اللوامع النورانية في أسماء علي و أهل‌بيته القرآنية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:




«اللوامع النورانية في أسماء علي و أهل بيته القرآنية»، اثر سيد هاشم حسينى بحرانى (متوفاى 1107ق) است كه به زبان عربى نوشته و در آن آياتى كه در شأن و فضايل اهل‌بيت(ع) نازل شده، همراه با رواياتى كه اين نكات را بيان كرده، آورده است.
'''اللوامع النورانية في أسماء علي و أهل بيته القرآنية'''، اثر [[بحرانی، هاشم بن سلیمان |سيد هاشم حسينى بحرانى]] (متوفاى 1107ق) است كه به زبان عربى نوشته و در آن آياتى كه در شأن و فضايل اهل‌بيت(ع) نازل شده، همراه با رواياتى كه اين نكات را بيان كرده، آورده است.


اين اثر را شيخ حامد فدوى اردستانى تصحيح كرده و بر آن تعليقاتى نوشته و با افزودن مقدمه‌اى عالمانه درباره شرح حال و منزلت علمى نويسنده و آثار ايشان، منتشر ساخته است.
اين اثر را شيخ حامد فدوى اردستانى تصحيح كرده و بر آن تعليقاتى نوشته و با افزودن مقدمه‌اى عالمانه درباره شرح حال و منزلت علمى نويسنده و آثار ايشان، منتشر ساخته است.
خط ۷۱: خط ۷۱:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ 17 ذى‌الحجه 1428ق در قم نوشته، با بيان اينكه فضايل اهل‌بيت(ع) آن‌قدر فراوان است كه قابل شمارش نيست، توضيحاتى در مورد شرح حال و منزلت علمى نويسنده و فهرست آثار علمى او داده و همچنين ستايش‌هاى دانشمندان در مورد نويسنده كتاب را آورده است <ref>مقدمه كتاب، ص7-33</ref>.
#مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ 17 ذى‌الحجه 1428ق در قم نوشته، با بيان اينكه فضايل اهل‌بيت(ع) آن‌قدر فراوان است كه قابل شمارش نيست، توضيحاتى در مورد شرح حال و منزلت علمى نويسنده و فهرست آثار علمى او داده و همچنين ستايش‌هاى دانشمندان در مورد نويسنده كتاب را آورده است <ref>مقدمه كتاب، ص7-33</ref>.
 
#نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و ساير مشخصات نگارش آن معلوم نيست، تأكيد كرده است كه بعد از آنكه خداى متعال به من توفيق داد و از نگارش كتاب «البرهان في تفسير القرآن» فراغت يافتم، شروع به نگارش اين كتاب كردم كه بسيارى از روايات در مورد فضايل اهل‌بيت(ع) در آن گرد آمده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص35. توجه شود كه در اين قسمت، عبارات عربى متن تصحيح‌شده چاپى موجود، افتادگى دارد و ترجمه بر اساس متن صحيح انجام شده كه با استفاده از قياس و سياق به دست آمده است</ref>.
2. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و ساير مشخصات نگارش آن معلوم نيست، تأكيد كرده است كه بعد از آنكه خداى متعال به من توفيق داد و از نگارش كتاب «البرهان في تفسير القرآن» فراغت يافتم، شروع به نگارش اين كتاب كردم كه بسيارى از روايات در مورد فضايل اهل‌بيت(ع) در آن گرد آمده است <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص35. توجه شود كه در اين قسمت، عبارات عربى متن تصحيح‌شده چاپى موجود، افتادگى دارد و ترجمه بر اساس متن صحيح انجام شده كه با استفاده از قياس و سياق به دست آمده است</ref>.
#نويسنده، قبل از ورود در اصل بحث، مقدمه‌اى علمى آورده كه داراى چهار فايده است: معناى آل محمد(ص)؛ رواياتى كه از اميرالمؤمنين على(ع) نقل شده درباره اسمائى كه در قرآن مخصوص ايشان است؛ در مورد اينكه قرآن، ظاهرى دارد و باطنى و در مورد تقسيم‌بندى قرآن و بيان قسمت‌هايى كه درباره اميرالمؤمنين على(ع) نازل شده است.
 
#نويسنده، در مورد آيه مباركه ''' «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» ''' <ref>حمد: 6</ref>، رواياتى آورده و حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و راه اهل‌بيت(ع) را همان راه مستقيم دانسته است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص49-51</ref>.
3. نويسنده، قبل از ورود در اصل بحث، مقدمه‌اى علمى آورده كه داراى چهار فايده است: معناى آل محمد(ص)؛ رواياتى كه از اميرالمؤمنين على(ع) نقل شده درباره اسمائى كه در قرآن مخصوص ايشان است؛ در مورد اينكه قرآن، ظاهرى دارد و باطنى و در مورد تقسيم‌بندى قرآن و بيان قسمت‌هايى كه درباره اميرالمؤمنين على(ع) نازل شده است.
#نويسنده به نقل از ابن عباس روايتى نقل كرده است كه چون آيه ''' «... قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّة فِي الْقُرْبى...» ''' <ref>شورى: 23</ref> نازل شد، مردم گفتند اى رسول خدا نزديكان شما كيستند كه بر ما محبت آنان واجب شده است؟ پيامبر(ص) فرمود: على و فاطمه و دو پسر آن دو(ع). نويسنده افزوده است: روايات در اين زمينه از طرف شيعه و سنى فراوان است و بسيارى از آن‌ها را در كتاب «البرهان» از طريق فريقين نقل كرده‌ام <ref>همان، ص603</ref>.
 
#نويسنده، يادآور شده است: عمار بن ياسر نقل كرده است كه روزى به ديدار مولايم على(ع) رفتم و او در چهره من ناراحتى‌اى ديد؛ پس پرسيد: تو را چه شده است؟ گفتم: بدهى‌اى دارم كه طلبكارم آمده و طلبش را مى‌خواهد؛ پس او به سنگى كه در آنجا افتاده بود، اشاره كرد و فرمود: اين را بردار و قرضت را ادا كن! گفتم: اين كه سنگ است! فرمود: خدا را به حقّ من قسم بده تا آن را براى تو تبديل به طلا كند. عمار گفت: پس دعا كردم و خدا را به اسم على(ع) قسم دادم، پس آن سنگ تبديل به طلا شد. پس اميرالمؤمنين(ع) فرمود: هر مقدارى كه مى‌خواهى بردار! گفتم: چطورى جدا كنم؟! چگونه نرم مى‌شود؟! فرمود: اى ضعيف اليقين! خدا را به نام من بخوان تا نرم شود؛ زيرا خدا با نام من آهن را براى داوود نرم كرد. عمار گفت پس من خدا را به نام او خواندم، پس نرم شد و من آن مقدارى كه نياز داشتم، برداشتم و بعد مولا فرمود: پس خدا را به نام من بخوان تا باقى‌مانده‌اش سنگ شود؛ پس من چنان دعا كردم و همان شد كه او گفت <ref>همان، ص909-910</ref>.
4. نويسنده، در مورد آيه مباركه ''' «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» ''' <ref>حمد: 6</ref>، رواياتى آورده و حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و راه اهل‌بيت(ع) را همان راه مستقيم دانسته است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص49-51</ref>.
 
5. نويسنده به نقل از ابن عباس روايتى نقل كرده است كه چون آيه ''' «... قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّة فِي الْقُرْبى...» ''' <ref>شورى: 23</ref> نازل شد، مردم گفتند اى رسول خدا نزديكان شما كيستند كه بر ما محبت آنان واجب شده است؟ پيامبر(ص) فرمود: على و فاطمه و دو پسر آن دو(ع). نويسنده افزوده است: روايات در اين زمينه از طرف شيعه و سنى فراوان است و بسيارى از آن‌ها را در كتاب «البرهان» از طريق فريقين نقل كرده‌ام <ref>همان، ص603</ref>.
 
6. نويسنده، يادآور شده است: عمار بن ياسر نقل كرده است كه روزى به ديدار مولايم على(ع) رفتم و او در چهره من ناراحتى‌اى ديد؛ پس پرسيد: تو را چه شده است؟ گفتم: بدهى‌اى دارم كه طلبكارم آمده و طلبش را مى‌خواهد؛ پس او به سنگى كه در آنجا افتاده بود، اشاره كرد و فرمود: اين را بردار و قرضت را ادا كن! گفتم: اين كه سنگ است! فرمود: خدا را به حقّ من قسم بده تا آن را براى تو تبديل به طلا كند. عمار گفت: پس دعا كردم و خدا را به اسم على(ع) قسم دادم، پس آن سنگ تبديل به طلا شد. پس اميرالمؤمنين(ع) فرمود: هر مقدارى كه مى‌خواهى بردار! گفتم: چطورى جدا كنم؟! چگونه نرم مى‌شود؟! فرمود: اى ضعيف اليقين! خدا را به نام من بخوان تا نرم شود؛ زيرا خدا با نام من آهن را براى داوود نرم كرد. عمار گفت پس من خدا را به نام او خواندم، پس نرم شد و من آن مقدارى كه نياز داشتم، برداشتم و بعد مولا فرمود: پس خدا را به نام من بخوان تا باقى‌مانده‌اش سنگ شود؛ پس من چنان دعا كردم و همان شد كه او گفت <ref>همان، ص909-910</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش