ترجمه نهج‌البلاغه (آقامیرزایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR03419J1.jpg
| تصویر =NUR03419J1.jpg
| عنوان =نهج‌البلاغه
| عنوان =نهج‌البلاغة
| عنوان‌های دیگر =نهج‌البلاغه. فارسی - عربی
| عنوان‌های دیگر =نهج‌البلاغة. فارسی - عربی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول]] (نویسنده)
[[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول]] (نویسنده)
خط ۳۳: خط ۳۳:
}}
}}


'''ترجمه نهج‌البلاغه''' ترجمه‌اى فارسى است كه در سال‌هاى اخير توسط خانم ناهيد آقاميرزايى در يك مجلد منتشر شده است. او كه از دشوارى كلامى كه نزدیک ‌ترين كلام به وحى است، مطلع است. خود اين‌چنين اذعان مى‌كند: «با توجه به بلاغت و صنعتى كه در سخنان [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] وجود دارد، ترجمه نهج‌البلاغه، اگر نگوييم غير ممكن، امرى بس دشوار است». وى با ابراز محبت به مقام والاى امام خويش مى‌افزايد: «عشق به نهج‌البلاغه و مولا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] وادارم كرد تا به اين مهم رو آورم». او همچنين با احترام به مقام علما و بزرگانى كه در اين مقام برآمده و ترجمه‌هاى ارزشمندى از اين كتاب شريف عرضه كرده‌اند، دانش خود را همچون قطره‌اى در برابر درياى دانش آن‌ها تصوير مى‌كند: «هر يك از مترجمين مختلف نهج‌البلاغه در حد بضاعت خود ترجمه‌اى ارائه داده است، و من نيز در انتهاى اين رشته افتخار پيدا كرده‌ام كه با بزرگان همنشين شوم، هر چند اصلاً داعيه بزرگى ندارم و خود را در مقابل درياى دانش آن‌ها قطره‌اى بيش نمى‌دانم».
'''ترجمه نهج‌البلاغة''' ترجمه‌اى فارسى است كه در سال‌هاى اخير توسط خانم ناهيد آقاميرزايى در يك مجلد منتشر شده است. او كه از دشوارى كلامى كه نزدیک ‌ترين كلام به وحى است، مطلع است. خود اين‌چنين اذعان مى‌كند: «با توجه به بلاغت و صنعتى كه در سخنان [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] وجود دارد، ترجمه نهج‌البلاغة، اگر نگوييم غير ممكن، امرى بس دشوار است». وى با ابراز محبت به مقام والاى امام خويش مى‌افزايد: «عشق به نهج‌البلاغة و مولا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] وادارم كرد تا به اين مهم رو آورم». او همچنين با احترام به مقام علما و بزرگانى كه در اين مقام برآمده و ترجمه‌هاى ارزشمندى از اين كتاب شريف عرضه كرده‌اند، دانش خود را همچون قطره‌اى در برابر درياى دانش آن‌ها تصوير مى‌كند: «هر يك از مترجمين مختلف نهج‌البلاغة در حد بضاعت خود ترجمه‌اى ارائه داده است، و من نيز در انتهاى اين رشته افتخار پيدا كرده‌ام كه با بزرگان همنشين شوم، هر چند اصلاً داعيه بزرگى ندارم و خود را در مقابل درياى دانش آن‌ها قطره‌اى بيش نمى‌دانم».


==گزارش محتوا ==
==گزارش محتوا ==
خط ۴۴: خط ۴۴:
اگرچه مترجم تلاش كرده است كه ترجمه خوبى ارائه دهد و تا حدود زيادى از اين كار سربلند بيرون آمده است؛ اما اشكالاتى نيز بر ترجمه وى وارد است. در اين باره به چند نمونه اشاره مى‌شود:
اگرچه مترجم تلاش كرده است كه ترجمه خوبى ارائه دهد و تا حدود زيادى از اين كار سربلند بيرون آمده است؛ اما اشكالاتى نيز بر ترجمه وى وارد است. در اين باره به چند نمونه اشاره مى‌شود:


1- در اولين نامه نهج‌البلاغه كلمه «جبهه» كه به معناى گروه و جماعت است، به اشتباه «جانبدار» ترجمه شده است. روشن است كه مقصود حضرت گروه انصار بوده است، نه طرفداران انصار و اينكه چرا مترجم چنين ترجمه كرده روشن نيست.
1- در اولين نامه نهج‌البلاغة كلمه «جبهه» كه به معناى گروه و جماعت است، به اشتباه «جانبدار» ترجمه شده است. روشن است كه مقصود حضرت گروه انصار بوده است، نه طرفداران انصار و اينكه چرا مترجم چنين ترجمه كرده روشن نيست.


2- عبارت «الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ» در حكمت سوم نهج‌البلاغه به «تنگدستى گنگ كننده باهوشى در برابر حجت» ترجمه شده است. مترجم «الفطن» را كه اسم فاعل و به معناى زيرك و باهوش است، به باهوشى ترجمه كرده است. با مراجعه به ترجمه شهيدى اين عبارت به «درويشى كند كننده زبان زيرك در برهان» و در ترجمه آيتى «تنگدستى، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد» ترجمه شده است. روشن است كه معناى عبارت آنست كه فقر فرد زيرك را از بيان حجتش باز مى‌دارد و معناى مورد نظر در ترجمه مذكور ارائه نشده است.
2- عبارت «الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ» در حكمت سوم نهج‌البلاغة به «تنگدستى گنگ كننده باهوشى در برابر حجت» ترجمه شده است. مترجم «الفطن» را كه اسم فاعل و به معناى زيرك و باهوش است، به باهوشى ترجمه كرده است. با مراجعه به ترجمه شهيدى اين عبارت به «درويشى كند كننده زبان زيرك در برهان» و در ترجمه آيتى «تنگدستى، زبان زيرك را از بيان حجتش بر بندد» ترجمه شده است. روشن است كه معناى عبارت آنست كه فقر فرد زيرك را از بيان حجتش باز مى‌دارد و معناى مورد نظر در ترجمه مذكور ارائه نشده است.


3- فقرات ابتدايى خطبه شقشقيه «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّى مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّح» چنين ترجمه شده است: «به خدا فلان جامه خلافت پوشيد؛ حالى كه مى‌دانست كسى را جز من سزاوار نيست، چون ميله سنگ آسيابم كه آن را به گردش در مى‌آورد، مرتبتم بلند است». در اين بخش از عبارت حضرت عبارت «محلّى منها» آمده است كه به معناى «جايگاه من نسبت به آن» است. در واقع حضرت با اين مثال به محوريت خود براى به حركت درآوردن اين مسئوليت مهم و اينكه كسى جز حضرتشان صلاحيت به عهده گرفتن آن را نداشته، اشاره كرده است. اگر چه ترجمه حاضر تحت‌اللفظى نبوده و دست مترجم بازتر است؛ اما با دقت در ترجمه متوجه مى‌شويم كه نویسنده با افزودن عبارت «مرتبتم بلند است» از جانب خود به ترجمه معناى ناصوابى از ترجمه بدست داده است. آيتى اين عبارت را اين گونه ترجمه مى‌كند: «به خدا سوگند كه «فلان» خلافت را چون جامه‌اى بر تن كرد و نيك مى‌دانست كه پايگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسياب». در ترجمه شهيدى نيز مى‌خوانيم: «هان به خدا سوگند- فلان- جامه خلافت را پوشيد و مى‌دانست، خلافت جز مرا نشايد، كه آسيا سنگ تنها گرد استوانه به گردش در آيد».
3- فقرات ابتدايى خطبه شقشقيه «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّى مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّح» چنين ترجمه شده است: «به خدا فلان جامه خلافت پوشيد؛ حالى كه مى‌دانست كسى را جز من سزاوار نيست، چون ميله سنگ آسيابم كه آن را به گردش در مى‌آورد، مرتبتم بلند است». در اين بخش از عبارت حضرت عبارت «محلّى منها» آمده است كه به معناى «جايگاه من نسبت به آن» است. در واقع حضرت با اين مثال به محوريت خود براى به حركت درآوردن اين مسئوليت مهم و اينكه كسى جز حضرتشان صلاحيت به عهده گرفتن آن را نداشته، اشاره كرده است. اگر چه ترجمه حاضر تحت‌اللفظى نبوده و دست مترجم بازتر است؛ اما با دقت در ترجمه متوجه مى‌شويم كه نویسنده با افزودن عبارت «مرتبتم بلند است» از جانب خود به ترجمه معناى ناصوابى از ترجمه بدست داده است. آيتى اين عبارت را اين گونه ترجمه مى‌كند: «به خدا سوگند كه «فلان» خلافت را چون جامه‌اى بر تن كرد و نيك مى‌دانست كه پايگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسياب». در ترجمه شهيدى نيز مى‌خوانيم: «هان به خدا سوگند- فلان- جامه خلافت را پوشيد و مى‌دانست، خلافت جز مرا نشايد، كه آسيا سنگ تنها گرد استوانه به گردش در آيد».
خط ۵۳: خط ۵۳:
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>
{{نهج‌البلاغه}}
{{نهج‌البلاغة}}




خط ۶۵: خط ۶۵:




[[ترجمه نهج‌البلاغه (آیتی)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (آیتی)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (احمد‌زاده)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (احمد‌زاده)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (اردبیلی)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (اردبیلی)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (اولیایی)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (اولیایی)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (انصاریان)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (انصاریان)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (انصاری)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (انصاری)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (انصاریان، ط. قدیم)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (انصاریان، ط. قدیم)]]


[[ترجمه نهج‌البلاغه (انصاری)]]
[[ترجمه نهج‌البلاغة (انصاری)]]




۶٬۵۹۱

ویرایش