۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در ۷۱۵، میان رشیدالدین فضلالله و تاجالدین علیشاه براثر عوامل متعدد، ازجمله مسائل مالى، اختلاف افتاد. اولجایتو هر دو را در وزارت شریک کرد و از آن پس، رشیدالدین حق مداخله در امور مالى را یافت. به نظر میرسد، پیش از این رشیدالدین بیشتر به امور دیوانى و ادارى اشتغال داشته است. در پى این اختلافات، اولجایتو به رشیدالدین بدگمان شد و از تاجالدین علیشاه خواست تا رشیدالدین را مجازات کند، اما وى شفاعت رشیدالدین را کرد و اولجایتو دستور داد آن دو با یکدیگر صلح کنند. با درگذشت اولجایتو در ۷۱۶ و آغاز حکومت سلطان ابوسعید، به سبب کم بودن سن ابوسعید، امیر چوپان زمام امور را به دست گرفت. رشیدالدین فضلالله و تاجالدین علیشاه هردو در منصب وزارت ماندند، اما میان آن دو اختلاف وجود داشت. برخى از دیوانیان از رشیدالدین خواستند تاجالدین علیشاه را از میان بردارد، اما او نپذیرفت و آنان با تاجالدین علیشاه برضد رشیدالدین همپیمان شدند. تلاش بدخواهان رشیدالدین مؤثر واقع شد و سرانجام، او در ۷۱۷ از وزارت ایلخانى عزل شد و از سلطانیه به تبریز رفت. | در ۷۱۵، میان رشیدالدین فضلالله و تاجالدین علیشاه براثر عوامل متعدد، ازجمله مسائل مالى، اختلاف افتاد. اولجایتو هر دو را در وزارت شریک کرد و از آن پس، رشیدالدین حق مداخله در امور مالى را یافت. به نظر میرسد، پیش از این رشیدالدین بیشتر به امور دیوانى و ادارى اشتغال داشته است. در پى این اختلافات، اولجایتو به رشیدالدین بدگمان شد و از تاجالدین علیشاه خواست تا رشیدالدین را مجازات کند، اما وى شفاعت رشیدالدین را کرد و اولجایتو دستور داد آن دو با یکدیگر صلح کنند. با درگذشت اولجایتو در ۷۱۶ و آغاز حکومت سلطان ابوسعید، به سبب کم بودن سن ابوسعید، امیر چوپان زمام امور را به دست گرفت. رشیدالدین فضلالله و تاجالدین علیشاه هردو در منصب وزارت ماندند، اما میان آن دو اختلاف وجود داشت. برخى از دیوانیان از رشیدالدین خواستند تاجالدین علیشاه را از میان بردارد، اما او نپذیرفت و آنان با تاجالدین علیشاه برضد رشیدالدین همپیمان شدند. تلاش بدخواهان رشیدالدین مؤثر واقع شد و سرانجام، او در ۷۱۷ از وزارت ایلخانى عزل شد و از سلطانیه به تبریز رفت. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۳: | ||
چون رشیدالدین در خانوادهای یهودى به دنیا آمده بود، به همان دین بود اما بعدها به اسلام گروید. داشتن لقب با پسوند «الدین»، که در آن دوره براى مسلمانان به کار میرفت، تفسیر قرآن مجید و نیز تفسیر آیات قرآن در آثار وى نیز دلایلى بر مسلمانى اوست. پاسخ رشیدالدین بر شبهات یهودیان خود نشانه اعتقاد قاطع او به دین اسلام است. به نوشته شبانکارهای، او در دوره اولجایتو به دین اسلام گروید. او در ادامه نوشته است، وقتى اولجایتو مذهب شیعه را برگزید، رشیدالدین به وى توصیه کرد چون مردم اهل تسنناند، او نیز به این مذهب بازگردد؛ اما بنابر شواهد، رشیدالدین پیش از این به دین اسلام گرویده بوده است؛ چنانکه پیش از آن، غازان تولیت موقوفات بستانسرای قصر عادلیه را به رشیدالدین سپرده بود. رشیدالدین در نامهای به فرزندش، جلالالدین (حاکم روم)، او را به اداى فرایض نماز، پرداخت زکات و حج توصیه کرده است. او در نامهای به شیخ صفیالدین اردبیلى، نیاى اعلاى صفویان، مالى را براى برگزارى مراسم جشن میلاد رسول اکرم اختصاص داده است. در مقابل، در منابعى از او با لقب رشیدالدوله، بهمنظور تأکید بر یهودى بودنش، یاد شده است. کاشانى، مورخ همعصر رشیدالدین، که دشمنیاش با وى را نیز بروز داده است، در حالى رشیدالدین را یهودى خوانده که از گرایش وى به مذهب شافعى نیز خبر داده است. او قتل تاجالدین آوجى، از رهبران شیعه آن دوره و از نزدیکان سعدالدین ساوجى وزیر، را نیز دلیلى بر یهودى بودن وى دانسته است؛ اما حمدالله مستوفى قتل تاجالدین آوجى را به سبب همراهى وى با سعدالدین دانسته است. ابن بزاز نیز به نقل از شیخ صفیالدین اردبیلى، رشیدالدین را یهودى دانسته است. به نوشته زریاب، اسلام رشیدالدین بدون شک از روى صدق بوده و دشمنان سیاسى وى براى خوارکردنش سعى کردهاند اسلام او را ریایى قلمداد کنند. | چون رشیدالدین در خانوادهای یهودى به دنیا آمده بود، به همان دین بود اما بعدها به اسلام گروید. داشتن لقب با پسوند «الدین»، که در آن دوره براى مسلمانان به کار میرفت، تفسیر قرآن مجید و نیز تفسیر آیات قرآن در آثار وى نیز دلایلى بر مسلمانى اوست. پاسخ رشیدالدین بر شبهات یهودیان خود نشانه اعتقاد قاطع او به دین اسلام است. به نوشته شبانکارهای، او در دوره اولجایتو به دین اسلام گروید. او در ادامه نوشته است، وقتى اولجایتو مذهب شیعه را برگزید، رشیدالدین به وى توصیه کرد چون مردم اهل تسنناند، او نیز به این مذهب بازگردد؛ اما بنابر شواهد، رشیدالدین پیش از این به دین اسلام گرویده بوده است؛ چنانکه پیش از آن، غازان تولیت موقوفات بستانسرای قصر عادلیه را به رشیدالدین سپرده بود. رشیدالدین در نامهای به فرزندش، جلالالدین (حاکم روم)، او را به اداى فرایض نماز، پرداخت زکات و حج توصیه کرده است. او در نامهای به شیخ صفیالدین اردبیلى، نیاى اعلاى صفویان، مالى را براى برگزارى مراسم جشن میلاد رسول اکرم اختصاص داده است. در مقابل، در منابعى از او با لقب رشیدالدوله، بهمنظور تأکید بر یهودى بودنش، یاد شده است. کاشانى، مورخ همعصر رشیدالدین، که دشمنیاش با وى را نیز بروز داده است، در حالى رشیدالدین را یهودى خوانده که از گرایش وى به مذهب شافعى نیز خبر داده است. او قتل تاجالدین آوجى، از رهبران شیعه آن دوره و از نزدیکان سعدالدین ساوجى وزیر، را نیز دلیلى بر یهودى بودن وى دانسته است؛ اما حمدالله مستوفى قتل تاجالدین آوجى را به سبب همراهى وى با سعدالدین دانسته است. ابن بزاز نیز به نقل از شیخ صفیالدین اردبیلى، رشیدالدین را یهودى دانسته است. به نوشته زریاب، اسلام رشیدالدین بدون شک از روى صدق بوده و دشمنان سیاسى وى براى خوارکردنش سعى کردهاند اسلام او را ریایى قلمداد کنند. | ||
==وفات== | |||
در سال ۷۱۷، امیر چوپان براى شکار به آذربایجان رفت و در تبریز از رشیدالدین خواست تا منصب وزارت را برعهده بگیرد، اما رشیدالدین نپذیرفت. چندى بعد، تاجالدین علیشاه و یارانش ادعا کردند اولجایتو با شربت زهردارى که ابراهیم، پسر رشیدالدین، به او داده، کشته شده بوده است. در پى این ادعا، به فرمان سلطان ابوسعید، در ۷۱۸ رشیدالدین و فرزندش را به قصاص اولجایتو کشتند. پس از قتل رشیدالدین، بدن او را قطعه قطعه کردند و به شهرهاى مختلف فرستادند و سرش را در تبریز به خاک سپردند. رَبع رشیدى در تبریز غارت شد. املاک و موقوفههای رشیدالدین را پس گرفتند، اما بیشتر افرادى که در مرگ او تلاش کرده بودند، در همان سال کشته شدند. بعدها به دستور میرانشاه، پسر تیمور گورکان، بقایاى جسد رشیدالدین را از مقبرهاش بیرون کشیدند و در گورستان یهودیان به خاک سپردند. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
رشیدالدین فضلالله کتابهای بسیارى نگاشته است، اما مشهورترین آنها جامع التواریخ است. شهرت وى بیشتر از وزارتش، به سبب نگارش این کتاب است. | رشیدالدین فضلالله کتابهای بسیارى نگاشته است، اما مشهورترین آنها جامع التواریخ است. شهرت وى بیشتر از وزارتش، به سبب نگارش این کتاب است. دیگر آثار او عبارتند از: | ||
# مجموعه رشیدیه، مجموعهای از چهار کتاب رشیدالدین در علوم عقلی (توضیحات رشیدى، مفتاح التفاسیر، سلطانیه، لطایف الحقایق)؛ | # مجموعه رشیدیه، مجموعهای از چهار کتاب رشیدالدین در علوم عقلی (توضیحات رشیدى، مفتاح التفاسیر، سلطانیه، لطایف الحقایق)؛ | ||
# بیان الحقایق؛ | # بیان الحقایق؛ | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
ویرایش