۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج') |
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمهای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگیهای آن و... آغاز شده است. ایـن تفسیر، فراگیر همه سورهها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در این تفسیر آمدهاند که یا بهطور ویژه به آیـه یـا سوره مربوط بودهاند که آنها را ذیـل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه بهطور عموم تعلّق به سوره یا آیه داشتهاند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول | کتاب با مقدمهای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگیهای آن و... آغاز شده است. ایـن تفسیر، فراگیر همه سورهها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در این تفسیر آمدهاند که یا بهطور ویژه به آیـه یـا سوره مربوط بودهاند که آنها را ذیـل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه بهطور عموم تعلّق به سوره یا آیه داشتهاند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول که مـفسر یادآور آنها شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مفسر در باب اول که جایگاه مقدمهای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را میآورد و پس از آن روایـتی دیـگر را گزارش میکند که تفسیر را چهار وجه دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمیشمارد که قرآن شش گونه آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. میتوان گفت که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونههای آیات قرآن میداند. عبدالرزاق سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن از طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد میشود. وی در این مقدمه، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را میآورد. در روایت نخست از این بحث، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را بیان میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>. | مفسر در باب اول که جایگاه مقدمهای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را میآورد و پس از آن روایـتی دیـگر را گزارش میکند که تفسیر را چهار وجه دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمیشمارد که قرآن شش گونه آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. میتوان گفت که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونههای آیات قرآن میداند. عبدالرزاق سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن از طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد میشود. وی در این مقدمه، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را میآورد. در روایت نخست از این بحث، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را بیان میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>. | ||
پس از آن روایتی را میآورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن در عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد بر نقل مأثور بـوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه از سور قرآن میپردازد. وی در اینباره، ترتیب سور و آیات را بهصورت غـالب رعایت میکند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره | پس از آن روایتی را میآورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن در عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد بر نقل مأثور بـوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه از سور قرآن میپردازد. وی در اینباره، ترتیب سور و آیات را بهصورت غـالب رعایت میکند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره میکند و آنگاه مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>. | ||
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـهطور دقیق بیان کند؛ ازاینرو، از الفاظ و عباراتی در ذکر سند استفاده میکند که از چگونگی تحمل روایـت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق بر بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده میکند. این الفاظ چگونگی طرق تحمل حدیث را از سوی راویـان میرساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـهطور دقیق بیان کند؛ ازاینرو، از الفاظ و عباراتی در ذکر سند استفاده میکند که از چگونگی تحمل روایـت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق بر بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده میکند. این الفاظ چگونگی طرق تحمل حدیث را از سوی راویـان میرساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | ||
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نام سوره را یادآور میشود، سپس به مکی و مدنی بودن سورهها میپردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان میکند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سورهها را به شکل مقبولی ذکر | عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نام سوره را یادآور میشود، سپس به مکی و مدنی بودن سورهها میپردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان میکند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سورهها را به شکل مقبولی ذکر میکند یـا در اواخر سورهها میآورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز بـهتـناسب، به تفسیر آیات در غیر از ترتیب قرآن میپردازد. روش عبدالرزاق در تفسیر آیات قرآن، بـدینگـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت یا بیشتر، در بیان معنا و تفسیر آنها میآورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | ||
بههـرحـال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر میرسد که اسباب نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار میرود سبب نزول آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار | بههـرحـال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر میرسد که اسباب نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار میرود سبب نزول آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کرده است. ایـن امـر از ضـعفهای تفسیر عبدالرزاق بشـمار میرود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشتساز نازل شدهاند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها بـه دست نمیدهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر پیامبر(ص) مربوط میباشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکمال دین، آیه اهل ذکر و... آیاتی هستند که در ایـن تـفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمیخورد؛ درحالیکه این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شدهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>. | ||
آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سورهها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف دارد؛ بـهگونهای که وی سورههای نحل و قدر را مدنی میشمارد که بنا به نقل مـشهور از سورههای مکی است. تعداد سورههای مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد میباشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>. | آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سورهها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف دارد؛ بـهگونهای که وی سورههای نحل و قدر را مدنی میشمارد که بنا به نقل مـشهور از سورههای مکی است. تعداد سورههای مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد میباشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
عبدالرزاق در بیان مـعنای حـروف مـقطعه و مراد از آنهـا، مـراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیـل این حروف از سورههای بقره، اعراف، مریم، شعراء، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خـود را چنین اعلام میکند که ایـن حـروف، اسمی از اسمای قـرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | عبدالرزاق در بیان مـعنای حـروف مـقطعه و مراد از آنهـا، مـراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیـل این حروف از سورههای بقره، اعراف، مریم، شعراء، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خـود را چنین اعلام میکند که ایـن حـروف، اسمی از اسمای قـرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | ||
مهمترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر است | مهمترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر است که وی نیز از قتاده روایت میکند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند روایت شده است. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بـن سلیمان، فضیل، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت میکند که شمار کمی از روایات تفسیری او را تشکیل میدهـند. بـیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعبالاحبار، وهب بن منبه و عبداللّه بـن سلام میباشد و در مواردی نیز ابوهریره در این زمینه، از منابع وی میباشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را میآورد که مـنظور اسحاق است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>. | ||
===ویژگیهای تفسیر=== | ===ویژگیهای تفسیر=== | ||
# اغـلب روایات او در آثار بعد از او بهویژه تفسیر ابـن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از این جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سنت شمرده میشود. | # اغـلب روایات او در آثار بعد از او بهویژه تفسیر ابـن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از این جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سنت شمرده میشود. | ||
# آیات را در آغـاز بـا احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر میکند و بسیار اتفاق افـتاده است که بیش از یک حدیث را در شرح آیهای میآورد. | # آیات را در آغـاز بـا احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر میکند و بسیار اتفاق افـتاده است که بیش از یک حدیث را در شرح آیهای میآورد. | ||
# میزان نقل اسرائیلیات در آن بسیار | # میزان نقل اسرائیلیات در آن بسیار کم است، ولی بااینحال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده است که در شأن آن بزرگواران نیست. | ||
# در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به آن، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>. | # در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به آن، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>. | ||
===کاستیهای تفسیر === | ===کاستیهای تفسیر === | ||
# در نقل اسباب نزول، راه ناصواب را پیموده است؛ بهگونهای که ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف | # در نقل اسباب نزول، راه ناصواب را پیموده است؛ بهگونهای که ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند، سخنی نگفته است؛ مـانند آیه تطهیر، آیه انذار، آیه اهل ذکر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره هل اتی و موارد دیگر که نهتـنها شأن نزول یا سبب نزول آنها را بـیان نکرده، بـلکه در مـواردی شأن نزول ضـعیفی را نقل نموده است. | ||
# تـفسیر عبدالرزاق همه سورهها و آیات قرآن را در بـر ندارد. | # تـفسیر عبدالرزاق همه سورهها و آیات قرآن را در بـر ندارد. | ||
# نقل او از اهـلبـیت(ع) بـهصورت بیواسطه بههیچوجه در تفسیر او دیده نمیشود؛ درحالیکه، همعصر امام صادق(ع) بوده است. علاوه بر آن، نقل باواسطه از اهلبیت(ع)، بـهویژه امام علی(ع) اندک میباشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>. | # نقل او از اهـلبـیت(ع) بـهصورت بیواسطه بههیچوجه در تفسیر او دیده نمیشود؛ درحالیکه، همعصر امام صادق(ع) بوده است. علاوه بر آن، نقل باواسطه از اهلبیت(ع)، بـهویژه امام علی(ع) اندک میباشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>. |
ویرایش