۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
وى در سال 672ق در دمشق درگذشت و در دامنه كوه قاسيون به خاك سپرده شد. مقام علمى او در لغت، قرائات، حديث و شعر و به خصوص نحو، مورد ستايش بسيار قرار گرفته، تا آنجا كه مقام او را در نحو به مقام شافعى در فقه همانند كردهاند. | وى در سال 672ق در دمشق درگذشت و در دامنه كوه قاسيون به خاك سپرده شد. مقام علمى او در لغت، قرائات، حديث و شعر و به خصوص نحو، مورد ستايش بسيار قرار گرفته، تا آنجا كه مقام او را در نحو به مقام شافعى در فقه همانند كردهاند. | ||
شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ويژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندانكه به گفتهاى، چون از اقامه جماعت فارغ مىشد، برخى از علماى آن روزگار از جمله ابن خلكان كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى مىكردند. اما با وجود تواتر اين روايت و نيز دوستى عميقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا ابن خلكان در تاريخ خود نامى از وى به ميان نياورده است. | شخصيت علمى و اخلاقى او سبب شده كه نزد همگان و به ويژه همگنانش اعتبار و احترام خاصى بيابد، چندانكه به گفتهاى، چون از اقامه جماعت فارغ مىشد، برخى از علماى آن روزگار از جمله [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] كه در آن زمان منصب قاضى القضاتى را برعهده داشت، وى را تا خانه همراهى مىكردند. اما با وجود تواتر اين روايت و نيز دوستى عميقى كه به تأييد منابع كهن بين آن دو وجود داشته، معلوم نيست چرا [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] در تاريخ خود نامى از وى به ميان نياورده است. | ||
آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلالهايش را سست و بىاساس خوانده و گفته است كه وى هيچگاه به مباحثه و مناقشه تن در نمىداده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت اين ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همين جهت خود هيچگاه در مجالس درس او شركت نجست. ابن جزرى نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مىگويد: «روزها در عادليه به اميد رسيدن شاگردى به انتظار مىنشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمىكرد». | آنچه درباره ابن مالك در منابع آمده، منحصر به ستايش نيست. برخى از جمله ابوحيان اندلسى، نحوى هم وطن و هم روزگار وى، ضمن انتقاد شديد از او، استدلالهايش را سست و بىاساس خوانده و گفته است كه وى هيچگاه به مباحثه و مناقشه تن در نمىداده و پيوسته از آن گريزان بوده است. ابوحيان علت اين ضعف ابن مالك را نداشتن استادان برجسته و بنام دانسته است و به همين جهت خود هيچگاه در مجالس درس او شركت نجست. ابن جزرى نيز او را در قرائات ناموفق دانسته، مىگويد: «روزها در عادليه به اميد رسيدن شاگردى به انتظار مىنشست، اما هيچ كس به درس او اقبال نمىكرد». |
ویرایش