تبيين الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR05992J1.jpg | عنوان =تبيين الأصول | عنوان‌های دیگر = |پ...» ایجاد کرد)
 
خط ۵۰: خط ۵۰:
# شیرازی در نگارش مباحث، تسلسل منطقی مباحث را لحاظ کرده است که مبتنی بر تقدم رتبی است. طلبه به روش علمی صحیح که ذهن از پراکندگی و تشویش مصون بماند از مطلبی به مطلب دیگر منتقل می‌شود.  
# شیرازی در نگارش مباحث، تسلسل منطقی مباحث را لحاظ کرده است که مبتنی بر تقدم رتبی است. طلبه به روش علمی صحیح که ذهن از پراکندگی و تشویش مصون بماند از مطلبی به مطلب دیگر منتقل می‌شود.  
# او در مباحث بنای بر اختصار مطالب مفصل و موجز نمودن آن در عبارات کاملی دارد که به راحت‌ترین راه به مقصود برساند؛ او ابتدا اصل مطلب را بیان و سپس آن را مستدل و تحلیل و بررسی می‌کند؛ خواه آن دیدگاه از خودش یا دیگران باشد و از آن استفاده کند یا آن را رد کند. او دیدگاه‌های مختلف را در هر موضوع مطرح و دیدگاه صحیح را بدون جانب‌داری پذیرفته و دیدگاه اشتباه را رد می‌کند؛ این از مهم‌ترین بنیان‌های بحث علمی سازنده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>‏.
# او در مباحث بنای بر اختصار مطالب مفصل و موجز نمودن آن در عبارات کاملی دارد که به راحت‌ترین راه به مقصود برساند؛ او ابتدا اصل مطلب را بیان و سپس آن را مستدل و تحلیل و بررسی می‌کند؛ خواه آن دیدگاه از خودش یا دیگران باشد و از آن استفاده کند یا آن را رد کند. او دیدگاه‌های مختلف را در هر موضوع مطرح و دیدگاه صحیح را بدون جانب‌داری پذیرفته و دیدگاه اشتباه را رد می‌کند؛ این از مهم‌ترین بنیان‌های بحث علمی سازنده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>‏.
# رعایت امانت علمی از دیگر ویژگی‌های کتاب است. سید از انتساب اقوال و آراء به صاحبان آنها غفلت نکرده و بدون توجه به معروفیت یا عدم آن، نام نویسنده یا منبع سخن را ذکر می‌کند.
# رعایت امانت علمی از دیگر ویژگی‌های کتاب است. سید از انتساب اقوال و آراء به صاحبان آنها غفلت نکرده و بدون توجه به معروفیت یا عدم آن، نام نویسنده یا منبع سخن را ذکر می‌کند.
# وی با تطبیق ضوابط اصولی بر موارد فقهی، بین فقه و اصول تقارب ایجاد کرده است. این مسئله طلبه را در فهم اهمیت علم اصول و پی‌ بردن به ثمرات مباحث اصولی یاری می‌رساند. با این روش، نویسنده از اسلوب متعارف بین اصولیون در اکتفا به بحث اصولی و واگذاری امر تطبیق به فقه - که سبب قطع ارتباط بین فقه و اصول و افزودن بر دشواری فقاهت نزد طلاب شده - ‌خارج گردیده است؛ به‌عنوان مثال در بحث تجری، تعدادی از مطالب متعلق به فقه مانند: تجری، مخلّ به عدالت هست یا نه؟ و بحث از معنی عدالت و فسق که متفرع بر آن است و احتمالات متعدد - که بر برخی عنوان تجری صدق می‌کند و بر برخی نه - ‌را متذکر می‌شود.  
# وی با تطبیق ضوابط اصولی بر موارد فقهی، بین فقه و اصول تقارب ایجاد کرده است. این مسئله طلبه را در فهم اهمیت علم اصول و پی‌ بردن به ثمرات مباحث اصولی یاری می‌رساند. با این روش، نویسنده از اسلوب متعارف بین اصولیون در اکتفا به بحث اصولی و واگذاری امر تطبیق به فقه - که سبب قطع ارتباط بین فقه و اصول و افزودن بر دشواری فقاهت نزد طلاب شده - ‌خارج گردیده است؛ به‌عنوان مثال در بحث تجری، تعدادی از مطالب متعلق به فقه مانند: تجری، مخلّ به عدالت هست یا نه؟ و بحث از معنی عدالت و فسق که متفرع بر آن است و احتمالات متعدد - که بر برخی عنوان تجری صدق می‌کند و بر برخی نه - ‌را متذکر می‌شود.  
# نویسنده در این اثر نوآوری‌هایی نیز داشته است. وی گاه به ثمراتی اشاره می‌کند که در موضوع خود جدید است؛ بنابراین وی بر نتایجی که دیگران به آن رسیده‌اند، مطالبی را افزوده که باب اسرار جدیدی را در علم اصول گشوده است؛ از باب مثال در مسئله بیان غرض از تکلیف و امر شرعی، مشهور بین اصولیون این است که غرض از امر شرعی و تعلقش به ذمه عبد، ایجاد انگیزه در نفس بنده و تشویقش به عمل و اتیان مأموربه است و اگر چنین نبود صدور امر لغو بود. نویسنده این دیدگاه را با تکلیف انسان خواب و کافر نقض کرده است؛ چراکه بدون شک نائم و کافر مکلفند و امر شرعی متوجه آنهاست، همان ‌گونه که به غیر آنها نیز تعلق گرفته است. این در حالی است که داعی و انگیزه‌ای که مشهور ذکر کرده‌اند در آن دو متحقق نیست؛ چراکه روشن است که ایجاد انگیزه در نفس نائم و تحریک او به عمل غیر ممکن است؛ زیرا متوجه نیست. کافر نیز همین‌طور است؛ چراکه مؤمن به امر نیست. نویسنده از اینجا داعی دیگری غیر از داعی اول را افزوده است که می‌تواند منشأ امر باشد و اشکال را برطرف کند و آن عبارت است از اتمام حجت بر عبد؛ زیرا تعلق امر به ذمه نائم و کافر برای غرض اتمام حجت بر اوست، نه برای غرض برانگیختن. این مطلب مهمی است که در بسیاری از مسائل به فقیه سود می‌رساند<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref>‏.
# نویسنده در این اثر نوآوری‌هایی نیز داشته است. وی گاه به ثمراتی اشاره می‌کند که در موضوع خود جدید است؛ بنابراین وی بر نتایجی که دیگران به آن رسیده‌اند، مطالبی را افزوده که باب اسرار جدیدی را در علم اصول گشوده است؛ از باب مثال در مسئله بیان غرض از تکلیف و امر شرعی، مشهور بین اصولیون این است که غرض از امر شرعی و تعلقش به ذمه عبد، ایجاد انگیزه در نفس بنده و تشویقش به عمل و اتیان مأموربه است و اگر چنین نبود صدور امر لغو بود. نویسنده این دیدگاه را با تکلیف انسان خواب و کافر نقض کرده است؛ چراکه بدون شک نائم و کافر مکلفند و امر شرعی متوجه آنهاست، همان ‌گونه که به غیر آنها نیز تعلق گرفته است. این در حالی است که داعی و انگیزه‌ای که مشهور ذکر کرده‌اند در آن دو متحقق نیست؛ چراکه روشن است که ایجاد انگیزه در نفس نائم و تحریک او به عمل غیر ممکن است؛ زیرا متوجه نیست. کافر نیز همین‌طور است؛ چراکه مؤمن به امر نیست. نویسنده از اینجا داعی دیگری غیر از داعی اول را افزوده است که می‌تواند منشأ امر باشد و اشکال را برطرف کند و آن عبارت است از اتمام حجت بر عبد؛ زیرا تعلق امر به ذمه نائم و کافر برای غرض اتمام حجت بر اوست، نه برای غرض برانگیختن. این مطلب مهمی است که در بسیاری از مسائل به فقیه سود می‌رساند<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref>‏.
 
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
تحقیق و آماده‌سازی کتاب توسط سه گروه انجام شده است:  
تحقیق و آماده‌سازی کتاب توسط سه گروه انجام شده است:  
۵۳٬۳۲۷

ویرایش