۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| شابک =2-20-9922-964 | | شابک =2-20-9922-964 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =0000 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه چهره ی همنام در ذکر حکایات و روایات دچار اشکال بشوند که از قضا استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در همین مقدّمه به یکی دو مورد هم اشاره میکند . به هر جهت این سه سهروردی بزرگ که نباید با هم خلط شوند چنین است: | نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه چهره ی همنام در ذکر حکایات و روایات دچار اشکال بشوند که از قضا استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در همین مقدّمه به یکی دو مورد هم اشاره میکند . به هر جهت این سه سهروردی بزرگ که نباید با هم خلط شوند چنین است: | ||
# [[سهروردی، یحیی بن حبش|یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]]، ملقّب به شهاب الدین و شیخ اشراق و شیخ مقتول و شهید و مکنی به ابوالفتوح، مقتول به سال 587 | # [[سهروردی، یحیی بن حبش|یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]]، ملقّب به شهاب الدین و شیخ اشراق و شیخ مقتول و شهید و مکنی به ابوالفتوح، مقتول به سال 587 ه ق. | ||
# [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|شیخ ابوالنجیب ضیاءالدین عبدالقاهربن عبدالله سهروردی]]، از عارفان به نام تاریخ تصوّف اسلامی، متوفی به سال 563 | # [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|شیخ ابوالنجیب ضیاءالدین عبدالقاهربن عبدالله سهروردی]]، از عارفان به نام تاریخ تصوّف اسلامی، متوفی به سال 563 ه ق. | ||
# [[سهروردی، عمر بن محمد|شهابالدین ابوحفص عمر سهروردی]]، متوفی به سال 632 | # [[سهروردی، عمر بن محمد|شهابالدین ابوحفص عمر سهروردی]]، متوفی به سال 632 ه ق. | ||
نویسنده در ادامه به ناشناخته بودن شیخ اشراق اشاره میکند و در این باره چند صفحهای را توضیح میدهد، و به خاطرهای ناخوش اشاره میکند که یکی از ناموران در سخنرانی از احوال او وی را به بدترین وجه ممکن معرّفی کرده بود که با اعتراض نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] مواجه میشود. بعد از آن در عنوان تصحیح دو فکر خطا به دو نکتهی مهم تذکار میدهد: در اینجا دو فکر غلط در برخی نوشتهها دربارهی شیخ اشراق وجود دارد که باید به آن اشاره کرد و آن را اصلاح نمود: یکی این که برخی از این جهت که او به ایجاد حکمت اشراق دست زده است وی را از اساس مخالف حکمت مشّاء تلقّی کرده اند. واین البتّه با توجّه به آثار خود شیخ معلوم است که کاملاً بیاساس است. چه این که خود او در انتهای کتاب بزرگاش، [[حکمة الإشراق|حکمة الاشراق]] گفته است که تنها کسی میتواند به اسرار این کتاب پی ببرد که با مشی و سلوک فکریِ مشّائیان کاملاً آشنا باشد. و این نکته به خوبی، غلط بودن نظر آن کسانی که وی را دربست مخالف فلسفهی مشّاء دانستهاند معلوم میسازد. و غلط دیگر که باید به آن اشارهکرد اینکه برخی پنداشتهاند شیخ اشراق در آخر عمر و پیش از مرگ به حکمت مشّاء بازگشته است و از اندیشههای اشراقیِ خود کاسته و یا دست شسته است. این هم براساسی نیست، چه آثاری که در دوران آخر عمر وی به رشتهی تحریر درآمده نیز به منزلهی تأیید و تثبیت افکار اشراقیِ اوست<ref>مقدّمه، ص 53</ref>. | نویسنده در ادامه به ناشناخته بودن شیخ اشراق اشاره میکند و در این باره چند صفحهای را توضیح میدهد، و به خاطرهای ناخوش اشاره میکند که یکی از ناموران در سخنرانی از احوال او وی را به بدترین وجه ممکن معرّفی کرده بود که با اعتراض نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] مواجه میشود. بعد از آن در عنوان تصحیح دو فکر خطا به دو نکتهی مهم تذکار میدهد: در اینجا دو فکر غلط در برخی نوشتهها دربارهی شیخ اشراق وجود دارد که باید به آن اشاره کرد و آن را اصلاح نمود: یکی این که برخی از این جهت که او به ایجاد حکمت اشراق دست زده است وی را از اساس مخالف حکمت مشّاء تلقّی کرده اند. واین البتّه با توجّه به آثار خود شیخ معلوم است که کاملاً بیاساس است. چه این که خود او در انتهای کتاب بزرگاش، [[حکمة الإشراق|حکمة الاشراق]] گفته است که تنها کسی میتواند به اسرار این کتاب پی ببرد که با مشی و سلوک فکریِ مشّائیان کاملاً آشنا باشد. و این نکته به خوبی، غلط بودن نظر آن کسانی که وی را دربست مخالف فلسفهی مشّاء دانستهاند معلوم میسازد. و غلط دیگر که باید به آن اشارهکرد اینکه برخی پنداشتهاند شیخ اشراق در آخر عمر و پیش از مرگ به حکمت مشّاء بازگشته است و از اندیشههای اشراقیِ خود کاسته و یا دست شسته است. این هم براساسی نیست، چه آثاری که در دوران آخر عمر وی به رشتهی تحریر درآمده نیز به منزلهی تأیید و تثبیت افکار اشراقیِ اوست<ref>مقدّمه، ص 53</ref>. |
ویرایش