تفسير القرآن العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن'
جز (جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص')
جز (جایگزینی متن - 'نـ' به 'ن')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==ساختار==  
==ساختار==  
کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. ایـن تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیـه یـا سوره مربوط بوده‌اند که آنـها را ذیـل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول کـه مـفسر یادآور آنها شده اسـت.
کتاب با مقدمه‌ای از محقق، در معرفی مؤلف، موضوع علم تفسیر، ارزش تفسیر عبدالرزاق و ویژگی‌های آن و... آغاز شده است. ایـن تفسیر، فراگیر همه سوره‌ها وآیات قرآن کریم نیست. تفسیر عبدالرزاق مشتمل بر 3759 روایت است. روایات تفسیری به دو صورت در‎ این‎ تفسیر آمده‌اند که یا به‌طور ویژه به آیـه یـا سوره مربوط بوده‌اند که آنها را ذیـل سوره یا آیه مربوطه آورده است یا اینکه به‌طور عموم تعلّق‎ به‎ سوره یا آیه داشته‌اند؛ همچون روایتی درباره نسخ یا اسباب نزول کـه مـفسر یادآور آنها شده اسـت.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۱: خط ۴۱:
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  


مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایـتی دیـگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نـقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نـزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  
مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایـتی دیـگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  


پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بـوده اسـت. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کـند‎ و آنـگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  
پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بـوده اسـت. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کـند‎ و آنگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  


شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـه‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایـت از سـوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنـبأنا، سـمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سـوی راویـان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـه‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایـت از سـوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سـمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سـوی راویـان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  


عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نـام سـوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کـند یـا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نـیز بـه‌تـناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بـدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنـها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نام سـوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کـند یـا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز بـه‌تـناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بـدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  


به‌هـرحـال، گـزارش اسباب نزول از سـوی عـبدالرزاق مستند است و به نـظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سـبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کـرده است. ایـن امـر از‎ ضـعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنـها بـه‎ دسـت‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکـمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ کـه‎ در ایـن تـفسیر هـیچ سـبب نـزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  
به‌هـرحـال، گـزارش اسباب نزول از سـوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سـبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کـرده است. ایـن امـر از‎ ضـعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها بـه‎ دسـت‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکـمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ کـه‎ در ایـن تـفسیر هـیچ سـبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  


آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ بـه‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سـوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ بـه‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سـوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  


عبدالرزاق در بیان مـعنای حـروف مـقطعه و مراد از آن‌هـا‎، مـراد اختصار را در پیش گرفته اسـت. وی ذیـل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نـظر خـود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ ایـن‎ حـروف، اسمی از اسـمای قـرآن اسـت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  
عبدالرزاق در بیان مـعنای حـروف مـقطعه و مراد از آن‌هـا‎، مـراد اختصار را در پیش گرفته اسـت. وی ذیـل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خـود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ ایـن‎ حـروف، اسمی از اسـمای قـرآن اسـت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  


مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر اسـت کـه وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده اسـت. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جـعفر بـن‎ سـلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهـند. بـیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بـن سـلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد کـه‎ مـنظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  
مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، مـعمر اسـت کـه وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده اسـت. عـبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جـعفر بـن‎ سـلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهـند. بـیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بـن سـلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد کـه‎ مـنظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  
خط ۵۹: خط ۵۹:
===ویژگی‌های تفسیر===  
===ویژگی‌های تفسیر===  
# اغـلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابـن جـریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سـنت شمرده می‌شود‎.
# اغـلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابـن جـریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سـنت شمرده می‌شود‎.
# آیات‎ را‎ در آغـاز بـا احادیث نـبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده اسـت که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# آیات‎ را‎ در آغـاز بـا احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده اسـت که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کـم اسـت، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ اسـت‎ کـه‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کـم اسـت، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ اسـت‎ کـه‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  
# در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  


===کاستی‌های تفسیر ===
===کاستی‌های تفسیر ===
# در نـقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سـبب نـزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کـرده انـد‎، سخنی‎ نـگفته اسـت؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انـذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نـه‌تـنها شأن نزول یا سبب نزول آنـها‎ را‎ بـیان نـکرده، بـلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضـعیفی را نـقل‎ نموده‎ است.
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سـبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کـرده اند‎، سخنی‎ نگفته اسـت؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تـنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بـیان نکرده، بـلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضـعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# تـفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بـر‎ نـدارد‎.
# تـفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بـر‎ ندارد‎.
# نـقل او از اهـل‎‎بـیت‎(ع) بـه‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، بـه‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  
# نقل او از اهـل‎‎بـیت‎(ع) بـه‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، بـه‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش