حلاج در ترازوی نقد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
کتاب دارای مقدّمه‌ای است که غرض از نوشتن این مجموعه و به ویژه کتاب مورد بحث را معلوم می‌کند. چنانکه از نام اثر پیداست، حلاج در ترازوی نقد نگاهی انتقادی به این صوفی شهیر دارد. نقد [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] بی پیشینه نیست، ولی این اثر جامعیّتی دارد که در دیگر نوشته‌های قبل و یا حتّی معاصر دیده نمی‌شود. نویسنده در مقدّمه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] را آشنا و غریب می خواند و بر این است که اغلب مردم و حتّی خواص از شناخت درست وی دورند و معرفتی درست و دقیق به افکار و احوال او ندارند و تنها از طریق شهرت وی و خاصّه «شطح» مشهور او که چنین شایع شده بود که «انا الحق» می‌گفت با وی آشنا شده اند و این آشنایی از روی کثرت تکرار شاعران و صوفیان است که نام وی را در آثار خود به کرّات آورده اند.
کتاب دارای مقدّمه‌ای است که غرض از نوشتن این مجموعه و به ویژه کتاب مورد بحث را معلوم می‌کند. چنانکه از نام اثر پیداست، حلاج در ترازوی نقد نگاهی انتقادی به این صوفی شهیر دارد. نقد [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] بی پیشینه نیست، ولی این اثر جامعیّتی دارد که در دیگر نوشته‌های قبل و یا حتّی معاصر دیده نمی‌شود. نویسنده در مقدّمه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] را آشنا و غریب می خواند و بر این است که اغلب مردم و حتّی خواص از شناخت درست وی دورند و معرفتی درست و دقیق به افکار و احوال او ندارند و تنها از طریق شهرت وی و خاصّه «شطح» مشهور او که چنین شایع شده بود که «انا الحق» می‌گفت با وی آشنا شده اند و این آشنایی از روی کثرت تکرار شاعران و صوفیان است که نام وی را در آثار خود به کرّات آورده اند.
نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] نگاهی کاملاً علمی و نقادانه را در پیش گرفته و حتّی منابع مربوطه را که از وی یاد کرده و حرف و حدیثی نقل کرده اند را نیز بر اساس معیارهای سلوکی و عقلی به نقد می گیرد. نویسنده خود در بخشی از مقدّمه می‌نویسد: در این اثر از [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]]، شخصیت شهیر تاریخ تصوّف سخن خواهیم گفت و زندگی، سلوک و آراء او را در حد امکان مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد و او را با ترازوی طریقت و سلوک با منابع وحی و سنّت مورد سنجش قرار خواهیم داد. <ref>مقدمه، ص 17</ref>. از توضیح نویسنده در مقدّمه چنین بر می‌آید که طرح این اثر از سال 1380ش در حال پژوهش و نگارش بوده و حدود 18 سال برای تدوین آن زمان گذاشته است.
نویسنده کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] نگاهی کاملاً علمی و نقادانه را در پیش گرفته و حتّی منابع مربوطه را که از وی یاد کرده و حرف و حدیثی نقل کرده اند را نیز بر اساس معیارهای سلوکی و عقلی به نقد می گیرد. نویسنده خود در بخشی از مقدّمه می‌نویسد: در این اثر از [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]]، شخصیت شهیر تاریخ تصوّف سخن خواهیم گفت و زندگی، سلوک و آراء او را در حد امکان مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد و او را با ترازوی طریقت و سلوک با منابع وحی و سنّت مورد سنجش قرار خواهیم داد. <ref>مقدمه، ص 17</ref>. از توضیح نویسنده در مقدّمه چنین بر می‌آید که طرح این اثر از سال 1380ش در حال پژوهش و نگارش بوده و حدود 18 سال برای تدوین آن زمان گذاشته است.
نویسنده در بخش دیگر از این کتاب، منظر نقدی خود را در امر سلوکِ اشخاص خاص، قرآن و سنّت و سنّت بیان کرده است و با آشناییِ عمیقی که با این هر دو منبع اصیل و اصلی دارد هر شخصیّتی را در این مجموعه به نقد کشیده است. او خود می¬گوید: قرآن قرآن و سنّت محور و مبنای سلوک عرفانی است و هر که از آن عقب افتد و یا پیشی بگیرد در هر حالی به گمراهی رفته است و در این بین فرقی بین افراد هم وجود ندارد. <ref>مقدمه، ص 20</ref>. او در این خصوص به آیات اوّل و دوّم سوره حجرات استناد می کند و همچون [[حکیم سنایی غزنوی]] اعتقادی راسخ به نصّ و اخبار نبی دارد، چنان که به شعر او در کتاب [[حدیقة الحقیقة]] استناد می کند که گفته است: <ref>حدیقة الحقیقه، ص 71</ref>. :{{شعر}}{{ب|''«آنچه نصّ است جمله آمنّا''|2=''و آنچه اخبار نیز سلّمنا»''}}{{پایان شعر}}
نویسنده در بخش دیگر از این کتاب، منظر نقدی خود را در امر سلوکِ اشخاص خاص، قرآن و سنّت و سنّت بیان کرده است و با آشناییِ عمیقی که با این هر دو منبع اصیل و اصلی دارد هر شخصیّتی را در این مجموعه به نقد کشیده است. او خود می¬گوید: قرآن قرآن و سنّت محور و مبنای سلوک عرفانی است و هر که از آن عقب افتد و یا پیشی بگیرد در هر حالی به گمراهی رفته است و در این بین فرقی بین افراد هم وجود ندارد. <ref>مقدمه، ص 20</ref>. او در این خصوص به آیات اوّل و دوّم سوره حجرات استناد می کند و همچون [[حکیم سنایی غزنوی]] اعتقادی راسخ به نصّ و اخبار نبی دارد، چنان که به شعر او در کتاب [[حدیقة الحقیقة]] استناد می کند که گفته است:  
 
{{شعر}}
{{ب|'' آنچه نصّ است جمله آمنّا ''|2='' و آنچه اخبار نیز سلّمنا ''<ref>حدیقة الحقیقه، ص 71</ref>}}
{{پایان شعر}}


این کتاب مطوّل بعد از مقدّمه با بخشی تحت عنوان «نگاهی گذرا» آغاز می شود و در این نگاه گذرا مروریی به زندگی [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]] دارد که از نام و لقب، تولّد، پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، کودکی و رشد، ازدواج و همسر و فرزندان، و ورود به جریان تصوّف و ذکر اساتید او می‌پردازد. در بخش دیگر که تتبّعات قدیم و جدید» نام دارد به ذکر تمامی پژوهشهای مربوط به [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] پرداخته و در شرق و غرب چیزی را از قلم نینداخته است و در حوزه ی زبان فارسی، عربی و اروپایی تمام مدارک و آثار را دیده و در بحث نقدیِ خود مورد توجّه قرار داده است.
این کتاب مطوّل بعد از مقدّمه با بخشی تحت عنوان «نگاهی گذرا» آغاز می شود و در این نگاه گذرا مروریی به زندگی [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]] دارد که از نام و لقب، تولّد، پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، کودکی و رشد، ازدواج و همسر و فرزندان، و ورود به جریان تصوّف و ذکر اساتید او می‌پردازد. در بخش دیگر که تتبّعات قدیم و جدید» نام دارد به ذکر تمامی پژوهشهای مربوط به [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] پرداخته و در شرق و غرب چیزی را از قلم نینداخته است و در حوزه ی زبان فارسی، عربی و اروپایی تمام مدارک و آثار را دیده و در بحث نقدیِ خود مورد توجّه قرار داده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش