۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56829J1.jpg | عنوان =التمهيد في أصول الفقه | عنوانهای...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''التمهيد في أصول الفقه'''، عنوان اثری است 4 جلدی به زبان عربی از محفوظ بن احمد کلوذانی با موضوع اصول فقه. جلدهای اول و دوم کتاب، به تحقیق دکتر مفید محمد ابوعمشه رسیده و جلدهای سوم و چهارم به تحقیق دکتر محمد بن علی بن ابراهیم. | '''التمهيد في أصول الفقه'''، عنوان اثری است 4 جلدی به زبان عربی از [[کلوذانی، محفوظ بن احمد|محفوظ بن احمد کلوذانی]] با موضوع اصول فقه. جلدهای اول و دوم کتاب، به تحقیق دکتر [[أبوعمشة، مفيد محمد|مفید محمد ابوعمشه]] رسیده و جلدهای سوم و چهارم به تحقیق دکتر [[ابراهیم، محمد بن علی|محمد بن علی بن ابراهیم]]. | ||
این اثر، سیوهفتمین شماره از سری کتابهای «من التراث الإسلامي» است که توسط مرکز بحث علمی و احیای میراث اسلامی (مركز البحث العلمي وإحياء التراث الإسلامي) دانشکده شریعت و مباحث اسلامی (كلية الشريعة والدراسات الإسلامية) دانشگاه امالقری (جامعة أمالقری) به چاپ رسیده است. | این اثر، سیوهفتمین شماره از سری کتابهای «من التراث الإسلامي» است که توسط مرکز بحث علمی و احیای میراث اسلامی (مركز البحث العلمي وإحياء التراث الإسلامي) دانشکده شریعت و مباحث اسلامی (كلية الشريعة والدراسات الإسلامية) دانشگاه امالقری (جامعة أمالقری) به چاپ رسیده است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اصولیان، با اشتراکشان در بیان معظم مباحث اصولی، در تقسیم و ترتیب مباحث اصول فقه، متفاوتند؛ مثلا جوینی کتاب البرهانش را به شش بخش تقسیم میکند: بیان (بیان کتاب و سنت)، اجماع، قیاس، سخن در استدلال، سخن در نسخ و كتاب المجتهدين. | اصولیان، با اشتراکشان در بیان معظم مباحث اصولی، در تقسیم و ترتیب مباحث اصول فقه، متفاوتند؛ مثلا جوینی کتاب البرهانش را به شش بخش تقسیم میکند: بیان (بیان کتاب و سنت)، اجماع، قیاس، سخن در استدلال، سخن در نسخ و كتاب المجتهدين. | ||
غزالی، مستصفایش را در یک مقدمه و 4 بخش بیان میدارد: حکم که آن را ثمره مینامد، ادله که مثمر مینامدش، وجوه دلالت ادله که آن را طرق استثمار مینامد و مجتهد که مستثمر مینامدش. | غزالی، مستصفایش را در یک مقدمه و 4 بخش بیان میدارد: حکم که آن را ثمره مینامد، ادله که مثمر مینامدش، وجوه دلالت ادله که آن را طرق استثمار مینامد و مجتهد که مستثمر مینامدش. | ||
ابوالحسین بصری در «المعتمد» کتابش را در چندین بخش بیان کرده که عبارت است از: اقسام کلام، امر و نهی، عموم و خصوص، مجمل و مبین، افعال، ناسخ و منسوخ، اجمال، اخبار، قیاس، حظر، اباحه، طرق احکام و کیفیت استدلال به ادله، صفت مفتی و مستفتی و إصابة المجتهدين. | ابوالحسین بصری در «المعتمد» کتابش را در چندین بخش بیان کرده که عبارت است از: اقسام کلام، امر و نهی، عموم و خصوص، مجمل و مبین، افعال، ناسخ و منسوخ، اجمال، اخبار، قیاس، حظر، اباحه، طرق احکام و کیفیت استدلال به ادله، صفت مفتی و مستفتی و إصابة المجتهدين. | ||
تقسیم و ترتیب ارائه مباحث توسط ابوالخطاب محفوظ بن احمد کلوذانی نیز بسیار شبیه به تقسیم بصری است. مؤلف راز گزینش این ترتیب را در بابی با عنوان «ترتيب أصول الفقه» بیان کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق کتاب، ج1، ص71-72</ref>. | |||
تقسیم و ترتیب ارائه مباحث توسط [[کلوذانی، محفوظ بن احمد|ابوالخطاب محفوظ بن احمد کلوذانی]] نیز بسیار شبیه به تقسیم بصری است. مؤلف راز گزینش این ترتیب را در بابی با عنوان «ترتيب أصول الفقه» بیان کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق کتاب، ج1، ص71-72</ref>. | |||
