موسوعة تطبيقات القواعد الفقهية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


==ساختار==
==ساختار==
جلد اول کتاب به دو قاعده «میسور» و «نفی سبیل» و تمامی جلد دوم و سوم کتاب به قاعده «تسامح» اختصاص یافته است.  
جلد اول کتاب به دو قاعده «میسور» و «نفی سبیل» و تمامی جلد دوم و سوم کتاب به قاعده «تسامح» اختصاص یافته است.
 
در رابطه با هر قاعده سعی شده مفاد قاعده، مستند قاعده، استدلال قدما و متأخرین و اولین کسی که به قاعده استدلال کرده است، موارد تطبیق قاعده بر مسائل فقهی در فقه شیعه و گاه در فقه اهل سنت، مورد بررسی قرار گیرد.  
در رابطه با هر قاعده سعی شده مفاد قاعده، مستند قاعده، استدلال قدما و متأخرین و اولین کسی که به قاعده استدلال کرده است، موارد تطبیق قاعده بر مسائل فقهی در فقه شیعه و گاه در فقه اهل سنت، مورد بررسی قرار گیرد.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه، ابتدا تعریفی لغوی از «قاعده» ارائه داده و آن را اساس و اصل شیء معنا کرده، سپس به تعریف اصطلاحی آن پرداخته و دوازده تعریف اصطلاحی را از منابع مختلف گردآوری کرده است.
نویسنده در مقدمه، ابتدا تعریفی لغوی از «قاعده» ارائه داده و آن را اساس و اصل شیء معنا کرده، سپس به تعریف اصطلاحی آن پرداخته و دوازده تعریف اصطلاحی را از منابع مختلف گردآوری کرده است.
«البته لازم به یادآوری است که وی نخست فرموده: «کلمات فقها در مورد معنای قاعده در اصطلاح فقهی، مختلف است و تعریف‌های متعددی برای آن ذکر نموده‌اند، ولی همگی از نظر مضمون به یکدیگر نزدیکند که ما آنها را ذیلا ذکر می‌کنیم»<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>‏.
«البته لازم به یادآوری است که وی نخست فرموده: «کلمات فقها در مورد معنای قاعده در اصطلاح فقهی، مختلف است و تعریف‌های متعددی برای آن ذکر نموده‌اند، ولی همگی از نظر مضمون به یکدیگر نزدیکند که ما آنها را ذیلا ذکر می‌کنیم»<ref>ر.ک: مقدمه، ص8</ref>‏.
طبعا خواننده با خواندن این عبارت، انتظار دارد که تعریف‌های فقهی قاعده، یعنی تعریف «قاعده فقهی» را بشنود، ولی با کمال تعجب می‌بیند از شماره شش به بعد (به‌جز شماره یازده)، آنچه آورده می‌شود، تعریف قاعده فقهی یا تعریف قاعده در اصطلاح فقهی نیست، بلکه تعریف قاعده از نظر اصطلاح علمی (که شامل اصطلاح نحوی، صرفی، منطقی، فلسفی و... می‌شود) است و هیچ‌کدام را نمی‌توان تعریف خصوص قاعده فقهی قلمداد نمود.
طبعا خواننده با خواندن این عبارت، انتظار دارد که تعریف‌های فقهی قاعده، یعنی تعریف «قاعده فقهی» را بشنود، ولی با کمال تعجب می‌بیند از شماره شش به بعد (به‌جز شماره یازده)، آنچه آورده می‌شود، تعریف قاعده فقهی یا تعریف قاعده در اصطلاح فقهی نیست، بلکه تعریف قاعده از نظر اصطلاح علمی (که شامل اصطلاح نحوی، صرفی، منطقی، فلسفی و... می‌شود) است و هیچ‌کدام را نمی‌توان تعریف خصوص قاعده فقهی قلمداد نمود.


