۶٬۵۹۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
كلمه ششم: | كلمه ششم: | ||
در كلمۀ ششم دربارۀ قواى ادراكى و تحريكى انسان صحبت مىكند و | در كلمۀ ششم دربارۀ قواى ادراكى و تحريكى انسان صحبت مىكند و مدرکات ظاهرى و باطنى انسان را مورد بررسى قرار مىدهد ادراك باطنى انسان پنج تاست كه عبارتند از:حس مشترك، خيال، وهم، حفظ، متخيّله | ||
كلمه هفتم: | كلمه هفتم: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
كلمه هشتم: | كلمه هشتم: | ||
در كلمۀ هشتم دربارۀ منبع خير و | در كلمۀ هشتم دربارۀ منبع خير و شر بودن باريتعالى بحث مىكند كه از او هيچ شرّى صادر نمىشود و تمامى مخلوقات باريتعالى خير است. | ||
كلمه نهم: | كلمه نهم: | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
كلمه دهم: | كلمه دهم: | ||
كلمۀ دهم كه آخرين كلمۀ رساله را تشكيل مىدهد دربارۀ وجود ذهنى و عينى بحث مىكند.يكى از تقسيمات وجود آنست كه موجود بما هو موجود يا ذهنى است و يا عينى.عينى آنست كه آثار خارجى بر آن مترتّب مىشود ولى ذهنى آنست كه آثار خارجى ندارد ابهرى در اين كلمه به مطلب لطيفى اشاره مىكند كه روح انسان وقتى از بدن مفارقت مىكند علم و افعال خود را يكبهيك به ياد مىآورد هر فعل و علمى كه الهى بود بر اثر آن روح احساس راحتى مىكند ولى اگر علوم و افعال او وهمى و يا شيطانى بودند ترس و نفرت روح را دربرمىگيرد و از اينجاست كه انسان مىتواند به | كلمۀ دهم كه آخرين كلمۀ رساله را تشكيل مىدهد دربارۀ وجود ذهنى و عينى بحث مىكند.يكى از تقسيمات وجود آنست كه موجود بما هو موجود يا ذهنى است و يا عينى.عينى آنست كه آثار خارجى بر آن مترتّب مىشود ولى ذهنى آنست كه آثار خارجى ندارد ابهرى در اين كلمه به مطلب لطيفى اشاره مىكند كه روح انسان وقتى از بدن مفارقت مىكند علم و افعال خود را يكبهيك به ياد مىآورد هر فعل و علمى كه الهى بود بر اثر آن روح احساس راحتى مىكند ولى اگر علوم و افعال او وهمى و يا شيطانى بودند ترس و نفرت روح را دربرمىگيرد و از اينجاست كه انسان مىتواند به حشرونشر وقوف پيدا كند.در پايان به سرّى از اسرار اشاره كرده و رساله را به پايان مىرساند. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش