چهارده رساله: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'شيخ اشراق' به 'شيخ اشراق'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ اشراق' به 'شيخ اشراق')
خط ۴۸۵: خط ۴۸۵:


پرتونامه اثرى است كه در آن شيخ شهاب الدين سهروردى انديشه‌هاى اشراقى خود را بطور مختصر به زبان فارسى
پرتونامه اثرى است كه در آن شيخ شهاب الدين سهروردى انديشه‌هاى اشراقى خود را بطور مختصر به زبان فارسى
بيان نموده است.كسانى كه مى‌خواهند از آراء و افكار شيخ اشراق اطلاّع كافى داشته باشند مى‌توانند به حكمة الاشراق،
بيان نموده است.كسانى كه مى‌خواهند از آراء و افكار [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] اطلاّع كافى داشته باشند مى‌توانند به حكمة الاشراق،
تلويحات و مكارحات وى مراجعه نمايند
تلويحات و مكارحات وى مراجعه نمايند


خط ۴۹۳: خط ۴۹۳:
اين رساله در ده فصل تدوين شده است.
اين رساله در ده فصل تدوين شده است.
فصل اوّل:
فصل اوّل:
شيخ اشراق در فصل اوّل به شرح بعضى از اصطلاحات فلسفى مى‌پردازد كه عبارتند از:
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] در فصل اوّل به شرح بعضى از اصطلاحات فلسفى مى‌پردازد كه عبارتند از:
1-تبيين معناى علم حصولى 2-تعريف لفظ كلّى و جزئى 3-بررسى معناى ضرورت،امكان و امتناع 4-بحث پيرامون مفهوم استقراء 5-تعريف معناى جوهر و عرض و بيان معناى جسم همچنين شيخ اشراق بررسى مى‌كند كه كلّى هيچ‌وقت در خارج محقّق نمى‌شود و جايگاه آن صرفا در عقل انسان است.
1-تبيين معناى علم حصولى 2-تعريف لفظ كلّى و جزئى 3-بررسى معناى ضرورت،امكان و امتناع 4-بحث پيرامون مفهوم استقراء 5-تعريف معناى جوهر و عرض و بيان معناى جسم همچنين [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] بررسى مى‌كند كه كلّى هيچ‌وقت در خارج محقّق نمى‌شود و جايگاه آن صرفا در عقل انسان است.
آنگاه ثابت مى‌كند كه صفت از محلّى به محلّ ديگر نمى‌تواند منتقل شود و در نهايت درباره جوهر فرد صحبت كرده و بر
آنگاه ثابت مى‌كند كه صفت از محلّى به محلّ ديگر نمى‌تواند منتقل شود و در نهايت درباره جوهر فرد صحبت كرده و بر
لا يتجزّى بودن آن در خارج برهان اقامه مى‌كند.
لا يتجزّى بودن آن در خارج برهان اقامه مى‌كند.
خط ۵۱۱: خط ۵۱۱:
فصل سوّم:
فصل سوّم:


شيخ اشراق در فصل سوّم تحت عنوان«استبصار نفس»به بحث معرفة النفس مى‌پردازد كه از اهميت زيادى برخوردار است‌وى ابتداء به اثبات نفس مى‌پردازد و در قالب«استبصار و برهان»مجرّد بودن آنرا ثابت مى‌كند البتّه با كمى دقت معلوم مى‌شود كه بيشتر براهين مخصوص بو على است كه معمولا حكماء از آن استفاده مى‌كنند.
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] در فصل سوّم تحت عنوان«استبصار نفس»به بحث معرفة النفس مى‌پردازد كه از اهميت زيادى برخوردار است‌وى ابتداء به اثبات نفس مى‌پردازد و در قالب«استبصار و برهان»مجرّد بودن آنرا ثابت مى‌كند البتّه با كمى دقت معلوم مى‌شود كه بيشتر براهين مخصوص بو على است كه معمولا حكماء از آن استفاده مى‌كنند.
شيخ اشراق بر موجود بودن نفس پيش از بدن اعتقادى ندارد و بر مدّعاى خود دليل اقامه مى‌كند به نظر وى،نفس
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] بر موجود بودن نفس پيش از بدن اعتقادى ندارد و بر مدّعاى خود دليل اقامه مى‌كند به نظر وى،نفس
پيش از بدن موجود نمى‌شود بلكه هر دو باهم بوجود مى‌آيند و رابطه و علاقه ميان آنها علاقۀ عشقى است نه شوقى،
پيش از بدن موجود نمى‌شود بلكه هر دو باهم بوجود مى‌آيند و رابطه و علاقه ميان آنها علاقۀ عشقى است نه شوقى،
چون علاقه شوقى در ميان اجسام و اعراض نيز وجود دارد.ملاّ صدرا در مباحث اسفار به جسمانية الحدوث بودن نفس اشاره كرده و با بيانات زيبا مطلب فوق را مبرهن مى‌سازد.
چون علاقه شوقى در ميان اجسام و اعراض نيز وجود دارد.ملاّ صدرا در مباحث اسفار به جسمانية الحدوث بودن نفس اشاره كرده و با بيانات زيبا مطلب فوق را مبرهن مى‌سازد.
خط ۵۴۵: خط ۵۴۵:
فصل هفتم در غايات و ترتيب موجودات است خداى سبحان چون غنى على الاطلاق است لذا در ذات و صفات به هيچ چيزى محتاج نمى‌باشد و هرچيزى كه در ذات و صفات به چيز ديگرى محتاج باشد او فقير خواهد بود از طرف ديگر حق تعالى
فصل هفتم در غايات و ترتيب موجودات است خداى سبحان چون غنى على الاطلاق است لذا در ذات و صفات به هيچ چيزى محتاج نمى‌باشد و هرچيزى كه در ذات و صفات به چيز ديگرى محتاج باشد او فقير خواهد بود از طرف ديگر حق تعالى
جواد مطلق است يعنى بخشش خودش را بدون هيچ عوض و غرضى انجام مى‌دهد بنابراين فعل او معلّل به هيچ غرضى نيست و او خير محض است.
جواد مطلق است يعنى بخشش خودش را بدون هيچ عوض و غرضى انجام مى‌دهد بنابراين فعل او معلّل به هيچ غرضى نيست و او خير محض است.
به نظر شيخ اشراق هم واجب الوجود و هم مبادى مجرّدات كه عقول هستند هيچ وقت فعلى را با اراده و غرض و همچنين از روى طبع انجام نمى‌دهند زيرا فعل طبيعى مخصوص جسمانيّات است وى در ترتيب موجودات نظام هستى از قاعده اشرف
به نظر [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] هم واجب الوجود و هم مبادى مجرّدات كه عقول هستند هيچ وقت فعلى را با اراده و غرض و همچنين از روى طبع انجام نمى‌دهند زيرا فعل طبيعى مخصوص جسمانيّات است وى در ترتيب موجودات نظام هستى از قاعده اشرف
كمك مى‌گيرد و از واجب تعالى شروع كرده و به هيولاى اولى ختم مى‌كند.
كمك مى‌گيرد و از واجب تعالى شروع كرده و به هيولاى اولى ختم مى‌كند.


خط ۵۶۲: خط ۵۶۲:
چون همه مردم قادر نيستند تا همه امورات و مهمّات خويش را از معاملات و قصاص و نكاح انجام دهند لذا شارعى ضرورى
چون همه مردم قادر نيستند تا همه امورات و مهمّات خويش را از معاملات و قصاص و نكاح انجام دهند لذا شارعى ضرورى
است كه مطلّع بر حقايق عالم جبروت و متخصّص در افعالى باشد كه مردم از آن عاجز هستند و اين همان نبىّ خداست
است كه مطلّع بر حقايق عالم جبروت و متخصّص در افعالى باشد كه مردم از آن عاجز هستند و اين همان نبىّ خداست
به نظر شيخ اشراق شرط اساسى نبىّ آنست كه مأمور باشد از عالم اعلى با اداى رسالت وى بقيّه كارها چون خرق
به نظر [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] شرط اساسى نبىّ آنست كه مأمور باشد از عالم اعلى با اداى رسالت وى بقيّه كارها چون خرق
عادت و انذار از مغيبات و اطّلاع بر علوم را از اولياء و بزرگان حقيقت را نيز جايز مى‌داند.
عادت و انذار از مغيبات و اطّلاع بر علوم را از اولياء و بزرگان حقيقت را نيز جايز مى‌داند.
در باب كرامات گفته مى‌شود كه اگر كسى نفس او به نور حقّ و ملا اعلى روشن شود مى‌تواند عالم مادّه را در تحت تصرّف خود
در باب كرامات گفته مى‌شود كه اگر كسى نفس او به نور حقّ و ملا اعلى روشن شود مى‌تواند عالم مادّه را در تحت تصرّف خود
درآورد سخن او در ملكوت اعلى مسموع و دعاى او در حق بندگان مستجاب واقع مى‌شود.
درآورد سخن او در ملكوت اعلى مسموع و دعاى او در حق بندگان مستجاب واقع مى‌شود.
شيخ اشراق در پايان رساله عبارتى دارد كه در كتاب تلويحات هم به آن اشاره مى‌كند به عقيدۀ وى هركه در ملكوت
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] در پايان رساله عبارتى دارد كه در كتاب تلويحات هم به آن اشاره مى‌كند به عقيدۀ وى هركه در ملكوت
عالم دائما متفكّر باشد و از لذات حسى پرهيز نمايد مگر بقدر حاجت و نماز شب به پا دارد و بر بيدارى آن مواظبت
عالم دائما متفكّر باشد و از لذات حسى پرهيز نمايد مگر بقدر حاجت و نماز شب به پا دارد و بر بيدارى آن مواظبت
نمايد و كتاب الهى بسيار تلاوت كند و به افكار لطيف سرّ خود را تلطيف نمايد و با ملاء اعلى مناجات
نمايد و كتاب الهى بسيار تلاوت كند و به افكار لطيف سرّ خود را تلطيف نمايد و با ملاء اعلى مناجات
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش