مجمع الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«مجمع الرجال»، تأليف «[[زكى‌الدين عنايت‌الله قهپايى]]»، از علماى قرن يازدهم قمرى و از شاگردان [[محقق اردبيلى]] و [[مولى عبدالله شوشترى]] و [[شيخ بهائى]]، به زبان عربى است.
'''مجمع الرجال'''، تأليف «[[زكى‌الدين عنايت‌الله قهپايى]]»، از علماى قرن يازدهم قمرى و از شاگردان [[محقق اردبيلى]] و [[مولى عبدالله شوشترى]] و [[شيخ بهائى]]، به زبان عربى است.


وى در اين كتاب مجموعه‌هاى رجالى قدما ([[رجال نجاشى]]، [[رجال شيخ طوسى]]، [[اختيار معرفة الرجال]]، [[الفهرست]]) را در يك دائرةالمعارف و موسوعه گرد آورد تا از پراكندگى محفوظ بماند؛ بر همين اساس، چهار كتاب معجم رجالى متقدمان را به‌ضميمه سخنان ابن غضائرى گرد آورده است. كتاب توسط ضياءالدين علامه مورد تحقيق قرار گرفته است.
وى در اين كتاب مجموعه‌هاى رجالى قدما ([[رجال نجاشى]]، [[رجال شيخ طوسى]]، [[اختيار معرفة الرجال]]، [[الفهرست]]) را در يك دائرةالمعارف و موسوعه گرد آورد تا از پراكندگى محفوظ بماند؛ بر همين اساس، چهار كتاب معجم رجالى متقدمان را به‌ضميمه سخنان ابن غضائرى گرد آورده است. كتاب توسط ضياءالدين علامه مورد تحقيق قرار گرفته است.
خط ۶۷: خط ۶۷:
مؤلف، از كتاب كشى با رمز «كش» و از كتاب غضايرى با رمز «غض» و از «رجال» شيخ طوسى به رمز «جخ» و از كتاب «الفهرست» شيخ طوسى به رمز «ست» و از كتاب نجاشى به رمز «نجش» ياد مى‌كند. درباره راويان و همين‌طور معصومان(ع) نيز رموز مخصوصى دارد كه بدين شرح است:
مؤلف، از كتاب كشى با رمز «كش» و از كتاب غضايرى با رمز «غض» و از «رجال» شيخ طوسى به رمز «جخ» و از كتاب «الفهرست» شيخ طوسى به رمز «ست» و از كتاب نجاشى به رمز «نجش» ياد مى‌كند. درباره راويان و همين‌طور معصومان(ع) نيز رموز مخصوصى دارد كه بدين شرح است:


1. حضرت رسول(ص) به رمز «ل»؛ يعنى راوى از اصحاب و رجال حضرت است.
#حضرت رسول(ص) به رمز «ل»؛ يعنى راوى از اصحاب و رجال حضرت است.
 
#«يى»؛ يعنى راوى از اصحاب حضرت امير(ع) و از راويان ايشان است.
2. «يى»؛ يعنى راوى از اصحاب حضرت امير(ع) و از راويان ايشان است.
#«ن» به اصحاب ابومحمد حسن بن على(ع) تعبير مى‌شود.
 
#«سين»، رجال ابوعبدالله حسين بن على(ع) است.
3. «ن» به اصحاب ابومحمد حسن بن على(ع) تعبير مى‌شود.
#«ين»، اشاره به اصحاب حضرت سجاد(ع) دارد.
 
#«قر»، كنايه از رجال امام باقر(ع) مى‌باشد.
4. «سين»، رجال ابوعبدالله حسين بن على(ع) است.
#«ق»، اشاره به رجال و راويان امام صادق(ع) دارد.
 
#«م»، رجال امام كاظم(ع) مراد است.
5. «ين»، اشاره به اصحاب حضرت سجاد(ع) دارد.
#«ضا»، منظور اصحاب حضرت رضا(ع) است.
 
#«د»، به اصحاب حضرت جواد(ع) اشاره دارد.
6. «قر»، كنايه از رجال امام باقر(ع) مى‌باشد.
#«وى»، اصحاب امام ابوالحسن الهادى على بن محمد(ع) است.
 
#«كر»، مقصود رجال ابومحمد امام عسكرى(ع) است.
7. «ق»، اشاره به رجال و راويان امام صادق(ع) دارد.
#«لم»، راويانى كه از ائمه(ع) روايت نكرده‌اند.
 
8. «م»، رجال امام كاظم(ع) مراد است.
 
9. «ضا»، منظور اصحاب حضرت رضا(ع) است.
 
10. «د»، به اصحاب حضرت جواد(ع) اشاره دارد.
 
11. «وى»، اصحاب امام ابوالحسن الهادى على بن محمد(ع) است.
 
12. «كر»، مقصود رجال ابومحمد امام عسكرى(ع) است.
 
13. «لم»، راويانى كه از ائمه(ع) روايت نكرده‌اند.


او در اين رمزها از [[حسن بن على بن داود حلى]] صاحب كتاب «[[رجال ابن داود]]» پيروى كرده و او را مبتكر اين شيوه دانسته است.
او در اين رمزها از [[حسن بن على بن داود حلى]] صاحب كتاب «[[رجال ابن داود]]» پيروى كرده و او را مبتكر اين شيوه دانسته است.
خط ۱۰۱: خط ۸۹:
درباره قاعده اجماع، چند نظريه وجود دارد، ولى دو معنى شهرت بيشترى دارد.
درباره قاعده اجماع، چند نظريه وجود دارد، ولى دو معنى شهرت بيشترى دارد.


1. به نظر عده‌اى مراد كشى از اين جمله، فقط ادعاى اجماع بر وثاقت اصحاب اجماع مثل حسن بن محبوب است.
#به نظر عده‌اى مراد كشى از اين جمله، فقط ادعاى اجماع بر وثاقت اصحاب اجماع مثل حسن بن محبوب است.
 
#عده‌اى ديگر معتقدند، اگر روايتى از اصحاب اجماع رسيده باشد، آن روايت صحيح و معتبر است؛ گرچه آن روايت مرسل يا مهمل و... باشد و حتى اگر فردى از اصحاب اجماع از راوى مهمل و مجهول روايت كند، دليل بر وثاقت آن خواهد بود.
2. عده‌اى ديگر معتقدند، اگر روايتى از اصحاب اجماع رسيده باشد، آن روايت صحيح و معتبر است؛ گرچه آن روايت مرسل يا مهمل و... باشد و حتى اگر فردى از اصحاب اجماع از راوى مهمل و مجهول روايت كند، دليل بر وثاقت آن خواهد بود.


معناى اول تا قرن يازدهم مورد توجه علما بوده است؛ هرچند در كتاب «[[غاية المراد]]» [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اول، محمد بن مكى عاملى]] (قدس‌سره) (786ق) معناى دوم به چشم مى‌خورد؛ به‌عنوان مثال، در كتاب البيع «غاية المراد» حديثى آورده و بعد از آن مى‌گويد:
معناى اول تا قرن يازدهم مورد توجه علما بوده است؛ هرچند در كتاب «[[غاية المراد]]» [[شهید اول، محمد بن مکی|شهيد اول، محمد بن مكى عاملى]] (قدس‌سره) (786ق) معناى دوم به چشم مى‌خورد؛ به‌عنوان مثال، در كتاب البيع «غاية المراد» حديثى آورده و بعد از آن مى‌گويد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش