۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (Mhosseini@noornet.net صفحهٔ ترجمه نهجالبلاغه (دشتی) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ترجمه نهجالبلاغة (دشتی) منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'ترجمه نهجالبلاغة' به 'ترجمه نهجالبلاغه') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''ترجمه | '''ترجمه نهجالبلاغه دشتى'''، از ترجمههاى فارسى به قلم [[دشتی، محمد|محمد دشتى]] (م 1330ش) است. اين ترجمه به دليل روان بوده و سادگى مفاهيم و نيز فهرستهاى موضوعى مختلف و عنوانبندىهاى مطالب نهجالبلاغة در سالهاى اخير مورد استقبال عموم قرار گرفته و بارها چاپ شده است. مترجم در مقدمه به نقائص ترجمههاى ديگر اشاره مىكند و انگيزه خود را از اين ترجمه رفع آن نقائص، ارائه ترجمهاى جامع، رعايت پيام-رسانى و حفظ امانت ذكر مىكند. | ||
وى در اينباره مىنويسد: «با شناسايى و جمعآورى 30 ترجمه كامل از نهجالبلاغة، از قرن پنجم (به تصحيح عزيزاللّه جوينى) تا روزگار نورانى انقلاب اسلامى ایران، و برّرسى اهداف و شيوهها و قابليّتهاى نهفته در آن و با توجّه به ضرورت مطرح كردن مفاهيم نهجالبلاغة از نظر كاربردى در مجامع فرهنگى، به اين نتيجه رسيديم كه هنوز هم به ترجمههاى ديگرى نياز است، زيرا: يكى از جاذبههاى ادبى قلم زده، و ديگرى در مرز و حدود الفاظ و عبارات مانده برخى با شيوههاى ترجمه آزاد، دچار تندروىهایى شدهاند و برخى ديگر تفسير و ترجمه را به هم آميختهاند، بعضى در ترجمه تحتاللّفظى موفّق، امّا در پيامرسانى كوتاهى كردهاند و بعضى ديگر در پيامرسانى موفّق، امّا از حدود الفاظ و عبارات فاصله گرفتهاند و مخاطب ترجمهها نيز از نظر كاربردى متفاوتند: برخى از ترجمهها به قشر خاصّى از جامعه تعلّق دارد (تنها محقّقان و اديبان و اهل نظر مىتوانند از آن بهرهمند گردند)، و برخى ديگر به گونهاى سامان يافتهاند كه براى نسل معاصر قابل استفاده نيستند و كاربرد عمومى ندارند». | وى در اينباره مىنويسد: «با شناسايى و جمعآورى 30 ترجمه كامل از نهجالبلاغة، از قرن پنجم (به تصحيح عزيزاللّه جوينى) تا روزگار نورانى انقلاب اسلامى ایران، و برّرسى اهداف و شيوهها و قابليّتهاى نهفته در آن و با توجّه به ضرورت مطرح كردن مفاهيم نهجالبلاغة از نظر كاربردى در مجامع فرهنگى، به اين نتيجه رسيديم كه هنوز هم به ترجمههاى ديگرى نياز است، زيرا: يكى از جاذبههاى ادبى قلم زده، و ديگرى در مرز و حدود الفاظ و عبارات مانده برخى با شيوههاى ترجمه آزاد، دچار تندروىهایى شدهاند و برخى ديگر تفسير و ترجمه را به هم آميختهاند، بعضى در ترجمه تحتاللّفظى موفّق، امّا در پيامرسانى كوتاهى كردهاند و بعضى ديگر در پيامرسانى موفّق، امّا از حدود الفاظ و عبارات فاصله گرفتهاند و مخاطب ترجمهها نيز از نظر كاربردى متفاوتند: برخى از ترجمهها به قشر خاصّى از جامعه تعلّق دارد (تنها محقّقان و اديبان و اهل نظر مىتوانند از آن بهرهمند گردند)، و برخى ديگر به گونهاى سامان يافتهاند كه براى نسل معاصر قابل استفاده نيستند و كاربرد عمومى ندارند». | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#مترجم در بيان انگيزههاى ترجمه ادعا كرده كه تمام ترجمههاى موجود به بخشى از زيبايى و شگفتىها و معارف نهجالبلاغة منحصر شده است؛ يكى با جاذبههاى ادبى قلم زده، ديگرى در حدود الفاظ باقى مانده و برخى نيز ترجمه و تفسير را در هم آميختهاند. به فرض درست بودن نظر مترجم بايد سؤال كرد كه آيا امكان دارد كه ترجمهاى پديد آيد كه بدون هيچ كاستى و نقصى تمام مزايا و ويژگىهاى عالى را داشته باشد؟ حقيقت آن است كه اگر كسى چنين ادعایى داشته باشد، مسلماً از مفهوم ترجمه درك كاملى ندارد. اساساً به تناسب تغييرات فرهنگى و ادبى جوامع بايد ترجمههاى جديد از متن دينى و غير دينى ارائه شود؛ چرا كه بنا بر برخى از نظريات، اساساً ترجمه واقعى، نمىتواند تحقق خارجى داشته باشد، بلكه هر ترجمه، خود نوعى تفسير است و ترجمه حاضر نيز تفسيرى از نهجالبلاغة است. | #مترجم در بيان انگيزههاى ترجمه ادعا كرده كه تمام ترجمههاى موجود به بخشى از زيبايى و شگفتىها و معارف نهجالبلاغة منحصر شده است؛ يكى با جاذبههاى ادبى قلم زده، ديگرى در حدود الفاظ باقى مانده و برخى نيز ترجمه و تفسير را در هم آميختهاند. به فرض درست بودن نظر مترجم بايد سؤال كرد كه آيا امكان دارد كه ترجمهاى پديد آيد كه بدون هيچ كاستى و نقصى تمام مزايا و ويژگىهاى عالى را داشته باشد؟ حقيقت آن است كه اگر كسى چنين ادعایى داشته باشد، مسلماً از مفهوم ترجمه درك كاملى ندارد. اساساً به تناسب تغييرات فرهنگى و ادبى جوامع بايد ترجمههاى جديد از متن دينى و غير دينى ارائه شود؛ چرا كه بنا بر برخى از نظريات، اساساً ترجمه واقعى، نمىتواند تحقق خارجى داشته باشد، بلكه هر ترجمه، خود نوعى تفسير است و ترجمه حاضر نيز تفسيرى از نهجالبلاغة است. | ||
#نكته ديگرى كه مترجم مطرح كرده است، اين است كه اين ترجمه با همه مخاطبان نهجالبلاغة ارتباط برقرار مىسازد. اين ادعا نيز همانند ادعاى پيشين است. واقعيت آن است كه هيچ ترجمهاى، نمىتواند همه مخاطبان را ارضا و اقناع كند. مترجم مطالب نهجالبلاغة را به دو دسته تخصصى و فوق تخصصى تقسيم كرده است. آيا مطالب فوق تخصصى را همگان درمىيابند؟ به علاوه خود اميرمؤمنان نيز به گونهاى سخن نگفته است كه همگان، بتوانند مخاطب آن باشند. آيا روى سخن خطبه يك نهجالبلاغة با همگان است كه مترجم درصدد ارائه ترجمهاى است كه همگان بتوانند، مخاطب آن باشند؟! او در جايى آورده است كه مطالبى از نهجالبلاغة را تنها با فراگيرى علوم مقدماتى حوزههاى علميه و آگاهى از اصول استنباط و شيوههاى اجتهاد به ارزيابى گذاشته و حاصل تحقيقات عميق و گسترده را در ترجمه گنجانده، تا خواننده به آسانى پيام امام را دريافت كند. در اينكه مباحث مقدماتى رايج در حوزه علميه براى ترجمه | #نكته ديگرى كه مترجم مطرح كرده است، اين است كه اين ترجمه با همه مخاطبان نهجالبلاغة ارتباط برقرار مىسازد. اين ادعا نيز همانند ادعاى پيشين است. واقعيت آن است كه هيچ ترجمهاى، نمىتواند همه مخاطبان را ارضا و اقناع كند. مترجم مطالب نهجالبلاغة را به دو دسته تخصصى و فوق تخصصى تقسيم كرده است. آيا مطالب فوق تخصصى را همگان درمىيابند؟ به علاوه خود اميرمؤمنان نيز به گونهاى سخن نگفته است كه همگان، بتوانند مخاطب آن باشند. آيا روى سخن خطبه يك نهجالبلاغة با همگان است كه مترجم درصدد ارائه ترجمهاى است كه همگان بتوانند، مخاطب آن باشند؟! او در جايى آورده است كه مطالبى از نهجالبلاغة را تنها با فراگيرى علوم مقدماتى حوزههاى علميه و آگاهى از اصول استنباط و شيوههاى اجتهاد به ارزيابى گذاشته و حاصل تحقيقات عميق و گسترده را در ترجمه گنجانده، تا خواننده به آسانى پيام امام را دريافت كند. در اينكه مباحث مقدماتى رايج در حوزه علميه براى ترجمه نهجالبلاغه لازم است، شكى نيست؛ اما هرگز كافى نيست. بايد پرسيد كه آيا براى ترجمه نهجالبلاغه تنها مباحث اصولى لازم است و آيا توجه دقيق به ادبيات فارسى و فلسفه زبان و نظريه مؤلف در يك متن مقدس، ضرورى نيست؟ | ||
#در رابطه با ترجمه عناوين مطالب و موضوعات، در بسيارى موارد، ترجمه معادلهاى عناوين با واژگان عربى سازگارى ندارد و در مواردى نيز از نظر ادبيات فارسى كاملاً اشتباه است و مترجم براساس ادبيات عرب، معادلهاى فارسى را آورده است. براى مثال در خطبه 178 عنوان عربى «الحذر من الدنيا»، «روش برخورد با دنيا» ترجمه شده است كه اساساً معادل با آن نيست. در خطبه 173 «التحذير من الدنيا» نيز «شناخت دنيا» برگردان شده است. | #در رابطه با ترجمه عناوين مطالب و موضوعات، در بسيارى موارد، ترجمه معادلهاى عناوين با واژگان عربى سازگارى ندارد و در مواردى نيز از نظر ادبيات فارسى كاملاً اشتباه است و مترجم براساس ادبيات عرب، معادلهاى فارسى را آورده است. براى مثال در خطبه 178 عنوان عربى «الحذر من الدنيا»، «روش برخورد با دنيا» ترجمه شده است كه اساساً معادل با آن نيست. در خطبه 173 «التحذير من الدنيا» نيز «شناخت دنيا» برگردان شده است. | ||
#:عدم آشنايى عميق مترجم با ادبيات فارسى به اشتباهات زيادى منجر شده است. از جمله عبارت «التحذير عن حب الدنيا» در خطبه 111 «هشدار از دنياپرستى» ترجمه شده است. يعنى براساس قواعد زبان عربى از حرف اضافه «از» براى كلمه هشدار استفاده شده؛ در حالى كه در زبان فارسى حرف اضافه «به»، «درباره» يا «نسبت به» براى كلمه هشدار به كار مىرود. روشن است كه مترجم حتى به معانى مختلف حرف «عن، من» نيز توجه نكرده و دچار چنين اشتباهى شده است. | #:عدم آشنايى عميق مترجم با ادبيات فارسى به اشتباهات زيادى منجر شده است. از جمله عبارت «التحذير عن حب الدنيا» در خطبه 111 «هشدار از دنياپرستى» ترجمه شده است. يعنى براساس قواعد زبان عربى از حرف اضافه «از» براى كلمه هشدار استفاده شده؛ در حالى كه در زبان فارسى حرف اضافه «به»، «درباره» يا «نسبت به» براى كلمه هشدار به كار مىرود. روشن است كه مترجم حتى به معانى مختلف حرف «عن، من» نيز توجه نكرده و دچار چنين اشتباهى شده است. |
ویرایش