۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم' به 'المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
در سال 720، در خانوادهاى از سادات علوى شهر آمل، نوزادى متولّد شد که نام «حیدر» را بر او نهادند، تا از همان کودکى با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محلّ خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. | در سال 720، در خانوادهاى از سادات علوى شهر آمل، نوزادى متولّد شد که نام «حیدر» را بر او نهادند، تا از همان کودکى با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محلّ خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. | ||
نسب سید حیدر آملى با بیستوچهار واسطه به امام سجاد(ع) | |||
نسب سید حیدر آملى با بیستوچهار واسطه به امام سجاد(ع) میرسد. ازاینرو، وى پیوسته به خود میبالید و تمام لحظات عمر شریفش را در راه آموختن معارف اجداد طاهرینش صرف نمود. این دلدادگى به ائمه معصومین(ع)، چنان بود که استاد عالىقدرش، فخرالمحقّقین، او را «زینالعابدین ثانى» لقب داد. | |||
==موقعیت آمل در زمان سید== | ==موقعیت آمل در زمان سید== | ||
مردم این سرزمین در طول تاریخ، مدافع اهل بیت پیامبر(ص) و از شیعیان راستین | مردم این سرزمین در طول تاریخ، مدافع اهل بیت پیامبر(ص) و از شیعیان راستین بودهاند و هیچگاه تسلیم امویان و عبّاسیان نشدند. ساکنان آمل از دیرباز با شور و شوق خاصّى، علاقه خود را به امامان شیعه و فرزندان آنها نشان دادهاند. آنان در سال 250 با «حسن بن زید» بیعت نموده و به یارى او «دولت علوى» را در این شهر تأسیس کردند. | ||
در | در سدههاى بعد نیز حامی و دوستدار حکومتهاى شیعى چون زیدیان، آل بویه و مرعشیان بودند و همدوش دیلمیان برضدّ حکومتهاى ظالم به مبارزه پرداختند. | ||
آمل در زمان سید حیدر، به دست پادشاهان سلسله باوندیان اداره | آمل در زمان سید حیدر، به دست پادشاهان سلسله باوندیان اداره میشد که عدهاى از این پادشاهان به دلیل عدالت گسترىاشان، مورد توجّه سید حیدر بودند و سید حیدر چند سالى نیز در دربار یکى از آنها بود و به ارشاد وى میپرداخت. | ||
==تحصیلات همراه با هجرت== | ==تحصیلات همراه با هجرت== | ||
عشق | عشق وصف ناپذیر عارف وارسته سید حیدر آملى به دانش اجداد طاهرینش، او را بر آن داشت تا از کودکى در محضر پدر، به تحصیل علوم دینى مشغول شود. | ||
وى مدت بیست سال بدون وقفه با مسافرت به شهرهاى متعدّد ایران (استرآباد، خراسان و اصفهان) به فراگیرى علوم پرداخت، به طورىکه خود در این باره مینویسد: | |||
«من از اوایل جوانى - بلکه از کودکى تا امروز که ایام کهولت را میگذرانم - با توجه به عنایات الهى و توفیقات او، همواره در تحصیل عقاید اجداد طاهرین - که همان ائمه معصومین(ع) هستند - کوشا بودهام و به شناخت راه و روش آنها و عقاید و معارف آنها - چه به حسب ظاهر که مخصوص شیعه امامیه است و چه به حسب باطن که روش طایفه صوفیه است - پرداختهام و همواره در راه موافقت این دو روش و جمع و اتحاد آن کوشش داشتهام، تا به مقام استقامت رسیدهام؛ درحالىکه این قول اهل یقین بر زبانم جارى بوده است: | |||
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كنَّا لِنَهْتَدِي لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» (اعراف: 43)». | «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كنَّا لِنَهْتَدِي لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» (اعراف: 43)». | ||
پس از یک ماه درنگ در نزد شیخ نورالدین و آموختن معارف زیادى در محضر وی، عطش او نسبت به استفاضه و توسّل و توجه به مشاهد شریفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى | وى بعد از گذشت اوّلین دوره مسافرتهاى علمی، به زادگاهش آمل برگشت و چند سالى در خدمت سلطان فخرالدوله، به راهنمایى و ارشاد او مشغول شد و نزد او به وزارت رسید. در این زمان گرچه سید از مواهب زندگى مادّى و معنوى برخوردار بود، امّا ازآنجاکه افرادى چون او با آن مناعت طبع و روح بلند، هیچگاه تن به تعلّقات پست دنیوى نمیدهند، خیلى زود به پوچى و فساد این موقعیت پى برد و این بار از سر آگاهى بیشتر و با تجارب گرانقدرتر، دنیا را ترک گفت و در سایه توجّهات الهى متوجّه شد که براى تکمیل دانش معنوىاش باید دل از وطن مألوف برکند و دست به هجرت الى اللّه بزند. او خود در مورد این دوران مینویسد: | ||
«دیدم از حق و حقیقت منحرف شدهام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهایى از آن را خواستار شدم و میل و شوق به ترک دنیا و کنارهگیرى از آن، در درونم حاصل شد؛ فهمیدم رهایى از دنیا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و یاران و دوستان و ماندن در وطن مألوف میسّر نمیگردد». | |||
این تحوّل روحى سبب گردید تا مالومنال دنیا و زن و فرزند و اقوام را رها کند و به زیارت عتبات عالیات عراق و خانه خدا، بشتابد. در سر راه، از اصفهان - که در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته - میگذرد، ولى این بار جز به دیدار عارفان کامل نمیرود و گویا آنچه را قبلا در این شهر و شهرهاى دیگر ایران فراگرفته، کنار میگذارد و به عرفان روى میآورد و در همه جا با اهل فتوّت پیمان مودّت میبندد. در این زمان، در اصفهان شیفته عارف بزرگ شیخ نورالدین طهرانى اصفهانی میگردد و به دست او خرقه میپوشد و این عارف سوختهجان ذکر را به او تلقین میکند. | |||
پس از یک ماه درنگ در نزد شیخ نورالدین و آموختن معارف زیادى در محضر وی، عطش او نسبت به استفاضه و توسّل و توجه به مشاهد شریفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مییابد؛ لذا به زیارت این قبور شریف میشتابد و سپس حج انجام داده و به شوق دیدار مرقد شریف نبىّ اکرم(ص) و ائمه بقیع، راهى مدینه منوّره میشود. | |||
گرچه قصد مجاورت داشته است، اما وضعیت مزاجى به او این اجازه را نمیدهد و دوباره به نجف اشرف برمیگردد و در آنجا رحل اقامت میافکند، تا این بار همراه با امدادهاى اولیای الهى در محضر عالمان بزرگى چون فخرالمحقّقین (فرزند علّامه حلّى)، به خوشهچینى مشغول شود. | |||
سید حیدر آملى، نزد فخرالمحقّقین کتابهاى: «جوامع الجامع في تفسير القرآن»، تألیف شیخ طبرسى، «شرائع الإسلام» محقق حلی، «مناهج اليقين» علّامه حلّى، «تهذيب الأحكام» شیخ طوسى و «نهج البلاغه» و شرح آن از میثم بن على بحرانى را میخواند؛ بهگونهاى که استادش در اجازهاى که براى او نوشته، گواهى میدهد که: «این کتب را بهتمام و کامل و در اوج مرتبه تحقیق نزد من قرائت کرده است». | |||
همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد قدسى، به خواندن کتابهاى: «منازل السائرين» و «فصوص الحكم» و شروح آن میپردازد. | |||
همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد قدسى، به خواندن کتابهاى: «منازل السائرين» و «فصوص الحكم» و شروح آن | |||
به این ترتیب، سید حیدر آملى، جامع علوم منقول و معقول | به این ترتیب، سید حیدر آملى، جامع علوم منقول و معقول میگردد و در سایه توجهات و عنایات حق تعالى و آستانه مقدس ائمه معصوم(ع)، اکثر کتب عرفانى و رموز و اسرار آن برایش کشف شده و بر آنها شروح و حواشى مینویسد. وى در این زمان، به نوشتن مهمترین آثارش، یعنى تفسیر «محيط الأعظم» و «نص النصوص» توفیق مییابد. | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
خط ۸۶: | خط ۹۳: | ||
#عبدالرحمن بن احمد قدسى؛ | #عبدالرحمن بن احمد قدسى؛ | ||
#صدرالدین ترکه اصفهانى؛ | #صدرالدین ترکه اصفهانى؛ | ||
#حسن بن حمزه | #حسن بن حمزه هاشمی. | ||
==تألیفات:== | ==تألیفات:== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۳۰: | ||
==منبع:== | ==منبع:== | ||
ر.ک: منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب: شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت و آثارش، مؤسسه انتشارات امير کبير، شرکت چاپ و نشر بين الملل،چاپ اول، 1381. | ر.ک: منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب: شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت و آثارش، مؤسسه انتشارات امير کبير، شرکت چاپ و نشر بين الملل،چاپ اول، 1381. | ||
ویرایش