متداول است که نویسنده هر کتابی، اثرش را با خطبهای میآغازد که مقاصدش از نگارش کتاب و تقسیم موضوعاتش و شیوه مورد اعتمادش در ارائه مباحث کتاب و دیگر امور را در آن بیان میدارد. اما ابوالخطاب کتابش را با خطبهای که این مقدمات را در آن بیان نماید، آغاز نمیکند و یکراست به سراغ تعریف اصول فقه میرود. ازاینرو ما باید شیوه او در ارائه مطالب کتاب را از لابهلای عرضه موضوعات و مسائل کتاب به دست بیاوریم. | متداول است که نویسنده هر کتابی، اثرش را با خطبهای میآغازد که مقاصدش از نگارش کتاب و تقسیم موضوعاتش و شیوه مورد اعتمادش در ارائه مباحث کتاب و دیگر امور را در آن بیان میدارد. اما ابوالخطاب کتابش را با خطبهای که این مقدمات را در آن بیان نماید، آغاز نمیکند و یکراست به سراغ تعریف اصول فقه میرود. ازاینرو ما باید شیوه او در ارائه مطالب کتاب را از لابهلای عرضه موضوعات و مسائل کتاب به دست بیاوریم. | ||
دکتر مفید محمد | |||
دکتر [[أبوعمشة، مفيد محمد|مفید محمد ابوعمشه]]، شیوه ارائه مطالب توسط ابوالخطاب را در دو بخش تبیین میکند. بخش اول، شیوه وی در مقدمه و باب حدود است؛ که ابوالخطاب در مقدمه و باب حدود، مجموعهای از اصطلاحات اصولی و منطقی و الفاظ لغوی را بهکار میبرد و منظور از هرکدام را بیان میدارد و هرکدام را به اندازهای که مقدمه، گنجایشش را دارد، توضیح میدهد؛ چراکه مقدمه کلید کتاب است و هدف از آن تعریف مجموعه اصطلاحاتی است که آموزنده اصول فقه برای فهم متون اصولی نیازمند آن است. درهرحال کلام در مقدمه، موجز است و بر بیان معانی و برخی تقسیمات خلاصه میشود و غالبا در این بخش، نویسنده متعرض اختلافات و ادله نمیشود<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>. | |||
اما در سایر بخشهای کتاب، ابوالخطاب مسئله را با ذکر حکم در آن آغاز میکند؛ این حکم تا زمانی که خودش تصریح به حکم دیگری نکرده، حکم راجح و مختار وی در آن مسئله خواهد بود؛ مثلا وی در فقره 169 معتقد است: مسئله امر حقیقت در فعل نیست؛ وی در ادامه بیان این مسئله، همین نظر را برمیگزیند و بر آن استدلال کرده و از آن دفاع مینماید. یا مثلا در فقره 214 معتقد است: اگر صیغه امر بعد از حظر واقع شود، مقتضی اباحه است. یا در فقره 352، عبید و بندگان را در مطلق خطاب صاحب شرع، داخل میشمارد. وی پس از بیان حکم و نظرش، آن را با نقل نص یا روایتی از احمد بن حنبل و استناد روایتش به راوی آن، مستحکم میکند؛ بهعنوان مثال میتوان به فقرات 169، 177، 207 و 373 کتاب اشاره کرد. گام بعدی وی در ارائه مطالب، این است که پس از نظرش و روایت از امامش در فقه، مشارکان وی در این نظر را از مذاهب و ائمه و علمای دیگر، ذکر میکند. پس از آن، دیگر فرقهها از مذاهب و علمای مخالفشان در نظر را ذکر کرده و نظرشان را در مسئله مورد نظرش، بیان میدارد<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>. | اما در سایر بخشهای کتاب، ابوالخطاب مسئله را با ذکر حکم در آن آغاز میکند؛ این حکم تا زمانی که خودش تصریح به حکم دیگری نکرده، حکم راجح و مختار وی در آن مسئله خواهد بود؛ مثلا وی در فقره 169 معتقد است: مسئله امر حقیقت در فعل نیست؛ وی در ادامه بیان این مسئله، همین نظر را برمیگزیند و بر آن استدلال کرده و از آن دفاع مینماید. یا مثلا در فقره 214 معتقد است: اگر صیغه امر بعد از حظر واقع شود، مقتضی اباحه است. یا در فقره 352، عبید و بندگان را در مطلق خطاب صاحب شرع، داخل میشمارد. وی پس از بیان حکم و نظرش، آن را با نقل نص یا روایتی از احمد بن حنبل و استناد روایتش به راوی آن، مستحکم میکند؛ بهعنوان مثال میتوان به فقرات 169، 177، 207 و 373 کتاب اشاره کرد. گام بعدی وی در ارائه مطالب، این است که پس از نظرش و روایت از امامش در فقه، مشارکان وی در این نظر را از مذاهب و ائمه و علمای دیگر، ذکر میکند. پس از آن، دیگر فرقهها از مذاهب و علمای مخالفشان در نظر را ذکر کرده و نظرشان را در مسئله مورد نظرش، بیان میدارد<ref>ر.ک: همان، ص74</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۵۳: | ||
اگر در یک مسئله، بیش از دو قول وجود داشته باشد، ابوالخطاب قائلانش را بیان میدارد. وی به اختیارات استادش ابویعلی اهتمام دارد و بسیار، متعرض آرای وی میشود؛ خواه موافق نظر خودش باشد یا مخالف. پس از عرضه مذاهب مختلف در یک مسئله، وی شروع به استدلال بر نظرش در آن مسئله میکند. او بههمراه هر دلیل، اعتراض مخالفانش بر آن را هم ذکر کرده و ایراداتش بر آن اعتراض را هم بیان مینماید. پس از آن، ادله مخالفش را ذکر کرده و به هر دلیلی اعتراض نموده و جواب مخالف را به آن اعتراض ذکر کرده و آن را جواب داده و این امر تا جایی ادامه مییابد که او با پاسخ به همه ادله مخالفش در مسئله، نظر خودش را به اثبات برساند<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | اگر در یک مسئله، بیش از دو قول وجود داشته باشد، ابوالخطاب قائلانش را بیان میدارد. وی به اختیارات استادش ابویعلی اهتمام دارد و بسیار، متعرض آرای وی میشود؛ خواه موافق نظر خودش باشد یا مخالف. پس از عرضه مذاهب مختلف در یک مسئله، وی شروع به استدلال بر نظرش در آن مسئله میکند. او بههمراه هر دلیل، اعتراض مخالفانش بر آن را هم ذکر کرده و ایراداتش بر آن اعتراض را هم بیان مینماید. پس از آن، ادله مخالفش را ذکر کرده و به هر دلیلی اعتراض نموده و جواب مخالف را به آن اعتراض ذکر کرده و آن را جواب داده و این امر تا جایی ادامه مییابد که او با پاسخ به همه ادله مخالفش در مسئله، نظر خودش را به اثبات برساند<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
کلوذانی، به ادله نقلی و عقلی در کتابش اهتمام دارد و این ادله را به این ترتیب، مرتب میکند: ادله کتاب، سنت، اجماع (اگر یافت شود)، اقوال صحابه (اگر باشد) و ادله معقول. وی همچنین در این کتاب، اهتمام زیادی به تعریفات دارد؛ او غالبا مطلب یک باب را با تعریف آغاز میکند؛ چنانکه در باب امر و عام و خاص و حقیقت و مجاز و نسخ و... شاهد این مطلب هستیم. او به تحریر محل نزاع و بیان محل نزاع، در این کتاب اهمیت خاصی میدهد؛ برای نمونه میتوان به بیان محل نزاع در مسئله دخول یا عدم دخول مؤنث در جمع مذکر در فقره 363 یا به مسئله امر به اشیا بر وجه تخییر در فقره 422، اشاره کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[کلوذانی، محفوظ بن احمد|کلوذانی]]، به ادله نقلی و عقلی در کتابش اهتمام دارد و این ادله را به این ترتیب، مرتب میکند: ادله کتاب، سنت، اجماع (اگر یافت شود)، اقوال صحابه (اگر باشد) و ادله معقول. وی همچنین در این کتاب، اهتمام زیادی به تعریفات دارد؛ او غالبا مطلب یک باب را با تعریف آغاز میکند؛ چنانکه در باب امر و عام و خاص و حقیقت و مجاز و نسخ و... شاهد این مطلب هستیم. او به تحریر محل نزاع و بیان محل نزاع، در این کتاب اهمیت خاصی میدهد؛ برای نمونه میتوان به بیان محل نزاع در مسئله دخول یا عدم دخول مؤنث در جمع مذکر در فقره 363 یا به مسئله امر به اشیا بر وجه تخییر در فقره 422، اشاره کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
گاه، نویسنده متذکر فایده مسئله نیز میشود؛ مثلا در مسئله حمل امر بر استحباب حقیقتا در هنگام تعذر حملش بر وجوب در فقره 207 یا مسئله خطاب کفار به شرعیات در فقره 373 و مسئله تناول یا عدم تناول امر نسبت به معدومین (غیر موجودین) در فقره 422، این کار را انجام داده است. ابوالخطاب متفرعات مباحث اصولی را در فصلهای این کتاب مطرح کرده و نظرات درباره آنها و مناقشاتش در این ارتباط را هم ذکر مینماید. در کل وی با وضوح و قلمی روان و آسان، موضوعات و مسائل اصول فقه و نظرات علما درباره آن و ادله و اعتراضات و ردیههای آنان را ذکر مینماید<ref>ر.ک: همان، ص75-76</ref>. | گاه، نویسنده متذکر فایده مسئله نیز میشود؛ مثلا در مسئله حمل امر بر استحباب حقیقتا در هنگام تعذر حملش بر وجوب در فقره 207 یا مسئله خطاب کفار به شرعیات در فقره 373 و مسئله تناول یا عدم تناول امر نسبت به معدومین (غیر موجودین) در فقره 422، این کار را انجام داده است. ابوالخطاب متفرعات مباحث اصولی را در فصلهای این کتاب مطرح کرده و نظرات درباره آنها و مناقشاتش در این ارتباط را هم ذکر مینماید. در کل وی با وضوح و قلمی روان و آسان، موضوعات و مسائل اصول فقه و نظرات علما درباره آن و ادله و اعتراضات و ردیههای آنان را ذکر مینماید<ref>ر.ک: همان، ص75-76</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۶۰: | ||
فهارس فنی، بهترتیب آیات، احادیث، آثار، اشعار، فرق، اعلام، منابع و موضوعات، در انتهای جلد چهارم ارائه شده است<ref>ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج4، ص423-491</ref>. البته با توجه به اینکه محقق جلدهای اول و دوم، با جلدهای سوم و چهارم فرق میکرده، در انتهای جلد دوم نیز فهرستی از فهارس فنی بهترتیب مذکور در فوق (بهاستثنای اعلام و فرق که در این فهرست دچار تقدیم و تأخیر شده است) ارائه گردیده است<ref>ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج2، ص429-522</ref>. | فهارس فنی، بهترتیب آیات، احادیث، آثار، اشعار، فرق، اعلام، منابع و موضوعات، در انتهای جلد چهارم ارائه شده است<ref>ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج4، ص423-491</ref>. البته با توجه به اینکه محقق جلدهای اول و دوم، با جلدهای سوم و چهارم فرق میکرده، در انتهای جلد دوم نیز فهرستی از فهارس فنی بهترتیب مذکور در فوق (بهاستثنای اعلام و فرق که در این فهرست دچار تقدیم و تأخیر شده است) ارائه گردیده است<ref>ر.ک: فهارس فنی کتاب، ج2، ص429-522</ref>. | ||
دکتر مفید محمد ابوعمشه در مقدمهای که بر کتاب نوشته، از نسخههای خطی اثر و شیوه خودش در تحقیق کتاب یاد مینماید. او این شیوه را در این نقاط، خلاصه میکند: | دکتر [[أبوعمشة، مفيد محمد|مفید محمد ابوعمشه]] در مقدمهای که بر کتاب نوشته، از نسخههای خطی اثر و شیوه خودش در تحقیق کتاب یاد مینماید. او این شیوه را در این نقاط، خلاصه میکند: | ||
# تحقیق کتاب بر این طریقه که خود محقق از میان 3 نسخه خطی کتاب که در اختیار داشته، متنی را برگزیده و اینگونه نبوده که یکی از نسخهها را نسخه اصلی قرار دهد و مابقی نسخهها را با آن تطبیق دهد. | # تحقیق کتاب بر این طریقه که خود محقق از میان 3 نسخه خطی کتاب که در اختیار داشته، متنی را برگزیده و اینگونه نبوده که یکی از نسخهها را نسخه اصلی قرار دهد و مابقی نسخهها را با آن تطبیق دهد. | ||
# نگارش متن کتاب بر اساس قواعد املایی متعارف در زمان حاضر. | # نگارش متن کتاب بر اساس قواعد املایی متعارف در زمان حاضر. |
ویرایش