۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ترجمه و شرح نهجالبلاغة (طالقانی)' به 'ترجمه و شرح نهجالبلاغه (طالقانی)') |
جز (جایگزینی متن - 'ترجمه نهجالبلاغة' به 'ترجمه نهجالبلاغه') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اشكالات ترجمه تنها به موارد فوق محدود نمىشود و گاه در عبارات ترجمه، معانى اشتباهى به ذهن تبادر مىكند، به عنوان نمونه در بخشى از خطبه اول آمده است: «در اين هنگام خداى سبحان رسولان خود را در ميان آنها فرستاد؛ در حالى كه بين انبياء فاصله مىانداخت...». واضح است كه مقصود حضرت فاصله زمانى است؛ اما ممكن است، كسى چنين تصور كند كه مقصود اختلاف و جدايى است. مترجم مىتوانست در ضمن ترجمه تحتاللفظى از شبهه مذكور مانع شود. | اشكالات ترجمه تنها به موارد فوق محدود نمىشود و گاه در عبارات ترجمه، معانى اشتباهى به ذهن تبادر مىكند، به عنوان نمونه در بخشى از خطبه اول آمده است: «در اين هنگام خداى سبحان رسولان خود را در ميان آنها فرستاد؛ در حالى كه بين انبياء فاصله مىانداخت...». واضح است كه مقصود حضرت فاصله زمانى است؛ اما ممكن است، كسى چنين تصور كند كه مقصود اختلاف و جدايى است. مترجم مىتوانست در ضمن ترجمه تحتاللفظى از شبهه مذكور مانع شود. | ||
اين ترجمه داراى، سه مقدمه از مترجم و مؤلف و ناشر مىباشد و سپس خطبهها شروع مىشود. قبل از بررسى و نقد اين ترجمه لازم است، به سبک نگارش و مقصد و مرام مترجم از ترجمه | اين ترجمه داراى، سه مقدمه از مترجم و مؤلف و ناشر مىباشد و سپس خطبهها شروع مىشود. قبل از بررسى و نقد اين ترجمه لازم است، به سبک نگارش و مقصد و مرام مترجم از ترجمه نهجالبلاغه و نظرش در رابطه با ترجمه دقت كنيم تا حد و حدود نقد مشخص گردد. مترجم در مقدمهاش در خصوص ماورايى بودن سخن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] مىگويد: «آن چه را كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در قالب الفاظ آورده، به قدرى از اشاره و استعاره و ژرفايى عميق برخوردار است كه بزرگان عرب و عجم در برابر آن همه اعجاز و قدرت بيان، لب فرو بسته و با تمام وجود محو سخنان حكمتآميز آن امام همام شدهاند... بنابراین، كسى قادر نيست كلام فصيح و موزون مولا را آن طور كه سزاوار است، به زبان فارسى و يا هر زبان ديگر ترجمه كند، جز آن كه مفهوم و معنايى نزدیک به منظور آن حضرت را نقل نمايد». | ||
سپس مترجم در رابطه با هدف از ترجمهاش چنين مىنگارد: «با اين كه از نهجالبلاغة تاكنون ترجمههاى متعددى به چاپ رسيده، ولى به نسل جوان در مقطع دبيرستان و دانشگاه جهت استفاده از اين كتاب گرانبها و پرفيض كمتر توجه گرديده... هدف حقير از ترجمه مجدد نهجالبلاغة، نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند». | سپس مترجم در رابطه با هدف از ترجمهاش چنين مىنگارد: «با اين كه از نهجالبلاغة تاكنون ترجمههاى متعددى به چاپ رسيده، ولى به نسل جوان در مقطع دبيرستان و دانشگاه جهت استفاده از اين كتاب گرانبها و پرفيض كمتر توجه گرديده... هدف حقير از ترجمه مجدد نهجالبلاغة، نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند». | ||
با عنايت به دو مطلب پيشين روشن است كه خود مترجم به دشوارى ترجمه | با عنايت به دو مطلب پيشين روشن است كه خود مترجم به دشوارى ترجمه نهجالبلاغه، به دليل برخوردارى از استعاره و كنايه و تشبيهات و معانى ژرفل اذعان داردو نسبت به ترجمههاى انجام شده، نيز به خاطر داشتن پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى و عباراتى انتقاد مىكند و در نهایت هدف از ترجمه مجدد را ارائه يك ترجمه شيوا با عبارات ساده با عبارات ساده و روان و در محدوده نقل به معنا با در نظر گرفتن مخاطب جوان بيان مىدارد. بنابراین، خود مترجم در مقدمه با قيد «نقل به معنا» ترجمهاش را از رديف ترجمههاى ايده آل و متناسب با خصوصيات ادبى نهجالبلاغة خارج كرده است. پس وظيفه منتقد محدود به حدودى است كه مترجم در مقدمه بيان داشته است و فقط مىتواند از حيث روانى و سلاست جملات و چگونگى ترجمه عبارات و ميزان موفقيت مترجم در انتقال معنا به مخاطب و همچنين ميزان دقت مترجم در حفظ امانت را مورد بررسى قرار دهد. | ||
گر چه مترجم محترم در پى اين بوده است كه ترجمهاش را در نهایت شيوايى و روانى ارائه كند و در خيلى از موارد تا حدى هم موفق بوده است و در مقايسه با ساير ترجمههاى موجود روانتز و سادهتر مىنمايد، لكن در برخى موارد مترجم دچار پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى شده است و تحت تأثير عبارات و استعارات و تشبيهات متن اصلى نتوانسته است، معادل دقيق و روان آنها را به فارسى ارائه كند. به عنوان مثال به چند نمونه اشاره مىشود. بخشى از خطبه شقشقيه چنين ترجمه شده است: «آگاه باشيد به خدا سوگند كه پسر ابىقحافه لباس خلافت را پوشيد؛ در حالى كه مىدانست خلافت جز بر قامت من سزاوار نبود و موقعيت من نسبت به خلافت مانند موقعيت سنگ آسياست. معارف الهى از سينهام چون سيل سرازير است و هيچ مرغ بلند پروازى در پرواز به بلندى مقام من نمىرسد. ولى به ناچار از آن چشم پوشيدم و كناره گرفتم و بر سر دو راه ماندم يا دست تنها به مبارزه بر خيزم و يا صبر كنم و از جنگ با كوردلان پرهيز نمايم. در اين صورت است كه سالخوردگان، فرتوت و ناتوان مىشوند و كودكان، پير مىگردند و ديندار تا ديدار با پروردگارش در رنج و مصيبت است». | گر چه مترجم محترم در پى اين بوده است كه ترجمهاش را در نهایت شيوايى و روانى ارائه كند و در خيلى از موارد تا حدى هم موفق بوده است و در مقايسه با ساير ترجمههاى موجود روانتز و سادهتر مىنمايد، لكن در برخى موارد مترجم دچار پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى شده است و تحت تأثير عبارات و استعارات و تشبيهات متن اصلى نتوانسته است، معادل دقيق و روان آنها را به فارسى ارائه كند. به عنوان مثال به چند نمونه اشاره مىشود. بخشى از خطبه شقشقيه چنين ترجمه شده است: «آگاه باشيد به خدا سوگند كه پسر ابىقحافه لباس خلافت را پوشيد؛ در حالى كه مىدانست خلافت جز بر قامت من سزاوار نبود و موقعيت من نسبت به خلافت مانند موقعيت سنگ آسياست. معارف الهى از سينهام چون سيل سرازير است و هيچ مرغ بلند پروازى در پرواز به بلندى مقام من نمىرسد. ولى به ناچار از آن چشم پوشيدم و كناره گرفتم و بر سر دو راه ماندم يا دست تنها به مبارزه بر خيزم و يا صبر كنم و از جنگ با كوردلان پرهيز نمايم. در اين صورت است كه سالخوردگان، فرتوت و ناتوان مىشوند و كودكان، پير مىگردند و ديندار تا ديدار با پروردگارش در رنج و مصيبت است». |
ویرایش