۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" |حاج مولى ابوالقاسم معروف به | | data-type="authorTeachers" |حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر | ||
شیخ محمد اصفهانى | |||
سیّدعلى شرفالدین حسینى مرعشى | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
حبیبالله شریف کاشانی در سال 1262 ق در شهر کاشان دیده به جهان گشود. والد ماجدش علامه | حبیبالله شریف کاشانی در سال 1262 ق در شهر کاشان دیده به جهان گشود. والد ماجدش علامه کبیر فقیه بلا نظیر آیتاللّٰه مرحوم ملا على مدد ساوجى متوفى سنه 1270 هجرى در ساوه و مدفون در قم در جوار ابن بابویه ره و ملا مهدى نراقى ره است. والده ماجدهاش علویه شریفه کریمه جلیله بنت علامه جلیل القدر مرحوم آقاى سید حسین کاشانى است. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
چون به سن پنج سالگى | چون به سن پنج سالگى رسید، والد بزرگوارش به اصرار بزرگان اهل ساوه بدان بلد عزیمت جست لذا به سرپرستى مادرش و به تشویق مرحوم خلد مقام علامه کبیر آیتاللّٰه آقاى حاج سید حسین مجتهد کاشانى متوفى 1296 قمرى(جد امجد مرحوم علامه مجاهد و زعیم اعظم آیتاللّٰه آقاى حاج سید ابوالقاسم کاشانى متوفى شهر شوال 1381 قمرى) که از اکابر تلامذه مرحوم ملا على مدد مذکور بود به تحصیل علوم دینیه اشتغال یافت. | ||
چون داراى هوش و ذوقى سرشار و فطانت و ذهنى | چون داراى هوش و ذوقى سرشار و فطانت و ذهنى حدید و همتى عالى بود در اندک زمانى فارغ التحصیل از نحو و صرف و لغت و منطق و معانى و بیان و غیره شد. | ||
در نه سالگى والدش در ساوه به مرض وبا وفات | در نه سالگى والدش در ساوه به مرض وبا وفات یافت جنازه او را به شهر قم بردند و به طورى که ذکر شد در صحن مقبره ابن بابویه به خاک سپردند. | ||
در سن چهارده سالگى از علما و | در سن چهارده سالگى از علما و مدرسین نامى کاشان بشمار رفته با این که فقها و مجتهدین بسیار در آن عصر در کاشان وجود داشتند آن جناب مشارا بالبنان بین الاقران گردید، تألیفات و تصنیفات ارزندهیى در آن وقت از خود نشان داد که موجب حیرت گردید. | ||
براى | براى تکمیل فقه و اصول و حلّ غوامض آنها نزد آیتاللّٰه آقاى حاج سید حسین سابق الذکر و آیتالله آقاى حاج میر سید محمد على کاشانى ابوالزوجهاش متوفى سنه 1294 قمرى که او نیز جامع بین معقول و منقول بود و از نوابغ عصر خود بشمار مىآمد تردّد فرمود تا این که مورد تصدیق اجتهاد و اجازه روایت از آنها شد. به اینها اکتفا نکرد بلکه براى ملاقات و ادراک محاضر دروس سایر اعلام و مراجع آن عصر به برخى از بلاد ایران بلکه به عتبات عالیات مسافرت فرمود و از ابحاث و دروس آنها استفاده نمود. | ||
== | ==اساتید او== | ||
اسامى جمعى از آنها را در | اسامى جمعى از آنها را در این وجیزه ذکر مىنماییم: | ||
#علامه محقق | #علامه محقق کبیر متخصص در بیشتر علوم حاج مولى محمد اندرمانى تهرانى | ||
#علامه | #علامه فقیه اصولى حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر شاگرد شیخ انصارى | ||
#علامه بزرگ و | #علامه بزرگ و فقیه متبحر شیخ محمد اصفهانى خواهر زاده صاحب فصول | ||
#علامه | #علامه حکیم ریاضیدان سیّدعلى شرفالدین حسینى مرعشى معروف به سید اطباء متوفاى سال 1316. وى جد مرجع دینى جهان تشیع حضرت آیتاللّٰه [[مرعشی، سید شهابالدین|سید شهابالدین مرعشى نجفى]] قدسسره میباشد. | ||
#علامة محقق مولى عبدالهادى مدرس تهرانى صاحب | #علامة محقق مولى عبدالهادى مدرس تهرانى صاحب «التعلیقة على القوانین» | ||
