هداية الأبرار إلی طريق الأئمة الأطهار علیهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة'
جز (جایگزینی متن - 'رده:قدیم 25 شهریور الی 24 مهر' به '')
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
خط ۵۱: خط ۵۱:
فصل اول اين باب در اصل حدوث اجتهاد و قول به آن در نزد عامه است. عامه اولين بار بنيان‌گذار اجتهاد بوده و اساس قواعد آن را ايجاد كرده‌اند.
فصل اول اين باب در اصل حدوث اجتهاد و قول به آن در نزد عامه است. عامه اولين بار بنيان‌گذار اجتهاد بوده و اساس قواعد آن را ايجاد كرده‌اند.


عمل امت اسلامى در زمان حيات رسول خدا(ص) بر اساس نص بوده و بعد از ايشان نيز خليفه اول شروع كرد به اجتهاد طبق كتاب و سنت و نيز پرسش از صحابه‌اى كه محضر پيامبر(ص) را درك كرده بودند، لكن طبق آن چيزى كه [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحديد]] در شرح نهج‌البلاغه بيان كرده عمر اولين كسى بود كه بر اساس قياس و استحسان اجتهاد كرده و مصالح مرسله را هم جزو ادله اجتهاد به حساب مى‌آورد.
عمل امت اسلامى در زمان حيات رسول خدا(ص) بر اساس نص بوده و بعد از ايشان نيز خليفه اول شروع كرد به اجتهاد طبق كتاب و سنت و نيز پرسش از صحابه‌اى كه محضر پيامبر(ص) را درك كرده بودند، لكن طبق آن چيزى كه [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحديد]] در شرح نهج‌البلاغة بيان كرده عمر اولين كسى بود كه بر اساس قياس و استحسان اجتهاد كرده و مصالح مرسله را هم جزو ادله اجتهاد به حساب مى‌آورد.


در فصل دوم، اطلاق لفظ اجتهاد طبق نظريه اماميه بر معرفت احكام شرعيه و تسميه عالم به مجتهد بيان شده است. طريق اصحاب ائمه در اصول و فروع دين اين بوده كه طبق نظر ائمه عمل مى‌كرده‌اند.
در فصل دوم، اطلاق لفظ اجتهاد طبق نظريه اماميه بر معرفت احكام شرعيه و تسميه عالم به مجتهد بيان شده است. طريق اصحاب ائمه در اصول و فروع دين اين بوده كه طبق نظر ائمه عمل مى‌كرده‌اند.
خط ۶۹: خط ۶۹:
در فصل ششم اختلاف علما در مسائلى كه ضرورت تقيه در آنها محرز نبوده، هم‌چنين كسى كه به رأى و نظر خود در نفس احكام الهى اعتماد كرده و متشابهات قرآن و ظواهرش را بر طبق نظر خود تفسير كند، مورد مذمت قرار گرفته است؛
در فصل ششم اختلاف علما در مسائلى كه ضرورت تقيه در آنها محرز نبوده، هم‌چنين كسى كه به رأى و نظر خود در نفس احكام الهى اعتماد كرده و متشابهات قرآن و ظواهرش را بر طبق نظر خود تفسير كند، مورد مذمت قرار گرفته است؛


براى قسم اول از نهج‌البلاغه شاهدى آورده شده است كما اينكه از جمله شواهد قسم دوم نيز كلامى است از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نهج‌البلاغه كه فرموده: «و آخر قد تسمى عالما و ليس به، فاقتبس جهائل من جهال و أضاليل من ضلال و نصب للناس أشراكا من حبائل غرور و قول زور قد حمل الكتاب على آرائه و...» مؤلف در فصل هفتم با اشاره‌اى به تاريخ فقه شيعه در زمان ناصر عباسى كه تمايلى به شیعیان داشته، بعضى از نظريات علماى اماميه را برگرفته از اصول اهل سنت مى‌داند.
براى قسم اول از نهج‌البلاغة شاهدى آورده شده است كما اينكه از جمله شواهد قسم دوم نيز كلامى است از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نهج‌البلاغة كه فرموده: «و آخر قد تسمى عالما و ليس به، فاقتبس جهائل من جهال و أضاليل من ضلال و نصب للناس أشراكا من حبائل غرور و قول زور قد حمل الكتاب على آرائه و...» مؤلف در فصل هفتم با اشاره‌اى به تاريخ فقه شيعه در زمان ناصر عباسى كه تمايلى به شیعیان داشته، بعضى از نظريات علماى اماميه را برگرفته از اصول اهل سنت مى‌داند.


ايشان طريق بعضى از علماى بزرگ ما را در اصول ياد آورى كرده تا سندى بر مدعایش باشد.
ايشان طريق بعضى از علماى بزرگ ما را در اصول ياد آورى كرده تا سندى بر مدعایش باشد.
۶٬۵۹۱

ویرایش