شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم، ترجمه فارسی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة'
جز (جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی')
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR03415J1.jpg
| تصویر =NUR03415J1.jpg
| عنوان =شرح نهج‌البلاغه (ابن میثم، ترجمه فارسی)
| عنوان =شرح نهج‌البلاغة (ابن میثم، ترجمه فارسی)
| عنوان‌های دیگر =شرح نهج‌البلاغه. فارسی
| عنوان‌های دیگر =شرح نهج‌البلاغة. فارسی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[نوایی یحیی زاده، علی‌اصغر]] (مترجم)
[[نوایی یحیی زاده، علی‌اصغر]] (مترجم)
خط ۲۸: خط ۲۸:
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار


علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغه - نقد و تفسیر
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - نقد و تفسیر
| ناشر =  
| ناشر =  
آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى
خط ۴۴: خط ۴۴:
}}
}}
   
   
'''ترجمه شرح نهج‌البلاغه ابن‌ميثم''' ترجمه‌اى است فارسى به قلم قربانعلى محمدى مقدم و على‌اصغر نوايى يحيى‌زاده كه در پنج مجلد منتشر شده است.
'''ترجمه شرح نهج‌البلاغة ابن‌ميثم''' ترجمه‌اى است فارسى به قلم قربانعلى محمدى مقدم و على‌اصغر نوايى يحيى‌زاده كه در پنج مجلد منتشر شده است.


==گزارش محتوا ==
==گزارش محتوا ==




در ابتداى كتاب مقدمه مفيدى درباره عظمت نهج‌البلاغه و پيشينه نگارش كلام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] در كتب قبل از نگارش نهج‌البلاغه و مطالب خواندنى ديگرى آمده است كه خلاصه‌اى از آن به خوانندگان عزيز ارائه مى‌شود:
در ابتداى كتاب مقدمه مفيدى درباره عظمت نهج‌البلاغة و پيشينه نگارش كلام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] در كتب قبل از نگارش نهج‌البلاغة و مطالب خواندنى ديگرى آمده است كه خلاصه‌اى از آن به خوانندگان عزيز ارائه مى‌شود:


نهج‌البلاغه، آن درياى ژرف و كران ناپيدايى است كه از گوهر بيان امير سخن على(ع) تبلور يافته، كه شجره نبوّت و جايگاه نزول وحى و آمد و شد فرشتگان و گنجينه دانش و مخزن حكمت است.
نهج‌البلاغة، آن درياى ژرف و كران ناپيدايى است كه از گوهر بيان امير سخن على(ع) تبلور يافته، كه شجره نبوّت و جايگاه نزول وحى و آمد و شد فرشتگان و گنجينه دانش و مخزن حكمت است.


امّا افسوس كه آن مجسّمه علم و تقوا، وارث علم تمام كتاب، دانش‌پژوهان حقيقت‌طلبى را نيافت كه حقايق پوشيده بر جهانيان را با آن‌ها در ميان گذارد و آنچه تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت انسان‌هاست روشن فرمايد، لذا با اندوه فراوان خطاب به كميل بن زياد فرمود: «اى كميل، اگر افراد مستعدّى مى‌يافتم، در اين گنجينه سينه من دانش فراوانى است». آنچه حضرتش گفته و يا نوشته به ضرورت انجام پذيرفته است؛ با اين وصف درياى كران‌ناپيدايى از معارف و حكمت به وجود آمده است، كه اندكى از بسيار آن را سيّد رضى(ره) جمع‌آورى كرده و نهج‌البلاغه ناميده است.
امّا افسوس كه آن مجسّمه علم و تقوا، وارث علم تمام كتاب، دانش‌پژوهان حقيقت‌طلبى را نيافت كه حقايق پوشيده بر جهانيان را با آن‌ها در ميان گذارد و آنچه تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت انسان‌هاست روشن فرمايد، لذا با اندوه فراوان خطاب به كميل بن زياد فرمود: «اى كميل، اگر افراد مستعدّى مى‌يافتم، در اين گنجينه سينه من دانش فراوانى است». آنچه حضرتش گفته و يا نوشته به ضرورت انجام پذيرفته است؛ با اين وصف درياى كران‌ناپيدايى از معارف و حكمت به وجود آمده است، كه اندكى از بسيار آن را سيّد رضى(ره) جمع‌آورى كرده و نهج‌البلاغة ناميده است.


بايد گفت نه تنها دانشمندان مسلمان، به ظرافت و زيبايى سخن امام(ع) و عمق ژرفاى معناى بلند كلام حضرتش معترف و مقرّند، بلكه تمام متفكّران، انديشمندان، سياستمداران، حقوقدانان... همه و هر كس با هر كيش و آيينى، در برابر عظمت روح، بلندى همّت، اجراى عدالت و احقاق حقوق ملّت كه در بيانات حكيمانه آن حضرت متجلّى است، سر تعظيم فرود آورده‌اند:
بايد گفت نه تنها دانشمندان مسلمان، به ظرافت و زيبايى سخن امام(ع) و عمق ژرفاى معناى بلند كلام حضرتش معترف و مقرّند، بلكه تمام متفكّران، انديشمندان، سياستمداران، حقوقدانان... همه و هر كس با هر كيش و آيينى، در برابر عظمت روح، بلندى همّت، اجراى عدالت و احقاق حقوق ملّت كه در بيانات حكيمانه آن حضرت متجلّى است، سر تعظيم فرود آورده‌اند:


شهرستانى مى‌گويد: «تعجّب و شگفتى ادبا تنها به ملاحظه نظم و هماهنگى و انسجام الفاظ نهج‌البلاغه نيست، دهشت و تحيّر دانشمندان فقط از برترى و تفوّق معانى آن كه به سر حدّ اعجاز رسيده است، نمى‌باشد، بلكه علّت اصلى تحيّر و تعجّبشان به علّت تنوّع و گوناگون بودن اهداف و مقاصد اين خطبه‌ها و سخنهاست: از قبيل پند و اندرز و امر به زهد و نهى از بدى‌ها و گناهان، دستورهاى جنگى، تشويق مردم به جهاد، تعليم فنون مختلف علم و بحث‌هاى عالى در مورد هيئت آسمان‌ها، اوضاع افلاك، ابواب نجوم و اسرار جهان آفرينش و اثبات وجود خدا و بيانات متفاوت و پر تفنّن در معارف الهى و بحث‌هاى همه جانبه در توحيد و خداشناسى، توصيف مبدأ و معاد و بحث‌هاى دامنه‌دار در امور كشور دارى و سياست و اداره شهرها و زندگى مردم و بالا بردن سطح دانش مردم و آشنا ساختن آن‌ها با فضايل اخلاقى و انسانى و دينى و قوانينى اجتماعى و آداب معاشرت و مكارم اخلاق، توصيف شاعرانه پديده‌هاى زندگى و مانند اين‌ها از اهداف و مقاصد گوناگونى است كه به عالى‌ترين مظاهر خود در نهج‌البلاغه آمده است».
شهرستانى مى‌گويد: «تعجّب و شگفتى ادبا تنها به ملاحظه نظم و هماهنگى و انسجام الفاظ نهج‌البلاغة نيست، دهشت و تحيّر دانشمندان فقط از برترى و تفوّق معانى آن كه به سر حدّ اعجاز رسيده است، نمى‌باشد، بلكه علّت اصلى تحيّر و تعجّبشان به علّت تنوّع و گوناگون بودن اهداف و مقاصد اين خطبه‌ها و سخنهاست: از قبيل پند و اندرز و امر به زهد و نهى از بدى‌ها و گناهان، دستورهاى جنگى، تشويق مردم به جهاد، تعليم فنون مختلف علم و بحث‌هاى عالى در مورد هيئت آسمان‌ها، اوضاع افلاك، ابواب نجوم و اسرار جهان آفرينش و اثبات وجود خدا و بيانات متفاوت و پر تفنّن در معارف الهى و بحث‌هاى همه جانبه در توحيد و خداشناسى، توصيف مبدأ و معاد و بحث‌هاى دامنه‌دار در امور كشور دارى و سياست و اداره شهرها و زندگى مردم و بالا بردن سطح دانش مردم و آشنا ساختن آن‌ها با فضايل اخلاقى و انسانى و دينى و قوانينى اجتماعى و آداب معاشرت و مكارم اخلاق، توصيف شاعرانه پديده‌هاى زندگى و مانند اين‌ها از اهداف و مقاصد گوناگونى است كه به عالى‌ترين مظاهر خود در نهج‌البلاغة آمده است».


جبران خليل متفكّر و انديشمند مى‌گويد: «على از دنيا درگذشت؛ در حالى كه شهيد عظمت خود شد، از دنيا چشم پوشيد؛ در حالى كه نماز ميان دو لبش بود، درگذشت در حالى كه دلش از شوق پروردگار لبريز بود، و عرب حقيقت مقامش را نشناخت، درگذشت مانند همه پيامبران بصير كه در كشورى وارد مى‌شوند كه كشور آنان نيست، به سوى مردمى مى‌آيند كه مردم آنان نيستند و در زمانى نمودار مى‌شوند كه زمانشان نيست. ولى پروردگارا، تو را در اين حكمتى است كه خود دانى».
جبران خليل متفكّر و انديشمند مى‌گويد: «على از دنيا درگذشت؛ در حالى كه شهيد عظمت خود شد، از دنيا چشم پوشيد؛ در حالى كه نماز ميان دو لبش بود، درگذشت در حالى كه دلش از شوق پروردگار لبريز بود، و عرب حقيقت مقامش را نشناخت، درگذشت مانند همه پيامبران بصير كه در كشورى وارد مى‌شوند كه كشور آنان نيست، به سوى مردمى مى‌آيند كه مردم آنان نيستند و در زمانى نمودار مى‌شوند كه زمانشان نيست. ولى پروردگارا، تو را در اين حكمتى است كه خود دانى».
خط ۷۳: خط ۷۳:
# خطب اميرالمؤمنين(ع)، تأليف قاضى نعمانى المصرى(متوفّاى سال 363ق)
# خطب اميرالمؤمنين(ع)، تأليف قاضى نعمانى المصرى(متوفّاى سال 363ق)


البته شهرستانى در كتاب «ما هو نهج‌البلاغه» و سيّد عبدالزهرا حسينى خطیب در كتاب «مصادر نهج‌البلاغه» اسامى بيشترى را ذكر كرده‌اند كه به جهت رعايت اختصار از ذكر آن‌ها صرف نظر مى‌شود.
البته شهرستانى در كتاب «ما هو نهج‌البلاغة» و سيّد عبدالزهرا حسينى خطیب در كتاب «مصادر نهج‌البلاغة» اسامى بيشترى را ذكر كرده‌اند كه به جهت رعايت اختصار از ذكر آن‌ها صرف نظر مى‌شود.


پس از جمع‌آورى خطبه‌ها و سخنان امام(ع) به وسيله سيّد رضى(ره) دانشمندان دريافتند كه چه گنجينه بى‌نظيرى فراهم آمده است و در صدد بر آمدند، هر يك فراخور توان علمى خود از اين خوان نعمت توشه برگيرند. از جمله دانشمندان مشهورى كه بر نهج‌البلاغه شرح نوشته‌اند و از متقدّمين شمرده مى‌شوند؛ عبارتند از: بيهقى، فضل‌الله راوندى، [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب‌الدين راوندى]]، على بن ناصر، قاضى عبدالجبار معتزلى، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، ابن طاوس حلى، ملامحسن خوارزمى، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، ابن ابى‌الحديد، ابن‌ميثم و....
پس از جمع‌آورى خطبه‌ها و سخنان امام(ع) به وسيله سيّد رضى(ره) دانشمندان دريافتند كه چه گنجينه بى‌نظيرى فراهم آمده است و در صدد بر آمدند، هر يك فراخور توان علمى خود از اين خوان نعمت توشه برگيرند. از جمله دانشمندان مشهورى كه بر نهج‌البلاغة شرح نوشته‌اند و از متقدّمين شمرده مى‌شوند؛ عبارتند از: بيهقى، فضل‌الله راوندى، [[قطب راوندی، سعید بن هبةالله |قطب‌الدين راوندى]]، على بن ناصر، قاضى عبدالجبار معتزلى، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، ابن طاوس حلى، ملامحسن خوارزمى، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، ابن ابى‌الحديد، ابن‌ميثم و....


برخى از متأخرينى هم كه بر نهج‌البلاغه شرح و يا فهرست و نوشته‌اند؛ عبارتند از: مولى فتح‌اللّه كاشانى، علىّ بن حسين زورائى، علامه كركى، سيّد حبيب‌اللّه خوئى، ملّا صالح قزوينى، محمّد عبده، محمّد نائل ميرصفى، [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]] و....
برخى از متأخرينى هم كه بر نهج‌البلاغة شرح و يا فهرست و نوشته‌اند؛ عبارتند از: مولى فتح‌اللّه كاشانى، علىّ بن حسين زورائى، علامه كركى، سيّد حبيب‌اللّه خوئى، ملّا صالح قزوينى، محمّد عبده، محمّد نائل ميرصفى، [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]] و....


در ميان شرح‌هايى كه متقدّمين بر نهج‌البلاغه نوشته‌اند، هر چند [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد]] به لحاظ قدمت، تفصيل و نقل قول در ميان كتاب‌هاى مختلفى كه امروزه بر اثر مرور زمان از دسترس ما خارج‌اند، جايگاه ويژه‌اى دارد، امّا شرح نهج‌البلاغه ابن‌ميثم بحرانى كه در سال 677ق نوشته شده و مورد تقدير و ستايش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و [[ملا صدراى شيرازى]] و استاد [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و سيّد عبدالكريم بن طاوس بوده، با اهميّت و ممتاز است.
در ميان شرح‌هايى كه متقدّمين بر نهج‌البلاغة نوشته‌اند، هر چند [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح نهج‌البلاغة ابن ابى‌الحديد]] به لحاظ قدمت، تفصيل و نقل قول در ميان كتاب‌هاى مختلفى كه امروزه بر اثر مرور زمان از دسترس ما خارج‌اند، جايگاه ويژه‌اى دارد، امّا شرح نهج‌البلاغة ابن‌ميثم بحرانى كه در سال 677ق نوشته شده و مورد تقدير و ستايش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و [[ملا صدراى شيرازى]] و استاد [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و سيّد عبدالكريم بن طاوس بوده، با اهميّت و ممتاز است.


==وضعيت كتاب ==
==وضعيت كتاب ==
خط ۹۱: خط ۹۱:
مقدمه و متن كتاب
مقدمه و متن كتاب


{{نهج‌البلاغه}}
{{نهج‌البلاغة}}




۶٬۵۹۱

ویرایش