#[[سبزواری، هادی| | #[[سبزواری، هادی|حکیم متأله ربانى حاج مولى هادى سبزوارى]] | ||
و چون اراده داشت در مسافرت به عتبات | و چون اراده داشت در مسافرت به عتبات عالیات علاوه بر زیارات مشاهد مقدسه ادراک دروس و ابحاث اعلم و ازهد زمان یعنى آیتاللّٰه [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] علیه رحمة البارى را فرموده باشد چون به کربلا رسید خبر فوت شیخ را شنید مدتى در کربلا اقامت جسته شبها به مجلس درس علاّمه کبیر محقق بلا نظیر مولى محمدحسین معروف به [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردکانى]] حاضر شد سپس به نجف اشرف حرکت کرد با علما و فقهاى آنجا ملاقات کرده به کاشان مراجعت فرمود. | ||
باز براى مرتبه | باز براى مرتبه دیگر به خیال تشرف محضر مقدّس مولاى جلیل سترگ عارف ربانى فقیه صمدانى مرحوم ملا زینالعابدین گلپایگانى ملقب به حجتالاسلام به گلپایگان رهسپار شد و به ملاقات آن بزرگوار موفّق گردید به طورى که خود در کتاب لباب الالقاب مرقوم داشتهاند مرحوم مولانا زینالعابدین گلپایگانى اعلم و ازهد و اورع علماى عصر خویش بوده. | ||
«و | «و کان فقیرا قلیل المال مجتنبا عن معاشرة ارباب القیل و القال.و قد کتب الیه بعد وفاة الشیخ المرتضى جماعة من اکابر تلامذته منهم الحاج المیرزا حسن الشیرازی و الحاج السید حسن الترک یلتمسون منه الذهاب من گلپایگان إلى النجف الرفیع الشأن لیستفیدوا من افاداته فلم ینجح سؤلهم معتذرا بانه شیخ کبیر لا یساعده الحال على القیل و القال و انه یحبّ فى آخر العمر الاعتزال». | ||
خلاصه مرحوم آقاى ملا | خلاصه مرحوم آقاى ملا حبیب اللّٰه مدتى نزد آن بزرگوار در گلپایگان توقف فرموده و از او استفاده کرده و فوائد بىشمارى از علم و دانش و معارف ربانیه را از آن بحر موّاج فرا گرفت. | ||
پس از آن به | پس از آن به کاشان مراجعت فرموده به تدریس علوم و تألیف کتب و رسائل و ارشاد مردم اشتغال یافت و ریاست روحانیت و مرجعیت تامه و تقلید شهرستان کاشان و حوالى آن و بعضى از شهرستانهاى دیگر را حائز گشت. رجال علمى و دانشمندان از هر طرف براى استفاده و استفاضه از محضرش به جانبش رهسپار شدند. هر یک به اندازه استعداد خود از انواع و اقسام علوم حتى علوم غریبه و ریاضیات از آن بحر ذخّار بهرهمند شدند و به مدارج عالیه کمال و اجتهاد نائل گردیدند و علما و مجتهدین بزرگ از اطراف بلاد حتى نجف اشرف از جنابش استجازه کردند. | ||
== | ==وفات== | ||
اما تاریخ وفات و مدفن آن جناب صبح روز سه شنبه بیست و سوم شهر جمادى الاخر سال 1340 ه در حدود سن هشتاد سالگى داعى حق را لبیک گفت. | |||
در آن روز تعطیل عمومى اعلام شد و تمام اهالى کاشان بلکه نواحى آن تا آنجا که خبر رسید اجتماع و ازدحام کردند و در بقعه مخصوصه مرحوم آقا سید محمد بن علامة حاج میر محمد على کاشانى واقع در دشت افروز کاشان حسب وصیتش مدفون ساختند. مقبرهاش فعلا معروف و مشهور، زیارتگاه عمومى، کرامات و خوارق عادات از آن مزار با برکات نقل مىنمایند هم چنان که از زمانى حیات آن بزرگوار نیز کرامات زیاد متواتر است. | |||
شعرا و ادبا در وفات وى مراثى و قصائد مشجیه بسیارى سرودند که از آن جمله آنچه داماد او آیتاللّٰه سید فخرالدین حسینى ملقب به امامت قدس اللّٰه نفسه درباره او سروده است: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''آمدم شرحى دگر از غم كنم''|2=''شرح غم در عالم از ماتم كنم''}} | |||
{{ب|''ماتم آن كس كه خون گشتى روان''|2=''در غم او از زمين و آسمان''}} | |||
{{ب|''آن كه آيت آمد و آيت برفت''|2=''و از مماتش رونق از ملت برفت''}} | |||
