۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '== وابستهها == {{وابستهها}}') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن بشكوال' به 'ابن بشكوال') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«ابن دحيه، مجد الدين عمر بن حسن بن على بن محمد بن فرح كلبى»، مكنى به ابوالخطاب و معروف به ذوالنّسبين (544 - 633ق)، محدث، لغوى، فقيه، مورخ آشنا به ايام عرب و شاعر اندلسى، در بَلنسيه (والانسيا) زاده شد و در قاهره درگذشت و در سَفح المقطم مدفون گرديد. ابن دحيه نسب خود را از جانب پدر به دحيه از صحابه پيامبر اكرم(ص) و از سوى مادر به ابن بسام فاطمى علوى از نسل حسين بن على(ع) مىرساند و به همين سبب خود را ذوالنسبين مىناميد، اما مخالفانش نسبت او به دحيه كلبى را نفى كرده و گفتهاند كه دحيه، بلاعَقِب بوده است. | «ابن دحيه، مجد الدين عمر بن حسن بن على بن محمد بن فرح كلبى»، مكنى به ابوالخطاب و معروف به ذوالنّسبين (544 - 633ق)، محدث، لغوى، فقيه، مورخ آشنا به ايام عرب و شاعر اندلسى، در بَلنسيه (والانسيا) زاده شد و در قاهره درگذشت و در سَفح المقطم مدفون گرديد. ابن دحيه نسب خود را از جانب پدر به دحيه از صحابه پيامبر اكرم(ص) و از سوى مادر به ابن بسام فاطمى علوى از نسل حسين بن على(ع) مىرساند و به همين سبب خود را ذوالنسبين مىناميد، اما مخالفانش نسبت او به دحيه كلبى را نفى كرده و گفتهاند كه دحيه، بلاعَقِب بوده است. | ||
او كه به تحصيل علم و استفاده از محضر مشايخ و رجال حديث و تاريخ توجه خاص داشت، در همان ايام جوانى زادگاهش را ترك گفت و به سير و سفر پرداخت و در جستوجوى علم به شهرهاى مختلف اندلس، مراكش، مصر، شام، عراق، حجاز و ايران (خراسان و اصفهان) رفت و در اين نواحى نزد دانشمندان بنام زمان شاگردى كرد. از استادان او كسانى چون ابن | او كه به تحصيل علم و استفاده از محضر مشايخ و رجال حديث و تاريخ توجه خاص داشت، در همان ايام جوانى زادگاهش را ترك گفت و به سير و سفر پرداخت و در جستوجوى علم به شهرهاى مختلف اندلس، مراكش، مصر، شام، عراق، حجاز و ايران (خراسان و اصفهان) رفت و در اين نواحى نزد دانشمندان بنام زمان شاگردى كرد. از استادان او كسانى چون [[ابن بشکوال، خلف بن عبد الملک|ابن بشكوال]]، ابوبكر بن جدّ، ابوبكر بن خير و ابن مضا را در اندلس و ابوجعفر صيدلانى در اصفهان و منصور بن عبد المنعم فراوى را در نيشابور مىتوان نام برد. برخى نيز مانند حسن بن احمد بن بيسانى و ابوشامه عبد الرحمان بن اسماعيل از او اجازه روايت يافتهاند. | ||
ابن دحيه پس از آنكه از اندلس به مصر سفر كرد، به دربار ملك عادل ايوبى پيوست و از سوى وى به معلمى فرزندش كامل محمد برگزيده شد. بعدها كه كامل دارالحديث را ساخت، ابن دحيه را به رياست آنجا گماشت. در مورد مهارت وى در لغت گفتهاند كه او «حوشي اللغة» بود؛ يعنى سخن وى مشحون از غرايب و نوادر لغات و غوامض آن بود. داورى مورخان در باره ابن دحيه بسيار متفاوت است. درحالىكه اندلسيان، او را دانشمندى بزرگ مىدانند و مىستايند، برخى نيز او را به جعل نسب، انتحال شعرى، وضع حديث و گزافهگويى در حفظ احاديث و استماع از استادان متهم كردهاند. وى دو بار نيز به سمت قاضى شهر دانيه منصوب شد. | ابن دحيه پس از آنكه از اندلس به مصر سفر كرد، به دربار ملك عادل ايوبى پيوست و از سوى وى به معلمى فرزندش كامل محمد برگزيده شد. بعدها كه كامل دارالحديث را ساخت، ابن دحيه را به رياست آنجا گماشت. در مورد مهارت وى در لغت گفتهاند كه او «حوشي اللغة» بود؛ يعنى سخن وى مشحون از غرايب و نوادر لغات و غوامض آن بود. داورى مورخان در باره ابن دحيه بسيار متفاوت است. درحالىكه اندلسيان، او را دانشمندى بزرگ مىدانند و مىستايند، برخى نيز او را به جعل نسب، انتحال شعرى، وضع حديث و گزافهگويى در حفظ احاديث و استماع از استادان متهم كردهاند. وى دو بار نيز به سمت قاضى شهر دانيه منصوب شد. |
ویرایش