خط ۴۱: خط ۴۴:
نویسنده در بخش دیگری از مقدمه با سه عبارت به تبیین تفاوت قاعده فقهی و مسئله اصولی پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏.
نویسنده در بخش دیگری از مقدمه با سه عبارت به تبیین تفاوت قاعده فقهی و مسئله اصولی پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏.


پیشینه قواعد فقهی به زمان نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) برمی‌گردد. کتاب الهی و سنت شریف سرشار از کلیاتی است که صاحب شریعت آنها را تبیین کرده و مملو از احادیث و روایاتی است که بیشتر آنها به‌منزله قواعد عامی است که تحت آنها فروع فقهی فراوانی جای می‌گیرد؛ چراکه «أوتي النبي(ص) جوامع الكلم». بعضی از روایاتی که بر زبان ایشان جاری شده است به‌منزله قواعد فقهی است و ما باید آنها را گرفته و فروعات را مبتنی بر آنها استنباط کنیم؛ همچنان‌که هشام بن سالم در حدیثی از امام صادق(ع) روایت کرده است: «بیان اصول برای شما وظیفه ما است و بر شما است که بر آن‌ها تفریع کنید». این‌چنین، ائمه(ع) ما را به اخذ قواعد موجود در کتاب مانند قاعده «لاحرج» که در حدیث عبدالاعلی وارد شده، راهنمایی کردند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.
پیشینه قواعد فقهی به زمان نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) برمی‌گردد. کتاب الهی و سنت شریف سرشار از کلیاتی است که صاحب شریعت آنها را تبیین کرده و مملو از احادیث و روایاتی است که بیشتر آنها به‌منزله قواعد عامی است که تحت آنها فروع فقهی فراوانی جای می‌گیرد؛ چراکه «أوتي النبي(ص) جوامع الكلم». بعضی از روایاتی که بر زبان ایشان جاری شده است به‌منزله قواعد فقهی است و ما باید آنها را گرفته و فروعات را مبتنی بر آنها استنباط کنیم؛ همچنان‌که هشام بن سالم در حدیثی از [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] روایت کرده است: «بیان اصول برای شما وظیفه ما است و بر شما است که بر آن‌ها تفریع کنید». این‌چنین، ائمه(ع) ما را به اخذ قواعد موجود در کتاب مانند قاعده «لاحرج» که در حدیث عبدالاعلی وارد شده، راهنمایی کردند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏.


اما پیشینه قواعد فقهی به این اعتبار که علمی مستقل باشد، به عصر متأخرین و عصر شهید اول از اواخر قرن هشتم و قرون پس از آن در عصر شکوفایی فقه و نهضت فقهی به دست فقهای بزرگ بازمی‌گردد؛ چراکه متأخرین توانستند احکام کلی الهی را که جزئیات از آنها متفرع می‌شود، استقصا کرده و قاعده‌ای جامع‌ این مسائل جزئی را وضع نمایند.
اما پیشینه قواعد فقهی به این اعتبار که علمی مستقل باشد، به عصر متأخرین و عصر [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]] از اواخر قرن هشتم و قرون پس از آن در عصر شکوفایی فقه و نهضت فقهی به دست فقهای بزرگ بازمی‌گردد؛ چراکه متأخرین توانستند احکام کلی الهی را که جزئیات از آنها متفرع می‌شود، استقصا کرده و قاعده‌ای جامع‌ این مسائل جزئی را وضع نمایند.  
همه قواعد فقهی در یک زمان وضع نشد، بلکه مفاهیم آنها به‌تدریج در اعصار مختلف به دست فقهای بزرگ ایجاد گردید. در قرن هشتم و پس از آن این علم تا حد زیادی تبیین شد. در رأس نویسندگان این عصر محمد بن مکی عاملی، مشهور به شهید اول، قرار داشت که کتاب «القواعد والفوائد» را تـألیف کرد و ما نزد فقهای شیعه پیش از شهید اول کتابی را در این زمینه نمی‌یابیم. بنابراین «القواعد والفوائد» اولین تألیفی است که در زمینه قواعد و فروع امامیه به ‌دست ما رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>‏.  
 
همه قواعد فقهی در یک زمان وضع نشد، بلکه مفاهیم آنها به‌تدریج در اعصار مختلف به دست فقهای بزرگ ایجاد گردید. در قرن هشتم و پس از آن این علم تا حد زیادی تبیین شد. در رأس نویسندگان این عصر [[شهید اول، محمد بن مکی|محمد بن مکی عاملی]]، مشهور به [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]]، قرار داشت که کتاب «القواعد والفوائد» را تـألیف کرد و ما نزد فقهای شیعه پیش از [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]] کتابی را در این زمینه نمی‌یابیم. بنابراین «القواعد والفوائد» اولین تألیفی است که در زمینه قواعد و فروع امامیه به ‌دست ما رسیده است<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>‏.  


از فقهای اهل سنت اولین کسی که قواعد فقهی تدوین کرد، محمد بن محمد بن سفیان دباس از فقهای قرن چهارم هجری است. او اولین کسی است که برخی از قواعد فقهی در مذهب ابوحنیفه از او روایت شده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.  
از فقهای اهل سنت اولین کسی که قواعد فقهی تدوین کرد، محمد بن محمد بن سفیان دباس از فقهای قرن چهارم هجری است. او اولین کسی است که برخی از قواعد فقهی در مذهب ابوحنیفه از او روایت شده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.  


نویسنده کتب تألیف‌شده در موضوع قواعد فقهی را فراوان و متنوع می‌داند که به جهت رعایت اختصار به نه عنوان از این کتب اشاره کرده است. وی در ابتدای این عناوین، از «العناوين» سید میر فتاح مراغی به‌عنوان کتابی نفیس و متقن و در درجه بعد از «عوائد الأيام» ملا احمد نراقی که معاصر مراغی بوده، نام برده است. «تمهيد القواعد» شهید ثانی، «نضد القواعد» سیوری و «القواعد الفقهية» بجنوردی از دیگر آثار مشهور در این موضوع هستند<ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>‏.
نویسنده کتب تألیف‌شده در موضوع قواعد فقهی را فراوان و متنوع می‌داند که به جهت رعایت اختصار به نه عنوان از این کتب اشاره کرده است. وی در ابتدای این عناوین، از «العناوين» سید میر فتاح مراغی به‌عنوان کتابی نفیس و متقن و در درجه بعد از «[[عوائد الأيام في بيان قواعد الأحكام و مهمات مسائل الحلال و الحرام|عوائد الأيام]]» [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقی]] که معاصر مراغی بوده، نام برده است. «[[تمهيد القواعد (الشهيد الثاني)|تمهيد القواعد]]» [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]]، «[[نضد القواعد الفقهية علی مذهب الإمامية|نضد القواعد]]» [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|سیوری]] و «[[القواعد الفقهية (بجنوردی، سید حسن)|القواعد الفقهية]]» [[بجنوردی، سید حسن|بجنوردی]] از دیگر آثار مشهور در این موضوع هستند<ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>‏.


مقصود از تألیف این موسوعه، گردآوری قواعد فقهی و راحتی تطبیق آنها در ابواب مختلف فقهی برای علما، فقها و طلاب علم بوده است. بحث و مطالعه موارد تطبیقات قواعد فقهی تصویر روشنی از این قواعد به‌ دست می‌دهد و مضمون آنها و حکمی که قاعده به آن اشاره می‌کند را توضیح می‌هد.  
مقصود از تألیف این موسوعه، گردآوری قواعد فقهی و راحتی تطبیق آنها در ابواب مختلف فقهی برای علما، فقها و طلاب علم بوده است. بحث و مطالعه موارد تطبیقات قواعد فقهی تصویر روشنی از این قواعد به‌ دست می‌دهد و مضمون آنها و حکمی که قاعده به آن اشاره می‌کند را توضیح می‌هد.  
همچنین به کمک این موسوعه، اهل فقه و معرفت، حوادث و موضوعات زمان را بر عمومات کتاب و سنت و قواعد فقهی تطبیق می‌دهند و نتیجه آن گسترش حوزه فقه اسلامی به تمامی نیازمندی‌های زندگی خواهد بود؛ چراکه بدون شک قواعد فقهی اهمیت فراوانی در شکل‌گیری ملکه فقاهت نزد فقیه دارند. در این کتاب فروعات و جزئیات اثرگذار تحت قواعد فقهی در بیشتر ابواب مختلف فقه گردآوری شده است، لذا رجوع به آن برای استنباط احکام تسهیل شده و با احاطه بر آن قدرت بر استنباط برای فقیه تحقق می‌یابد<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>‏.  
همچنین به کمک این موسوعه، اهل فقه و معرفت، حوادث و موضوعات زمان را بر عمومات کتاب و سنت و قواعد فقهی تطبیق می‌دهند و نتیجه آن گسترش حوزه فقه اسلامی به تمامی نیازمندی‌های زندگی خواهد بود؛ چراکه بدون شک قواعد فقهی اهمیت فراوانی در شکل‌گیری ملکه فقاهت نزد فقیه دارند. در این کتاب فروعات و جزئیات اثرگذار تحت قواعد فقهی در بیشتر ابواب مختلف فقه گردآوری شده است، لذا رجوع به آن برای استنباط احکام تسهیل شده و با احاطه بر آن قدرت بر استنباط برای فقیه تحقق می‌یابد<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>‏.  
بنابراین نویسنده هدف و انگیزه خود از تألیف این کتاب را نیاز مبرم به تحقیق و مطالعه در گردآوری قواعد فقهی و تطبیقات آنها می‌داند؛ چراکه قواعد فقهی نقش مهمی در تنظیم فروع فقهی به‌طور عام و کسب ملکه علمی فقهی به‌طور خاص دارند. لذا نویسنده با استعانت از خداوند متعال تصمیم به گردآوری موارد پراکنده قواعد فقهی از کتب فقهی فقهای امامیه ‌گرفته است؛ تا اینکه موسوعه کاملی فراهم شود و طلاب علوم دینی و غیر ایشان بتوانند قواعد فقهی را بر موارد آن تطبیق دهند و محدوده تطبیقات بر موارد را متوجه شوند<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>‏.
بنابراین نویسنده هدف و انگیزه خود از تألیف این کتاب را نیاز مبرم به تحقیق و مطالعه در گردآوری قواعد فقهی و تطبیقات آنها می‌داند؛ چراکه قواعد فقهی نقش مهمی در تنظیم فروع فقهی به‌طور عام و کسب ملکه علمی فقهی به‌طور خاص دارند. لذا نویسنده با استعانت از خداوند متعال تصمیم به گردآوری موارد پراکنده قواعد فقهی از کتب فقهی فقهای امامیه ‌گرفته است؛ تا اینکه موسوعه کاملی فراهم شود و طلاب علوم دینی و غیر ایشان بتوانند قواعد فقهی را بر موارد آن تطبیق دهند و محدوده تطبیقات بر موارد را متوجه شوند<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>‏.
   
   
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
در انتهای هر سه جلد کتاب فهرست مطالب و فهارس آیات و روایات ذکر شده است. در انتهای جلد اول و سوم، فهرست مصادر نیز ارائه شده است.  
در انتهای هر سه جلد کتاب فهرست مطالب و فهارس آیات و روایات ذکر شده است. در انتهای جلد اول و سوم، فهرست مصادر نیز ارائه شده است.
 
در پاورقی‌های کتاب، آدرس آیات و روایات، مستندات مطالب و ارجاعات مفیدی برای مراجعه محققین ذکر گردیده است.  
در پاورقی‌های کتاب، آدرس آیات و روایات، مستندات مطالب و ارجاعات مفیدی برای مراجعه محققین ذکر گردیده است.  


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش