۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR56865J1.jpg | عنوان =المسودة في أصول الفقه | عنوانهای...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''المسودة في أصول الفقه'''، عنوان کتابی است به زبان عربی با موضوع اصول فقه، اثر سه تن از ائمه آل تیمیه (مجدالدین ابوالبرکات عبدالسلام بن عبدالله بن | '''المسودة في أصول الفقه'''، عنوان کتابی است به زبان عربی با موضوع اصول فقه، اثر سه تن از ائمه آل تیمیه ([[ابن تیمیه، عبدالسلام بن عبدالله|مجدالدین ابوالبرکات عبدالسلام بن عبدالله بن خضر]]، [[ابن تيميه، عبد الحليم بن عبد السلام|شهابالدین ابوالمحاسن عبدالحلیم بن عبدالسلام]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|شیخالاسلام تقیالدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم]]). | ||
گردآوری مطالب کتاب و تبییض آن (نوشتن با خط واضح و روشن)، توسط فقیه حنبلی شهابالدین ابوالعباس احمد بن محمد بن احمد بن عبدالغنی حرانی دمشقی (متوفی 745ق) صورت پذیرفته است. | |||
محمد | گردآوری مطالب کتاب و تبییض آن (نوشتن با خط واضح و روشن)، توسط فقیه حنبلی [[علانی حرانی، احمد بن محمد|شهابالدین ابوالعباس احمد بن محمد بن احمد بن عبدالغنی حرانی دمشقی]] (متوفی 745ق) صورت پذیرفته است. [[عبدالحمید، محمد محییالدین|محمد محییالدین عبدالحمید]] به تحقیق کتاب پرداخته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در واقع مطالب المسودة في أصول الفقه، با تصنیف جَد یعنی مجدالدین عبدالسلام بن تیمیه متوفی 652ق، آغاز شد و پسر یعنی عبدالحلیم بن تیمیه متوفی 682ق، مطالبی را به آن افزود و سپس نوه، یعنی احمد بن تیمیه متوفی 728ق، این مطالب را تکمیل کرد<ref>ر.ک: پایگاه اینترنتی کتابخانهای المكتبة الشاملة الحديثة</ref>. | در واقع مطالب المسودة في أصول الفقه، با تصنیف جَد یعنی [[ابن تیمیه، عبدالسلام بن عبدالله|مجدالدین عبدالسلام بن تیمیه]] متوفی 652ق، آغاز شد و پسر یعنی [[ابن تيميه، عبد الحليم بن عبد السلام|عبدالحلیم بن تیمیه]] متوفی 682ق، مطالبی را به آن افزود و سپس نوه، یعنی [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تیمیه]] متوفی 728ق، این مطالب را تکمیل کرد<ref>ر.ک: پایگاه اینترنتی کتابخانهای المكتبة الشاملة الحديثة</ref>. | ||
اگر بخواهیم تقسیمبندی دقیقتری از فصلها یا مسائل مطرحشده در کتاب، ارائه دهیم باید این فصلها را ذیل بخشهایی کلیتر عرضه کنیم. ازاینرو مباحث کتاب در چند بخش کلی مطرح خواهد شد که هرکدام، فصلهایی را ذیل خود خواهد داشت. با این حساب، بخشهای اصلی مطالب کتاب چنین خواهد بود: مسائل اوامر، مسائل افعال، مسائل نواهی، مسائل عموم، مسائل استثناء، بیان و مجمل و محکم و متشابه و حقیقت و مجاز و امثال آن، نسخ، تعادل و تراجیح، مفهوم و اقسام آن، مسائل تقلید و استصحاب و امثال آن، احکام مجتهد و مقلد و غیره، علم و اقسام آن و امور متعلق به این مسائل و مسائل لغات<ref>ر.ک: همان</ref>. | اگر بخواهیم تقسیمبندی دقیقتری از فصلها یا مسائل مطرحشده در کتاب، ارائه دهیم باید این فصلها را ذیل بخشهایی کلیتر عرضه کنیم. ازاینرو مباحث کتاب در چند بخش کلی مطرح خواهد شد که هرکدام، فصلهایی را ذیل خود خواهد داشت. با این حساب، بخشهای اصلی مطالب کتاب چنین خواهد بود: مسائل اوامر، مسائل افعال، مسائل نواهی، مسائل عموم، مسائل استثناء، بیان و مجمل و محکم و متشابه و حقیقت و مجاز و امثال آن، نسخ، تعادل و تراجیح، مفهوم و اقسام آن، مسائل تقلید و استصحاب و امثال آن، احکام مجتهد و مقلد و غیره، علم و اقسام آن و امور متعلق به این مسائل و مسائل لغات<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
مسئله افعال، مسئله بعدی است که مباحث زیادی را در خود گنجانده و میتواند بهعنوان یک بخش مجزا در کتاب، در نظر گرفته شود. این بخش مشتمل بر مباحثی همچون: انجام فعل، در حالتی که نداند که آن را به کدام نیت انجام داده؟ تعارض فعل و قول شخص، افاده اباحه نمودن فعل پیامبر(ص)، عصمت انبیا(ع) از همه گناهان کبیره به اجماع امت و... است<ref>ر.ک: همان</ref>. | مسئله افعال، مسئله بعدی است که مباحث زیادی را در خود گنجانده و میتواند بهعنوان یک بخش مجزا در کتاب، در نظر گرفته شود. این بخش مشتمل بر مباحثی همچون: انجام فعل، در حالتی که نداند که آن را به کدام نیت انجام داده؟ تعارض فعل و قول شخص، افاده اباحه نمودن فعل پیامبر(ص)، عصمت انبیا(ع) از همه گناهان کبیره به اجماع امت و... است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در سایر بخشها نیز مباحث مربوطه، به شیوه زیر مطرح میشود: در ذیل عنوان «مسألة»، اقوال مربوطه، غالبا بدون قضاوت، نقل میشود، مثل: | در سایر بخشها نیز مباحث مربوطه، به شیوه زیر مطرح میشود: در ذیل عنوان «مسألة»، اقوال مربوطه، غالبا بدون قضاوت، نقل میشود، مثل: مسألة: محل عقل، قلب است؛ این را ابوالحسن تمیمی و قاضی گفتهاند. ابوالحسن میگوید: آنچه ما بدان معتقدیم این است که عقل در قلب است؛ نور آن بهسوی دماغ بالا میآید و از آنجا آنچه در عقل روی داده، به حواس افاضه میگردد. برخی از مردم معتقدند: عقل در دماغ است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص559</ref>. | ||
مسألة: محل عقل، قلب است؛ این را ابوالحسن تمیمی و قاضی گفتهاند. ابوالحسن میگوید: آنچه ما بدان معتقدیم این است که عقل در قلب است؛ نور آن بهسوی دماغ بالا میآید و از آنجا آنچه در عقل روی داده، به حواس افاضه میگردد. برخی از مردم معتقدند: عقل در دماغ است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص559</ref>. | |||
در برخی از مواضع کتاب، اقوال پیرامون یک مطلب در ذیل عنوان «فصل» مطرح میگردد و عنوان «مسألة» بهکار نمیرود. | در برخی از مواضع کتاب، اقوال پیرامون یک مطلب در ذیل عنوان «فصل» مطرح میگردد و عنوان «مسألة» بهکار نمیرود. | ||
ویرایش