تفسير القرآن العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مـ' به 'م'
جز (جایگزینی متن - 'ضـ' به 'ض')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مـ' به 'م')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''تفسير القرآن العزيز'''، معروف به «تفسير عبدالرزاق»، اثر [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام|عبدالرزاق بن همام بن نافع‎ صنعانی]]‎ (مـتوفای‎ 211ق) از مفسران بزرگ تابعی است. این تفسیر روایی از نخستین تفاسیر قرآن در قرن دوم‎ و از تفاسیر مهم نزد اهل سنت می‌باشد. تحقیق کتاب و استخراج منابع به قلم [[قلعجي، عبدالمعطي امين|عبدالمعطی امین قلعجی]] انجام شده است.  
'''تفسير القرآن العزيز'''، معروف به «تفسير عبدالرزاق»، اثر [[صنعاني، عبدالرزاق بن همام|عبدالرزاق بن همام بن نافع‎ صنعانی]]‎ (متوفای‎ 211ق) از مفسران بزرگ تابعی است. این تفسیر روایی از نخستین تفاسیر قرآن در قرن دوم‎ و از تفاسیر مهم نزد اهل سنت می‌باشد. تحقیق کتاب و استخراج منابع به قلم [[قلعجي، عبدالمعطي امين|عبدالمعطی امین قلعجی]] انجام شده است.  


==ساختار==  
==ساختار==  
کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. این تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیه یا سوره مربوط بوده‌اند که آنها را ذیل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول که مـفسر یادآور آنها شده است.
کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. این تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیه یا سوره مربوط بوده‌اند که آنها را ذیل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول که مفسر یادآور آنها شده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  


مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  
مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امر، نهی، تبشیر، تنذیر، موعظه، قصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  


پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  
پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  


شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  
خط ۴۹: خط ۴۹:
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  


به‌هـرحال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کرده است. این امـر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  
به‌هـرحال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کرده است. این امر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  


آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  


عبدالرزاق در بیان مـعنای حروف مـقطعه و مراد از آن‌هـا‎، مـراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خـود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  
عبدالرزاق در بیان معنای حروف مقطعه و مراد از آن‌هـا‎، مراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خـود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  


مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهـند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ مـنظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  
مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، معمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهـند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ منظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  


===ویژگی‌های تفسیر===  
===ویژگی‌های تفسیر===  
خط ۶۱: خط ۶۱:
# آیات‎ را‎ در آغـاز با احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# آیات‎ را‎ در آغـاز با احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  
# در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  


===کاستی‌های تفسیر ===
===کاستی‌های تفسیر ===
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
# تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
# نقل او از اهـل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  
# نقل او از اهـل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش