۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن كثير' به 'ابن كثير') |
جز (جایگزینی متن - 'سنن ترمذى' به 'سنن ترمذى') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
نويسندگان در ابتدا بحثهاى مقدماتى، معناى مسند، تاريخچه مسندنويسى و تاريخ زندگانى حضرت عبدالعظيم(ع) را ذكر كرده و سپس، به معرفى چهل نفر از مشايخ و راويان حضرت عبدالعظيم پرداختهاند (رحمان ستايش، محمدكاظم، ص46). | نويسندگان در ابتدا بحثهاى مقدماتى، معناى مسند، تاريخچه مسندنويسى و تاريخ زندگانى حضرت عبدالعظيم(ع) را ذكر كرده و سپس، به معرفى چهل نفر از مشايخ و راويان حضرت عبدالعظيم پرداختهاند (رحمان ستايش، محمدكاظم، ص46). | ||
همچنين در ابتداى كتاب، به اين نكته اشاره دارند كه مجموعههاى حديثى، گوناگون مىباشند؛ برخى از آنها به «صحيح» مشهورند (مثل صحاح سته) و بعضى به «اصول» (مثل اصول أربعمأة)، دستهاى «سنن» ناميده مىشوند (مانند سنن ترمذى و سنن ابوداود) و گروهى نيز عنوان «جامع» دارند (مثل جامع الأحاديث جعفر بن احمد قمى و الجامع الصغير سيوطى). برخى عناوين ديگر اين مجموعهها، عبارتند از: «معجم»، «مستدرك»، «مستخرج» و «جزء». گونهاى از مجموعههى حديثى هم «مسند» نام دارد. گفتنى است كه گاه چند نام از نامهاى ذكر شده، يكجا و در كنار هم، عنوان يك اثر واقع مىشوند؛ چنانچه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتابش را «جامع المسانيد و السنن» ناميده است (متن كتاب، ص9). | همچنين در ابتداى كتاب، به اين نكته اشاره دارند كه مجموعههاى حديثى، گوناگون مىباشند؛ برخى از آنها به «صحيح» مشهورند (مثل صحاح سته) و بعضى به «اصول» (مثل اصول أربعمأة)، دستهاى «سنن» ناميده مىشوند (مانند [[سنن ترمذى]] و سنن ابوداود) و گروهى نيز عنوان «جامع» دارند (مثل جامع الأحاديث جعفر بن احمد قمى و الجامع الصغير سيوطى). برخى عناوين ديگر اين مجموعهها، عبارتند از: «معجم»، «مستدرك»، «مستخرج» و «جزء». گونهاى از مجموعههى حديثى هم «مسند» نام دارد. گفتنى است كه گاه چند نام از نامهاى ذكر شده، يكجا و در كنار هم، عنوان يك اثر واقع مىشوند؛ چنانچه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] كتابش را «جامع المسانيد و السنن» ناميده است (متن كتاب، ص9). | ||
«سند» نزد حديثشناسان، طريق متن يا زنجيره به هم پيوسته راويان است كه يكى پس از ديگرى، حديث را روايت مىكنند تا به معصوم(ع) برسد و نيز به منزله ستونى است كه متن حديث بر آن استوار است. نويسندگان معتقدند اگر «مسند» را اسم ابزار بدانيم، حديث مسند، حديثى است كه به آن استناد و بر آن، اعتماد مىشود و دليل به حساب مىآيد. در اين صورت، به قول زمخشرى، لفظ «مسند» در مجاز استعمال شده است. اما اگر آن را اسم مفعول باب افعال بگيريم، حديث مسند، حديثى خواهد بود كه زنجيره راويانش تا به اولين گوينده، رسانيده شده است. در اين صورت، استعمال «مسند» در حقيقت است و نه بر مجاز. گاهى هم «مسند» به صورت مصدر ميمى و به معناى «اسناد دادن» به كار مىرود (همان، ص10). | «سند» نزد حديثشناسان، طريق متن يا زنجيره به هم پيوسته راويان است كه يكى پس از ديگرى، حديث را روايت مىكنند تا به معصوم(ع) برسد و نيز به منزله ستونى است كه متن حديث بر آن استوار است. نويسندگان معتقدند اگر «مسند» را اسم ابزار بدانيم، حديث مسند، حديثى است كه به آن استناد و بر آن، اعتماد مىشود و دليل به حساب مىآيد. در اين صورت، به قول زمخشرى، لفظ «مسند» در مجاز استعمال شده است. اما اگر آن را اسم مفعول باب افعال بگيريم، حديث مسند، حديثى خواهد بود كه زنجيره راويانش تا به اولين گوينده، رسانيده شده است. در اين صورت، استعمال «مسند» در حقيقت است و نه بر مجاز. گاهى هم «مسند» به صورت مصدر ميمى و به معناى «اسناد دادن» به كار مىرود (همان، ص10). |
ویرایش