این شخصیتهای بزرگوار کاملاً از این نسبتها به دور هستند و منشأ انکار کلام این بزرگان عارف از سوی برخی فقها و متکلمان، عدم آگاهی از اصطلاحات آنان است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=355&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص355-356]</ref> | ||
===ایضاح المقصود من معنی وحدة الوجود === | ===ایضاح المقصود من معنی وحدة الوجود === | ||
ایضاح المقصود را [[نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل|عبدالغنی نابلسی]] نوشته است. ابتدا، شرححالی از نویسنده و نمونه نسخه خطی ارائه میشود و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | ایضاح المقصود را [[نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل|عبدالغنی نابلسی]] نوشته است. ابتدا، شرححالی از نویسنده و نمونه نسخه خطی ارائه میشود و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=593&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593]</ref> | ||
همانطور که از عنوان رساله نیز برمیآید نابلسی در این اثر در پی بیان مقصود از معنای وحدت وجود نزد عرفا است. وی در مقدمه رساله نیز با عبارات ذیل بر این امر تصریح میکند: «هذه رسالة عملتها فی تحقیق المعنی المراد، عند أهل الله تعالی المحققین الامجاد باطلاقهم وحدة الوجود، و قولهم «بأنه لا شیء مع الله تعالی موجود» و بیان صحة هذه المقالة و نفی ما عداها من ضلالات اهل الغوایة و الجهالة و الحکم علی ما یخالف ذلک بالاستحالة...».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص379</ref> | همانطور که از عنوان رساله نیز برمیآید نابلسی در این اثر در پی بیان مقصود از معنای وحدت وجود نزد عرفا است. وی در مقدمه رساله نیز با عبارات ذیل بر این امر تصریح میکند: «هذه رسالة عملتها فی تحقیق المعنی المراد، عند أهل الله تعالی المحققین الامجاد باطلاقهم وحدة الوجود، و قولهم «بأنه لا شیء مع الله تعالی موجود» و بیان صحة هذه المقالة و نفی ما عداها من ضلالات اهل الغوایة و الجهالة و الحکم علی ما یخالف ذلک بالاستحالة...».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=379&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص379]</ref> | ||
===المورد العذب لذوی الورود فی کشف معنی وحدة الوجود=== | ===المورد العذب لذوی الورود فی کشف معنی وحدة الوجود=== | ||
نویسنده این اثر [[مصطفی بن کمال بکری]] است. این رساله نیز با ارائه ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه نویسنده، متن و _در پایان رساله_ توصیه و نصیحتهای او هستیم.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | نویسنده این اثر [[مصطفی بن کمال بکری]] است. این رساله نیز با ارائه ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه نویسنده، متن و _در پایان رساله_ توصیه و نصیحتهای او هستیم.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=593&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593]</ref> | ||
بخشی از متن نویسنده در وصایا و نصایح اینگونه است: برحذر باش و باز هم برحذر باش ای برادر عزیز که با هرکسی که ادعای عرفان داشت و با هر وسوسهگری عمرت را تلف نکنی؛ در راه معرفت ثابتقدم و راسخ باش و نپندار که هرکه کلمات عرفا را حفظ کرد و در مجالسش با عارفان آنها را تکرار کرد از اهل وجدان و ذوق است؛ این احتیاط را بخصوص درباره کسانی بدار که تو را به امری میخوانند که پیشینهای جز بدفهمی در آن نیست و سخنانشان جهتدار است. بلکه تابع جمهور باش که دست خدا با جماعت است... . در سایه شریعت باش که اصل اصیل است... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص443</ref> | بخشی از متن نویسنده در وصایا و نصایح اینگونه است: برحذر باش و باز هم برحذر باش ای برادر عزیز که با هرکسی که ادعای عرفان داشت و با هر وسوسهگری عمرت را تلف نکنی؛ در راه معرفت ثابتقدم و راسخ باش و نپندار که هرکه کلمات عرفا را حفظ کرد و در مجالسش با عارفان آنها را تکرار کرد از اهل وجدان و ذوق است؛ این احتیاط را بخصوص درباره کسانی بدار که تو را به امری میخوانند که پیشینهای جز بدفهمی در آن نیست و سخنانشان جهتدار است. بلکه تابع جمهور باش که دست خدا با جماعت است... . در سایه شریعت باش که اصل اصیل است... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=443&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص443]</ref> | ||
===نفحة الجود فی وحدة الوجود=== | ===نفحة الجود فی وحدة الوجود=== | ||
این کتاب اثری است از [[عطاءالله بن احمد بن عطاءالله ازهری]]. در این اثر نیز ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی ذکر شده و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | این کتاب اثری است از [[عطاءالله بن احمد بن عطاءالله ازهری]]. در این اثر نیز ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی ذکر شده و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=593&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593]</ref> | ||
نویسنده در مقدمه این رساله بیان میدارد که این رساله را به درخواست شیخ علوی در بیان مباحث مربوط به وحدت وجود نگاشته است به این امید که مشمول برکات الهی واقع شود. وی متذکر میشود قبل از بیان مطلب مربوط به وحدت وجود باید مقدمهای بیان داشت که شامل تعریف تصوف و بیان موضوع و فایده آن و بیان معنی وحدت وجود باشد و شروع به بیان این مقدمات و سپس صحبت درباره وحدت وجود میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص463</ref> | نویسنده در مقدمه این رساله بیان میدارد که این رساله را به درخواست شیخ علوی در بیان مباحث مربوط به وحدت وجود نگاشته است به این امید که مشمول برکات الهی واقع شود. وی متذکر میشود قبل از بیان مطلب مربوط به وحدت وجود باید مقدمهای بیان داشت که شامل تعریف تصوف و بیان موضوع و فایده آن و بیان معنی وحدت وجود باشد و شروع به بیان این مقدمات و سپس صحبت درباره وحدت وجود میکند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=463&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص463]</ref> | ||
===فیض الحق الودود ببیان عقائد الخلق فی وحدة الوجود === | ===فیض الحق الودود ببیان عقائد الخلق فی وحدة الوجود === | ||
فیض الحق الودود را [[شاه یوسف قادری نقشبندی نیلوری]] نوشته است. پیش از ارائه این رساله نمونه نسخه خطی ارائه میشود. سپس مقدمه مصنف است و بیان مطالب کتاب در چندین فصل. در لابهلای این فصلها از معنی وجود مطلق نزد حکما و ملحدین و شیخ [[ابن عربی، محمد بن علی|اکبر(محیالدین عربی)]] و سایر صوفیه، عینیت وجود واجب تعالی با ذاتش، آتش و احکام آن در خارج، و... بحث میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593-594</ref> | فیض الحق الودود را [[شاه یوسف قادری نقشبندی نیلوری]] نوشته است. پیش از ارائه این رساله نمونه نسخه خطی ارائه میشود. سپس مقدمه مصنف است و بیان مطالب کتاب در چندین فصل. در لابهلای این فصلها از معنی وجود مطلق نزد حکما و ملحدین و شیخ [[ابن عربی، محمد بن علی|اکبر(محیالدین عربی)]] و سایر صوفیه، عینیت وجود واجب تعالی با ذاتش، آتش و احکام آن در خارج، و... بحث میشود.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=593&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593-594]</ref> | ||
===تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة === | ===تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة === | ||
«تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة» نهمین رساله از ده رسالهای است که در این اثر ارائه میشود. این رساله را [[مصطفی بن احمد بن حسن شطی حنبلی]] نوشته است. ترجمهای از نویسنده، متن رساله و خاتمه محتوای این رساله است. رسالهی مختصری در بیش از بیست صفحه است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | «تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة» نهمین رساله از ده رسالهای است که در این اثر ارائه میشود. این رساله را [[مصطفی بن احمد بن حسن شطی حنبلی]] نوشته است. ترجمهای از نویسنده، متن رساله و خاتمه محتوای این رساله است. رسالهی مختصری در بیش از بیست صفحه است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=594&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594]</ref> | ||
نویسنده کلامش را با وصیت محیالدین از کتاب «الوصایا» که آخر ابواب «الفتوحات المکیه» است، پایان میدهد. این حدیث چنین است: «خلال المکارم عشر تکون فی الرجل و لا تکون فی ابنه، و تکون فی العبد و لا تکون فی سیده: صدق الحدیث، و صدق الناس، و إعطاء السائل، و المکافأة بالصنائع، و التذمم للجار، و مراعاة حق الصاحب، و صلة الرحم، و قری الضیف، و اداء الأمانة و رأسهن الحیاء».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص526</ref> | نویسنده کلامش را با وصیت محیالدین از کتاب «الوصایا» که آخر ابواب «الفتوحات المکیه» است، پایان میدهد. این حدیث چنین است: «خلال المکارم عشر تکون فی الرجل و لا تکون فی ابنه، و تکون فی العبد و لا تکون فی سیده: صدق الحدیث، و صدق الناس، و إعطاء السائل، و المکافأة بالصنائع، و التذمم للجار، و مراعاة حق الصاحب، و صلة الرحم، و قری الضیف، و اداء الأمانة و رأسهن الحیاء».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=526&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص526]</ref> | ||
===شرح مشهد نور الوجود=== | ===شرح مشهد نور الوجود=== | ||
این رساله در واقع شرح رساله مشهد نور الوجود شیخ [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اکبر محیالدین بن عربی]] که ست عجم بنت نفیس بغدادی آن را نوشته است. ترجمهای از مصنف سپس شرح مشهد نور وجود، ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | این رساله در واقع شرح رساله مشهد نور الوجود شیخ [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اکبر محیالدین بن عربی]] که ست عجم بنت نفیس بغدادی آن را نوشته است. ترجمهای از مصنف سپس شرح مشهد نور وجود، ارائه شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/10408/%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B0%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%82%D9%88%D9%84-%D8%A5%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A1%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A9-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%B9%D8%B4%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%A9-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A9?pageNumber=594&viewType=html ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594]</ref> | ||
متن [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] بهصورت پررنگ داخل پرانتز در لابهلای کلمات ست بن عجمیه آمده و او این کلمات را شرح میکند. گاه نیز عبارت [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] با قوله آمده و شارح با اقول به شرح آن پرداخته است. | متن [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] بهصورت پررنگ داخل پرانتز در لابهلای کلمات ست بن عجمیه آمده و او این کلمات را شرح میکند. گاه نیز عبارت [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] با قوله آمده و شارح با اقول به شرح آن پرداخته است. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
[[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]] | [[رده:مباحث خاص تصوف و عرفان]] | ||
[[رده: | [[رده:فروردین(1401)]] |
ویرایش