{{ب|''آن كه او عالم بعلم راز بود''|2=''آن كه با علمش عمل دمساز بود''}} | |||
{{ب|''آن كه از تصنيف خود معمور كرد''|2=''عالمى را زين عمل پر نور كرد''}} | |||
{{ب|''آن كه او آب حيات آمد مرا''|2=''آن كه او راه نجات آمد مرا''}} | |||
{{ب|''من نجات خود به او دانم همى''|2=''و مرا شد كاشف هر مبهمى''}} | |||
{{ب|''و مرا از لطف خود دانا نمود''|2=''و ز شعاع نور خود بينا نمود''}} | |||
{{ب|''من به بوى علم او دانا شدم''|2=''و ز صفاى نطق او گويا شدم''}} | |||
{{ب|''در طريقت مرشد كامل بد او''|2=''در شريعت عالم و عامل بد او''}} | |||
{{ب|''او بهر علمى بسى دمساز بود''|2=''راز دار دين و اهل راز بود''}} | |||
{{ب|''ثانى سلمان و بوذر آمد او''|2=''ناصر دين پيمبر آمد او''}} | |||
{{ب|''در حقيقت او حبيب اللّٰه بود''|2=''حافظ شرع رسول اللّٰه بود''}} | |||
{{ب|''گر بخواهم طى اوصافش كنم''|2=''ذكر يك عشرى ز اعشارش كنم''}} | |||
{{ب|''اين لسان ظاهرى فاتر شود''|2=''از اداى وصف او قاصر شود''}} | |||
{{ب|''ليك مىخواهم من از بهر فلاح''|2=''در دعا كوشم بهر شام و صباح''}} | |||
{{ب|''بارالها مرقدش پر نور كن''|2=''با سميش مصطفى محشور كن''}} | |||
{{ب|''در بر حور و قصورش شاد كن''|2=''و از نعيم جنتش آباد كن''}} | |||
{{ب|''تو بده انعام بىپايان خود''|2=''بر همه احباب و بر ياران خود''}} | |||
{{ب|''صهر سالك كن دعا و دم مزن''|2=''جملهى اوراق را بر هم مزن''}} | |||
و چون | {{پایان شعر}} | ||
نظر به این که تخلّص مرحوم آیتاللّٰه آقاى ملا حبیب اللّٰه سالک است لذا تخلص داماد ایشان صهر سالک است. | |||
==آثار == | |||
آن جناب داراى تألیفات و تصنیفات رشیقه در علوم مختلفه و فنون متنوعه مىباشد که بالغ بر دویست جلد مىشود که اسامى 134 جلد آن را در آخر کتاب لباب الالقاب ذکر فرموده. | |||
و چون تاریخ تألیف کتاب لباب القاب 1319 قمرى است که بیست و یک سال قبل از وفات آن جناب مىشود تألیفات دیگرى پس از آن تاریخ هم داشته که تا حدود 200 جلد مى رسد. | |||
پارهاى از | پارهاى از تألیفاتش قبل از بلوغ مىباشد مانند شرح قسمتى از مفاتیح مولانا [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانى]] و تفسیر سوره حمد و رسالهاى در جفر و العشرة الکاملة فى التجوید و منظومهاى در اصول مشتمل بر بیشتر از یک هزار و دویست بیت و مصابیح الظلام و مصابیح الدجى و التذکرة و حدیقة الجمل و حقائق النحو و الوجیزة و المنظومة این هفت جلد هر یک کتاب مستقلى است در نحو و ادبیات عرب. | ||
و | و همچنین منظومة منیة الوصول فى الاصول. اینها تألیفاتى است که قبل از بلوغ تألیف فرموده است. | ||
==شعر و ادب او== | ==شعر و ادب او== | ||
ایشان داراى قریحه نقاده بوده در نظم عربى و فارسى اشعار بسیارى در سنین دوازده سیزده سالگى سروده داراى دیوان اشعاریست که مکرر به طبع رسیده براى نمونه مقدارى از آن را نقل مىکنیم: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۵۲: | ||
و | و همچنین: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۶۳: | ||
و | و نیز: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۷۹: | ||
و | و همچنین: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۹۵: | ||
و | و نیز: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۷۴: | خط ۲۱۰: | ||
{{ب|''يعنى كه على كاشف اسرار نهان شد''|2=''از صورت او سرّ خداوند عيان شد''}} | {{ب|''يعنى كه على كاشف اسرار نهان شد''|2=''از صورت او سرّ خداوند عيان شد''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش