دروس معرفت نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا')
خط ۵۳: خط ۵۳:




پاره‌اى از اصول مطرح شده در كتاب، اجمالا، عبارتند از: قتى وجود را بررسى مى‌كنيم، به اين نتيجه مى‌رسيم كه هر چه هست موجود است و همه چيز از وجود پديد آمده و وجود، عين واقعيّت است. كسانى كه واقعيّت را انكار مى‌كنند، به سوفسطايى معروفند كه ابن سينا در الهيّات، جواب آنها را مى‌دهد. واسطه‌اى بين وجود و عدم نيست. برخى از متكلمين عامه، معتقد به حال هستند. موجودات نظام هستى، با هم پيوستگى دارند و چون اتّفاقى نيستند، لذا هدف‌مندند.
پاره‌اى از اصول مطرح شده در كتاب، اجمالا، عبارتند از: قتى وجود را بررسى مى‌كنيم، به اين نتيجه مى‌رسيم كه هر چه هست موجود است و همه چيز از وجود پديد آمده و وجود، عين واقعيّت است. كسانى كه واقعيّت را انكار مى‌كنند، به سوفسطايى معروفند كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در الهيّات، جواب آنها را مى‌دهد. واسطه‌اى بين وجود و عدم نيست. برخى از متكلمين عامه، معتقد به حال هستند. موجودات نظام هستى، با هم پيوستگى دارند و چون اتّفاقى نيستند، لذا هدف‌مندند.


در بحث حركت، گفته مى‌شود كه حركت، در چيزى است كه فاقد كمالى باشد و موجودى كه كمال مطلق است، حركت در او متصوّر نيست. موجودات متحرّك داراى درجات و مراتب مختلفى هستند. هر گاه سلسله موجودات، به موجودى منتهى شود، بايد آن موجود، غايت و كمال كمالات و نهايت و منتهاى همه موجودات باشد و ما دون او، همه، محتاج باشند.
در بحث حركت، گفته مى‌شود كه حركت، در چيزى است كه فاقد كمالى باشد و موجودى كه كمال مطلق است، حركت در او متصوّر نيست. موجودات متحرّك داراى درجات و مراتب مختلفى هستند. هر گاه سلسله موجودات، به موجودى منتهى شود، بايد آن موجود، غايت و كمال كمالات و نهايت و منتهاى همه موجودات باشد و ما دون او، همه، محتاج باشند.
خط ۵۹: خط ۵۹:
هيچ موجودى در حد خود، نه ناقص است و نه شرّ. نطفه، مربّى و محيط در سعادت و شقاوت انسان تأثير بسزايى دارند. حركت، عبارت است از خروج شىء از قوه در امرى، به فعل تدريجا. براى متحرّك، بايد مخرجى باشد كه وى را از نقص به كمال برساند. كتاب و آموزگار، معدّاتند، معلّم ديگرى است.
هيچ موجودى در حد خود، نه ناقص است و نه شرّ. نطفه، مربّى و محيط در سعادت و شقاوت انسان تأثير بسزايى دارند. حركت، عبارت است از خروج شىء از قوه در امرى، به فعل تدريجا. براى متحرّك، بايد مخرجى باشد كه وى را از نقص به كمال برساند. كتاب و آموزگار، معدّاتند، معلّم ديگرى است.


آن گوهرى كه به لفظ من و انا، به آن اشاره مى‌كنيم، موجودى غير از بدن است. ابن سينا، هم در اشارات و هم در شفا، دليل تجربى مى‌آورد كه نفس، غير از بدن است. انسان، موجود ممتدّى است كه از مرحله اعلى تا به پايين‌ترين مرتبه‌اش، همه، يك شخصيّت است. همه شئون و اطوارى كه از بدن مشاهده مى‌شود، از گوهر نفس انسان صادر مى‌شود.
آن گوهرى كه به لفظ من و انا، به آن اشاره مى‌كنيم، موجودى غير از بدن است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، هم در اشارات و هم در شفا، دليل تجربى مى‌آورد كه نفس، غير از بدن است. انسان، موجود ممتدّى است كه از مرحله اعلى تا به پايين‌ترين مرتبه‌اش، همه، يك شخصيّت است. همه شئون و اطوارى كه از بدن مشاهده مى‌شود، از گوهر نفس انسان صادر مى‌شود.


آن گوهرى كه با لفظ من و انا و مانند اينها، به آن اشاره مى‌كنيم، به نام‌هاى گوناگون خوانده مى‌شود، چون: نفس، نفس ناطقه، روح، عقل، قوه عاقله، قوّه مميزه، روان، جان، دل، جام جهان‌نما، طوطى و نام‌هاى بسيار ديگر، ولى آنچه در كتب حكما، رواج دارد، همان پنج نام نخستين است. بدن، مرتبه نازله نفس است كه در آن، تصرّف مى‌كند و آثار وجوديش را در او پياده مى‌كند.
آن گوهرى كه با لفظ من و انا و مانند اينها، به آن اشاره مى‌كنيم، به نام‌هاى گوناگون خوانده مى‌شود، چون: نفس، نفس ناطقه، روح، عقل، قوه عاقله، قوّه مميزه، روان، جان، دل، جام جهان‌نما، طوطى و نام‌هاى بسيار ديگر، ولى آنچه در كتب حكما، رواج دارد، همان پنج نام نخستين است. بدن، مرتبه نازله نفس است كه در آن، تصرّف مى‌كند و آثار وجوديش را در او پياده مى‌كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش