۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" | | | data-type="authorbirthDate" |۳ دی ۱۲۲۲ش برابر با 1258ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
| data-type="authorDeathDate" | | | data-type="authorDeathDate" |شنبه ۹ مرداد ۱۲۸۸ش یا 1327 ق یا 1909م تهران | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''شیخ فضلاللّه بن ملا عباس کجورى'''، معروف به '''نورى''' در | '''شیخ فضلاللّه بن ملا عباس کجورى'''، معروف به '''نورى''' (1222-1288ش)، از مجتهدان طراز اول تهران، پرچمدار نهضت مشروطه مشروعه، و از شاگردان [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|میرزای شیرازی]] | ||
== ولادت == | |||
در روز ۳ دی ۱۲۲۲ش برابر با 1258ق در کجور مازندران چشم به جهان گشود. | |||
== تحصیلات == | |||
پس از گذراندن دروس مقدماتى در آغاز جوانى بههمراه میرزا حسین بن محمدتقى نورى طبرسى (متوفاى 1320ق) دایى و پدر زن خود به نجف اشرف مهاجرت مىکند و از محضر شیخ راضى بن شیخ محمد مالکى (متوفاى 1290ق) و شیخ مهدى کاشفالغطاء(متوفاى 1289ق) استفاده کرده و در حوزه درس میرزاى شیرازى بزرگ (متوفاى 1312ق) مورد توجه او قرار مىگیرد و در زمره شاگردانش محسوب شده و به تقریر بعضى از مباحث درس ایشان مىپردازد و به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد نائل مىشود. | |||
شیخ فضلاللّه تا زمانى که در عراق بود در کنار بهرهگیرى از دانشمندان بزرگ حوزه دینى نجف و سامرا، خود نیز به تدریس اشتغال داشته و شخصیتهایى همچون مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] (متوفاى 1355ق)، مؤسّس حوزه علمیه قم از محضر این عالم ربانى بهرههاى فراوان بردهاند. | شیخ فضلاللّه تا زمانى که در عراق بود در کنار بهرهگیرى از دانشمندان بزرگ حوزه دینى نجف و سامرا، خود نیز به تدریس اشتغال داشته و شخصیتهایى همچون مرحوم [[حائری یزدی، عبدالکریم|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] (متوفاى 1355ق)، مؤسّس حوزه علمیه قم از محضر این عالم ربانى بهرههاى فراوان بردهاند. | ||
==اساتید== | |||
# سید محمدحسن میرزاى شیرازى معروف (متوفاى 1312ق)؛ | |||
# شیخ راضى بن شیخ محمد مالکى خباحى نجفى (متوفاى 1290ق)؛ | |||
# شیخ مهدى بن شیخ على بن شیخ جعفر کاشفالغطاء (متوفاى 1289ق). | |||
==شاگردان== | |||
# شیخ عبدالکریم بن ملا جعفر حائرى یزدى (متوفاى 1355ق)، مؤسّس حوزه علمیه قم؛ | |||
# سید حسین بن سید محمود قمى (متوفاى 1366ق)؛ | |||
# محمد بن عبدالوهاب قزوینى؛ | |||
# شیخ ابوتراب بن ابوالقاسم شهیدى قزوینى (متوفاى 1375ق)؛ | |||
# شیخ مهدى بن شیخ جعفر، معروف به آقا میرزا کوچک آشتیانى (متوفاى 1372ق). | |||
==بازگشت به ایران== | ==بازگشت به ایران== | ||
شیخ فضلاللّه پس از نیل به مرتبه اجتهاد و تألیف چند رساله فقهى و اصولى و اخذ اجازه نقل روایت، به اشاره میرزاى شیرازى براى ارشاد و هدایت مردم به سال 1300ق، به تهران مىآید و پس از درگذشت میرزا حسن آشتیانى (متوفاى 1319ق) صاحب «بحر الفوائد» (حاشیه بر رسائل شیخ اعظم)، از مجتهدین طراز اول تهران شناخته مىشود. | شیخ فضلاللّه پس از نیل به مرتبه اجتهاد و تألیف چند رساله فقهى و اصولى و اخذ اجازه نقل روایت، به اشاره میرزاى شیرازى براى ارشاد و هدایت مردم به سال 1300ق، به تهران مىآید و پس از درگذشت میرزا حسن آشتیانى (متوفاى 1319ق) صاحب «بحر الفوائد» (حاشیه بر رسائل شیخ اعظم)، از مجتهدین طراز اول تهران شناخته مىشود. | ||
==فعالیتهاى اجتماعى== | ==فعالیتهاى اجتماعى== | ||
فعالیتهاى شیخ فضلاللّه نورى علیه سلطه بیگانگان پس از ورود به ایران آغاز گردید و در نهضت تنباکو در سال 1309ق، شکل مخصوصى به خود گرفت. وى در این جنبش ضد انگلیسى فعالانه شرکت مىکند و همراه میرزا حسن آشتیانى در محور این حرکت قرار مىگیرد که در نهایت به پیروزى متدینین مىانجامد. | فعالیتهاى شیخ فضلاللّه نورى علیه سلطه بیگانگان پس از ورود به ایران آغاز گردید و در نهضت تنباکو در سال 1309ق، شکل مخصوصى به خود گرفت. وى در این جنبش ضد انگلیسى فعالانه شرکت مىکند و همراه میرزا حسن آشتیانى در محور این حرکت قرار مىگیرد که در نهایت به پیروزى متدینین مىانجامد. | ||
خط ۶۰: | خط ۷۸: | ||
==اتهامات== | ==اتهامات== | ||
از نکات مهم زندگى شیخ، صبر او در برابر شایعات و اتهاماتى است که به او نسبت مىدادند. استعمار و روشنفکران غربزده پس از فتواى تحریم تنباکو توسط میرزاى شیرازى و تأثیر آن در جامعه به خطر نفوذ روحانیت در بین تودههاى مردم براى جلوگیرى از دستیابى آنان به منافع نامشروعشان پى برده بودند و بنابراین سعى در شکستن این پناهگاه تودههاى مردم مسلمان داشتند. | از نکات مهم زندگى شیخ، صبر او در برابر شایعات و اتهاماتى است که به او نسبت مىدادند. استعمار و روشنفکران غربزده پس از فتواى تحریم تنباکو توسط میرزاى شیرازى و تأثیر آن در جامعه به خطر نفوذ روحانیت در بین تودههاى مردم براى جلوگیرى از دستیابى آنان به منافع نامشروعشان پى برده بودند و بنابراین سعى در شکستن این پناهگاه تودههاى مردم مسلمان داشتند. | ||
خط ۶۷: | خط ۸۴: | ||
==دستگیرى و اعدام== | ==دستگیرى و اعدام== | ||
مشروطهخواهان پس از فتح تهران توسط سردار اسعد و سپهدار تنکابنى با همیارى دو دولت روس و انگلیس شیخ را بزرگترین مانع مقاصد شوم خود مىدانستند. شیخ در زمانى که محمدعلى شاه و امام جمعه و امیر بهادر به سفارت روسیه پناهنده شده بودند، تا تحت پرچم بیگانه مدتى دیگر به حیات ننگین خود ادامه دهند، همچنان استوار و نستوه منتظر تقدیر الهى بود و درخواست دیپلماتهاى روسى و عثمانى را جهت پناهنده شدن به سفارتخانههاى بیگانه نپذیرفت. | مشروطهخواهان پس از فتح تهران توسط سردار اسعد و سپهدار تنکابنى با همیارى دو دولت روس و انگلیس شیخ را بزرگترین مانع مقاصد شوم خود مىدانستند. شیخ در زمانى که محمدعلى شاه و امام جمعه و امیر بهادر به سفارت روسیه پناهنده شده بودند، تا تحت پرچم بیگانه مدتى دیگر به حیات ننگین خود ادامه دهند، همچنان استوار و نستوه منتظر تقدیر الهى بود و درخواست دیپلماتهاى روسى و عثمانى را جهت پناهنده شدن به سفارتخانههاى بیگانه نپذیرفت. | ||
خط ۷۳: | خط ۸۹: | ||
سفارت روسیه با مأیوس شدن از پناهندگى شیخ، براى سوء استفاده از موقعیت آن عالم، از ایشان خواست حداقل پرچم روسیه را بر بام خانهاش برافرازد و او در برابر این پیشنهاد این جمله بىنظیر و آسمانى را فرمود: اسلام هرگز در زیر بیرق کفر نخواهد رفت. | سفارت روسیه با مأیوس شدن از پناهندگى شیخ، براى سوء استفاده از موقعیت آن عالم، از ایشان خواست حداقل پرچم روسیه را بر بام خانهاش برافرازد و او در برابر این پیشنهاد این جمله بىنظیر و آسمانى را فرمود: اسلام هرگز در زیر بیرق کفر نخواهد رفت. | ||
به این ترتیب عدهاى از افراد مسلح طبق دستور یپرم خان به فرماندهى یوسف خان ارمنى در شامگاه 11 رجب سال 1327ق، به اقامتگاه آن مجتهد بزرگ یورش برده و شیخ را با وقاحت تمام از خانه خارج و پس از یک محاکمه ساختگى به دادستانى شیخ ابراهیم زنجانى فراماسون ضد اسلام، محکوم به اعدام نمودند. حکم آن پاسدار شریعت نبوى در عصر روز 13 رجب سال 1327ق، در میدان توپخانه تهران به مرحله اجرا درآمد و شیخ درحالىکه نگران دخالتهاى انگلستان و بیگانگان در مقدرات مردم مسلمان ایران بود، چشم از جهان فروبست. | به این ترتیب عدهاى از افراد مسلح طبق دستور یپرم خان به فرماندهى یوسف خان ارمنى در شامگاه 11 رجب سال 1327ق، به اقامتگاه آن مجتهد بزرگ یورش برده و شیخ را با وقاحت تمام از خانه خارج و پس از یک محاکمه ساختگى به دادستانى شیخ ابراهیم زنجانى فراماسون ضد اسلام، محکوم به اعدام نمودند. حکم آن پاسدار شریعت نبوى در عصر روز شنبه ۹ مرداد ۱۲۸۸ش برابر با 13 رجب سال 1327ق، در میدان توپخانه تهران به مرحله اجرا درآمد و شیخ درحالىکه نگران دخالتهاى انگلستان و بیگانگان در مقدرات مردم مسلمان ایران بود، چشم از جهان فروبست. | ||
گویند قبل از اینکه ریسمان به گردن وى اندازند یکى از رجال وقت با عجله براى او پیغامى مىآورد که شما این مشروطیت را امضا کنید و خود را از کشته شدن رها سازید، اما شیخ فضلاللّه مىگوید: من در خواب رسول خدا را دیدم که فرمود: فردا میهمان ما خواهى بود و من چنین امضایى را نخواهم کرد و پس از گفتن شهادتین رو به دژخیمان مىکند و مىگوید: کار خود را بکنید. | گویند قبل از اینکه ریسمان به گردن وى اندازند یکى از رجال وقت با عجله براى او پیغامى مىآورد که شما این مشروطیت را امضا کنید و خود را از کشته شدن رها سازید، اما شیخ فضلاللّه مىگوید: من در خواب رسول خدا را دیدم که فرمود: فردا میهمان ما خواهى بود و من چنین امضایى را نخواهم کرد و پس از گفتن شهادتین رو به دژخیمان مىکند و مىگوید: کار خود را بکنید. | ||
خط ۸۲: | خط ۹۸: | ||
==گفتار بزرگان== | ==گفتار بزرگان== | ||
امام خمینى(قدسسره): مرحوم شیخ فضلالله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسى هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجىها که یک همچو قدرتى را در روحانیت مىدیدند، کارى کردند در ایران که شیخ فضلاللّه مجاهد و مجتهد داراى مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانىنما او را محاکمه کرد.<ref>نامداران راحل، ص151</ref> | امام خمینى(قدسسره): مرحوم شیخ فضلالله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد. باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسى هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجىها که یک همچو قدرتى را در روحانیت مىدیدند، کارى کردند در ایران که شیخ فضلاللّه مجاهد و مجتهد داراى مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانىنما او را محاکمه کرد.<ref>نامداران راحل، ص151</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۴۴: | ||
# دیوان شعر عربى و فارسى که در آنجا خود را نورى نامیده است؛ | # دیوان شعر عربى و فارسى که در آنجا خود را نورى نامیده است؛ | ||
# رساله عملیه. | # رساله عملیه. | ||
ویرایش