۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مـ' به 'م') |
جز (جایگزینی متن - 'یـ' به 'ی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
رساله ملاصدرا تحت عنوان «الواردات القلبية في معرفة الربوبية»، یکی از رسائل نسبتا کوتاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|حکیم ملاصدرا]] است، ولی میتوان گفت این اثر تقریبا همه مسائل مهم فلسفه و عرفان را در بر میگیرد؛ از جمله وجود، ذات و صفات حق، علم باری تعالی، آفرینش و مراتب آن، نفس انسانی و قوای آن، ادراک، تقسیم عالم به ملک و ملکوت، مبدأ و معاد، عالم کبیر و عالم صغیر، انسان کامل و محبّت الهی. البته این مسائل در رساله بـه وجه اجمال و مختصر مطرح شده و حکیم به تدقیق دقایق آنها نمیپردازد و میتوانیم بگوییم این اثر طبق قانونِ «برای دانا کافی است» تصنیف شده است. رساله «الواردات» شامل چهل باب یا «فیض» است. در هـریک از آنها یک مسئله بهخصوص مطرح میشود؛ مثلا وجود یا عقول عشره یا تقسیم انسان به نفس و بدن... البته وی چنانکه در اکثر آثار او میبینیم در این رساله نیز از آثار پیشینیان خود فراوان اسـتفاده میکند و حتی بعضا کلام آنان را عینا نقل میکند؛ مثلا کلام ابن سینا و غزالی و گویا نظر خاصی راجع به عدهای از مسائل نداشته باشد. اما آنچه شایسته شگفتی و موجب تحیّر ماست، | رساله ملاصدرا تحت عنوان «الواردات القلبية في معرفة الربوبية»، یکی از رسائل نسبتا کوتاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|حکیم ملاصدرا]] است، ولی میتوان گفت این اثر تقریبا همه مسائل مهم فلسفه و عرفان را در بر میگیرد؛ از جمله وجود، ذات و صفات حق، علم باری تعالی، آفرینش و مراتب آن، نفس انسانی و قوای آن، ادراک، تقسیم عالم به ملک و ملکوت، مبدأ و معاد، عالم کبیر و عالم صغیر، انسان کامل و محبّت الهی. البته این مسائل در رساله بـه وجه اجمال و مختصر مطرح شده و حکیم به تدقیق دقایق آنها نمیپردازد و میتوانیم بگوییم این اثر طبق قانونِ «برای دانا کافی است» تصنیف شده است. رساله «الواردات» شامل چهل باب یا «فیض» است. در هـریک از آنها یک مسئله بهخصوص مطرح میشود؛ مثلا وجود یا عقول عشره یا تقسیم انسان به نفس و بدن... البته وی چنانکه در اکثر آثار او میبینیم در این رساله نیز از آثار پیشینیان خود فراوان اسـتفاده میکند و حتی بعضا کلام آنان را عینا نقل میکند؛ مثلا کلام ابن سینا و غزالی و گویا نظر خاصی راجع به عدهای از مسائل نداشته باشد. اما آنچه شایسته شگفتی و موجب تحیّر ماست، اینکه حکیم تـوانسته است در این رساله کوتاه خلاصه نظام فلسفی خـود را بهطور ایما و اشاره بیان کند و شاید بدین سبب در خاتمه آن میگوید: «قد أشير في هذه الرموز إلی كنوز لا يهتدي إلی معناها إلاّ من عـنّی نفسه بالمجاهدات حتی عرف المطلب». | ||
و سخنان خود را به رموز مقایسه میکند و البته این توانایی او بدانکه مسائل بسیار مشکل و پیچیده را اجمالا بیان میکند، نشان پختگی شخصیت عرفانی و معنوی او اسـت<ref>ر.ک: اشوتس یانیس، ص74</ref>. | و سخنان خود را به رموز مقایسه میکند و البته این توانایی او بدانکه مسائل بسیار مشکل و پیچیده را اجمالا بیان میکند، نشان پختگی شخصیت عرفانی و معنوی او اسـت<ref>ر.ک: اشوتس یانیس، ص74</ref>. | ||
ناگفته نماند که شیوه زبان عربی در این رساله خیلی زیبا و شیرین اسـت و سـخن وی سرشار و مالامال از عبارات قوی و استعارات عجیب است و این زیبایی و شیرینی زبان، گواهی اسـت بـر آنکه خود مؤلف به حقیقت اشیا و کنه معانی رسیده باشد و در آن اشراق، آنها را مشاهده کـرده و البـته وی به علم نقلی و تحصیلات عقلی اکتفا نکرده است. یکی از خصوصیات دیگر این رساله آنکه گـهگاه مؤلف اشعار فارسی را از عمر خیام، [[ناصر خسرو]]، حکیم سنایی و غیره نقل میکند و گویا | ناگفته نماند که شیوه زبان عربی در این رساله خیلی زیبا و شیرین اسـت و سـخن وی سرشار و مالامال از عبارات قوی و استعارات عجیب است و این زیبایی و شیرینی زبان، گواهی اسـت بـر آنکه خود مؤلف به حقیقت اشیا و کنه معانی رسیده باشد و در آن اشراق، آنها را مشاهده کـرده و البـته وی به علم نقلی و تحصیلات عقلی اکتفا نکرده است. یکی از خصوصیات دیگر این رساله آنکه گـهگاه مؤلف اشعار فارسی را از عمر خیام، [[ناصر خسرو]]، حکیم سنایی و غیره نقل میکند و گویا هریک بـیت و رباعی از یک حالت روحانی انسان که گاه در حضیض کفر و جاهلی افتاده است، گـاه در حالت شـبهه و تحیّر باقی مانده و گاه به اوج ایمان و عرفان رسیده، گواهی میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
مطالب کتاب در 40 فیض بیان شده که بهترتیب چنین است: وجود (هستی)، ذات و صفات باریتعالی، علم باریتعالی، آفرینش، عقول آسمانی و کیفیت آفرینش، مراتب آفرینش، آفرینش عالم عناصر، عالم اثیر، چگونگی افلاک، هیولای افلاک، سلسله آفرینش، باریتعالی به آفرینش بدی قصد نمیفرماید، آنچه از حق صادر گردد خیر محض است یا خیر مستولی بر شرّ، عالم اضداد، مراتب قوه و استعداد مواد، کمال آفرینش، تقسیم انسان به نفس و بدن، ادراک، نفس انسانی، مواضع حواس در بدن انسان، روح انسانی حامل جمیع قوای نفس انسانی است، کیفیت تدبیر نفس برای بدن، نصیحت و توصیه به دوری از دانشمندنمایان، تقسیم عالم به عالم ملک و عالم ملکوت، مرگ و فنایی برای آدمی نیست، نفس، توجه نفس به زندگی، سودگیری از عبادات و اجرای اوامر شرع، دوری از جاهلان، روی آوردن بهسوی تقوی و عرفان، قابلیت انسان برای پذیرفتن عوالم روحانی و حسی، خوشا بر آنانکه به راه راست رفتند، انکار پارهای از متکلمین محبت الهی و ولایت خاصهاش را به علمای راسخین، جذبه الهی و رهایی از صفات نفس، محبت الهی، مراتب آفرینش انسان، هدایت نفس به راه راست، اسباب لازم برای ایجاد خوارق عادات خلایق صادره از انبیا، ولیّ کامل، خاتمه و وصیت<ref>ر.ک: فهرست مطالب بخش فارسی کتاب، ص122-123</ref>. | مطالب کتاب در 40 فیض بیان شده که بهترتیب چنین است: وجود (هستی)، ذات و صفات باریتعالی، علم باریتعالی، آفرینش، عقول آسمانی و کیفیت آفرینش، مراتب آفرینش، آفرینش عالم عناصر، عالم اثیر، چگونگی افلاک، هیولای افلاک، سلسله آفرینش، باریتعالی به آفرینش بدی قصد نمیفرماید، آنچه از حق صادر گردد خیر محض است یا خیر مستولی بر شرّ، عالم اضداد، مراتب قوه و استعداد مواد، کمال آفرینش، تقسیم انسان به نفس و بدن، ادراک، نفس انسانی، مواضع حواس در بدن انسان، روح انسانی حامل جمیع قوای نفس انسانی است، کیفیت تدبیر نفس برای بدن، نصیحت و توصیه به دوری از دانشمندنمایان، تقسیم عالم به عالم ملک و عالم ملکوت، مرگ و فنایی برای آدمی نیست، نفس، توجه نفس به زندگی، سودگیری از عبادات و اجرای اوامر شرع، دوری از جاهلان، روی آوردن بهسوی تقوی و عرفان، قابلیت انسان برای پذیرفتن عوالم روحانی و حسی، خوشا بر آنانکه به راه راست رفتند، انکار پارهای از متکلمین محبت الهی و ولایت خاصهاش را به علمای راسخین، جذبه الهی و رهایی از صفات نفس، محبت الهی، مراتب آفرینش انسان، هدایت نفس به راه راست، اسباب لازم برای ایجاد خوارق عادات خلایق صادره از انبیا، ولیّ کامل، خاتمه و وصیت<ref>ر.ک: فهرست مطالب بخش فارسی کتاب، ص122-123</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
متن عربی حاوی پاورقیهای بسیاری است که توسط مترجم که مصحح کتاب هم بوده، نوشته شده است. در بخش ترجمه فارسی کتاب، فقط شاهد یک مورد پاورقی در 2 شماره هستیم که آنهم در صفحه 158 کتاب آمده است. | متن عربی حاوی پاورقیهای بسیاری است که توسط مترجم که مصحح کتاب هم بوده، نوشته شده است. در بخش ترجمه فارسی کتاب، فقط شاهد یک مورد پاورقی در 2 شماره هستیم که آنهم در صفحه 158 کتاب آمده است. | ||
متأسفانه ما معلوماتی راجع به زمان و مکان و چگونگی تألیف این رساله در دست نداریم. ناشر و مترجم فـارسی | متأسفانه ما معلوماتی راجع به زمان و مکان و چگونگی تألیف این رساله در دست نداریم. ناشر و مترجم فـارسی این رسـاله، گمان دارد این رساله در زمان اقامت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در قریه کهک تصنیف شده اسـت، اما هیچ دلیلی برای این ادعا نمیآورد<ref>ر.ک: اشوتس یانیس، ص74</ref>. | ||
آخرین متن انتقادی رسـاله، همراه با ترجمه فارسی آن در سال 1399ق/1979م، در تـهران و در سـلسله انتشارات انجمن فلسفه ایران (شـماره 94) بـه کـوشش احمد شـفیعیها، استاد دانشگاه گوته فـرانکفورت، چـاپ شده است. ترجمه روسی آن نیز بر اساس همین متن توسط یانیس اشوتس اجرا شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | آخرین متن انتقادی رسـاله، همراه با ترجمه فارسی آن در سال 1399ق/1979م، در تـهران و در سـلسله انتشارات انجمن فلسفه ایران (شـماره 94) بـه کـوشش احمد شـفیعیها، استاد دانشگاه گوته فـرانکفورت، چـاپ شده است. ترجمه روسی آن نیز بر اساس همین متن توسط یانیس اشوتس اجرا شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش