۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== انگیزه تألیف == | == انگیزه تألیف == | ||
نگيزه تاليف اين اثر را مفسر چنين گزارش ميدهد:« شاه طهماسب صفوى بنده ابو الفتح حسينى را مأمور گردانيد كه آيات احكام را به لغت فارسى تفسير نمايد و در تحقيق و تدقيق الفاظ و معانى آيات مذكوره و توضيح و تنقيح وجه استنباط احكام از ايشان سعى بليغ به تقديم | نگيزه تاليف اين اثر را مفسر چنين گزارش ميدهد:« شاه طهماسب صفوى بنده ابو الفتح حسينى را مأمور گردانيد كه آيات احكام را به لغت فارسى تفسير نمايد و در تحقيق و تدقيق الفاظ و معانى آيات مذكوره و توضيح و تنقيح وجه استنباط احكام از ايشان سعى بليغ به تقديم رساند تا همه كس از اين تفسير نفع يابد و چون آفتاب جهان تاب نور فيض آن بر همه كس تابد پس به موجب فرمان شروع در تفسير مذكور نمود و حسب المقدور بدين خدمت قيام نموده در ايجاز و اطناب حد وسط رعايت شد.»(متن کتاب، ج1، ص8) | ||
==درباره كتاب و اهميت آن== | ==درباره كتاب و اهميت آن== | ||
قرآن مجيد كتابیاست مشتمل بر مصالح جامعۀ بشرى متكفل اصلاح معاش و معاد كه در اثر پيروى و تمسك به آن مىتوان از تاريكى نادانى نجات يافت. از اينست كه علماء اسلام از قديم الايام در راه فهم مطالب قرآن مجيد اعمار خود را صرف تا کتابهاى نفيسى در موضوع تفسير آيات آن به جامعۀ اسلامى يادگار | قرآن مجيد كتابیاست مشتمل بر مصالح جامعۀ بشرى متكفل اصلاح معاش و معاد كه در اثر پيروى و تمسك به آن مىتوان از تاريكى نادانى نجات يافت. از اينست كه علماء اسلام از قديم الايام در راه فهم مطالب قرآن مجيد اعمار خود را صرف تا کتابهاى نفيسى در موضوع تفسير آيات آن به جامعۀ اسلامى يادگار نهادهاند خصوصا دانشمندان شيعۀ اهلبيت حضرت رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم كه عمر گرانبهاى خودشان را شب و روز در بحث و تحقيق مزايا و كنوز مخفيۀ آن قرآن مجيد صرف و جامعۀ تشيع را بنور حقيقتش مانند آفتاب تابان منور گردانيدهاند، از آن جمله: علامه جليل القدر السيد امير ابوالفتح ابن المير مخدوم حسینى جرجانى است كه پردۀ آيات نازله در احكام فرعیه را با اضافۀ اخبار صحاح و آثار مربوطه كشف و تفسير و ترجمه به فارسى نموده و آن را تفسير شاهى ناميده است به طورى كه همۀ دانشمندان بلكه آشنايان به زبان فارسى مىتوانند از محتويات آن سفر بزرگ استفاده نمايند. | ||
تفسير شاهى: جامع مطالب مهمه و داراى نكات و دقايق كنز العرفان و زبدة البيان بوده مانند قلائد الدرر در موضوع تطبيق فروع با اصول ببيان شيرين و شيوۀ شگفت انگيز گوى سبقت را از ساير كتب مربوطه ربوده به جامعۀ علم اهداء كرده است. | تفسير شاهى: جامع مطالب مهمه و داراى نكات و دقايق كنز العرفان و زبدة البيان بوده مانند قلائد الدرر در موضوع تطبيق فروع با اصول ببيان شيرين و شيوۀ شگفت انگيز گوى سبقت را از ساير كتب مربوطه ربوده به جامعۀ علم اهداء كرده است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
پيرامون روش تفسيرى مفسر بايد گفت: در ميان مفسران اسلامى دو روش در تفسير فقهى قرآن معمول ميباشد، روش اول آن است كه از آغاز قرآن تا انجام آن به ترتيب آيات احكام را مورد بررسى قرار ميدهند. اين روش تفسير فقهى ترتيبى نام دارد كه در ميان مفسران اهل سنت رواج دارد و نام اينگونه تفاسير« احكام القرآن» ميباشد مانند احكام القرآن ابو عبد الله محمد بن ادريس شافعى( ۲۰۴ ق)، ابو بكر احمد بن محمد جصاص رازى( ۳۷۰ ق)، ابو الحسن على كياهراس( ۵۰۴ ق و ابو بكر محمد بن عبد الله مشهور به ابن عربى معافرى( ۵۴۳ ق) | پيرامون روش تفسيرى مفسر بايد گفت: در ميان مفسران اسلامى دو روش در تفسير فقهى قرآن معمول ميباشد، روش اول آن است كه از آغاز قرآن تا انجام آن به ترتيب آيات احكام را مورد بررسى قرار ميدهند. اين روش تفسير فقهى ترتيبى نام دارد كه در ميان مفسران اهل سنت رواج دارد و نام اينگونه تفاسير« احكام القرآن» ميباشد مانند احكام القرآن ابو عبد الله محمد بن ادريس شافعى( ۲۰۴ ق)، ابو بكر احمد بن محمد جصاص رازى( ۳۷۰ ق)، ابو الحسن على كياهراس( ۵۰۴ ق و ابو بكر محمد بن عبد الله مشهور به ابن عربى معافرى( ۵۴۳ ق) | ||
البته برخى از تفاسير كه اختصاص به تفسير فقهى ندارند ولى به تفسير فقهى آيات احكام پرداختهاند نيز ملحق به آنها ميباشند و جزو اين روش به حساب مىآيند مانند تفسير الجامع لاحكام القرآن قرطبى. | |||
روش دوم بدينگونه است كه آيات فقهى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى يعنى از طهارت تا ديات بصورت موضوعى مورد بحث قرار ميدهند. اين روش، تفسير فقهى موضوعى به شمار مىآيد و بيشتر در ميان مفسران شيعى رواج دارد. نام اينگونه تفاسير« آيات الاحكام» ميباشد مانند آيات الاحكام محمد استرآبادى( ۱۰۲۴ ق)، سيد حسين حسينى قزوينى، سيد محمد ابراهيم حسينى مرعشى( ۱۲۴۰ ق)، سيد شمس الدين محمد حسينى مرعشى( ۱۱۸۱ ق)، شيخ خلف آل عصفور بحرانى و سيد محمد ابراهيم حسينى اصفهانى( ۱۳۷۷ ق). | روش دوم بدينگونه است كه آيات فقهى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى يعنى از طهارت تا ديات بصورت موضوعى مورد بحث قرار ميدهند. اين روش، تفسير فقهى موضوعى به شمار مىآيد و بيشتر در ميان مفسران شيعى رواج دارد. نام اينگونه تفاسير« آيات الاحكام» ميباشد مانند آيات الاحكام محمد استرآبادى( ۱۰۲۴ ق)، سيد حسين حسينى قزوينى، سيد محمد ابراهيم حسينى مرعشى( ۱۲۴۰ ق)، سيد شمس الدين محمد حسينى مرعشى( ۱۱۸۱ ق)، شيخ خلف آل عصفور بحرانى و سيد محمد ابراهيم حسينى اصفهانى( ۱۳۷۷ ق). | ||
از اين رو تفسير شاهى را آيات الاحكام | از اين رو تفسير شاهى را آيات الاحكام ناميدهاند زيرا مفسر در اين تفسير آيات احكام فرعى قرآن را بر اساس ترتيب ابواب فقهى( از باب طهارت تا باب ديات) مطرح نموده و مورد استنباط قرار داده است. | ||
وى در اين زمينه مىنويسد:« بدانكه مفسران آيات احكام متعلق به اصول عقايد را كه اصول پنجگانه عبارت از آن است، ايراد | وى در اين زمينه مىنويسد:« بدانكه مفسران آيات احكام متعلق به اصول عقايد را كه اصول پنجگانه عبارت از آن است، ايراد ننمودهاند و عهدهدار تفسير آنها نشدهاند. و تخصيص فرمودهاند كلام درين مقام را به آيات متعلق به احكام فرعى و شايد وجه تخصيص آن است كه مطلوب در اصول خمسه يقين است و ميان علماء اختلاف است در آنكه دليل نقلى گاهى افاده يقين ميكند يا اصلا افاده يقين نمىكند و معلوم نيست كه آيات مذكوره افاده يقين مىكند يا نمىكند... بنابراين بنده نيز متابعت ايشان نموده متعرض آيات اصول نشده و به آيات فروع اكتفاء كرده به ترتيب كتب فقهى ايراد نمودهام.»تفسير شاهى جلد ۱ صفحه ۹ متن | ||
وى در آغاز هر بابى پس از عنوان باب تعريف لغوى و اصطلاحى آنرا مطرح مىنمايد و سپس بر اساس مباحث كلى و اصلى آن باب آيات مربوط به آن را مطرح مىنمايد. ابتدا ترجمه آيه را به فارسى مىنگارد. اگر آيه نياز به شرح و توضيح لغوى، صرفى و نحوى داشته باشد، به آن مىپردازد و سپس به تفسير مفردات و جملات آيه پرداخته و در پايان تفسير فقهى و استنباط احكام فرعى از آيه را مورد بحث و بررسى قرار ميدهد. | وى در آغاز هر بابى پس از عنوان باب تعريف لغوى و اصطلاحى آنرا مطرح مىنمايد و سپس بر اساس مباحث كلى و اصلى آن باب آيات مربوط به آن را مطرح مىنمايد. ابتدا ترجمه آيه را به فارسى مىنگارد. اگر آيه نياز به شرح و توضيح لغوى، صرفى و نحوى داشته باشد، به آن مىپردازد و سپس به تفسير مفردات و جملات آيه پرداخته و در پايان تفسير فقهى و استنباط احكام فرعى از آيه را مورد بحث و بررسى قرار ميدهد. |
ویرایش