فضائل فاطمة الزهراء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''فضائل فاطمة الزهراء''' اثر ابوعبدالله حاکم نیشابوری (متوفی 405ق)، دربردارنده گوشه‌ای از فضایل حضرت زهرا(س) می‌باشد که با تحقیق علی‌رضا بن عبدالله بن علی‌رضا، به چاپ رسیده است.
'''فضائل فاطمة الزهراء''' اثر [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله حاکم نیشابوری]] (متوفی 405ق)، دربردارنده گوشه‌ای از فضایل حضرت زهرا(س) می‌باشد که با تحقیق [[علیرضا بن عبدالله بن علیرضا|علی‌رضا بن عبدالله بن علی‌رضا]]، به چاپ رسیده است.


==انگیزه تألیف==
==انگیزه تألیف==
انگیزه مؤلف از نگارش کتاب، دفاع از حضرت فاطمه(س) و فضایل ایشان در برابر منکران و جاعلان حدیث، بوده است. حاکم در مقدمه کتابش می‌نویسد در روزگاری زندگی می‌کند که مردم با کینه‌ورزی نسبت به اهل‌بیت و جعل احادیث، به حاکمان نزدیک می‌شوند؛ به این معنا که یا فضائل ایشان را منکر می‌شوند و یا آنچه را که به نص قرآن، اهل‌بیت از آن تطهیر شده‌اند، به آنان نسبت می‌دهند. نوشته که در محفل بزرگان و عالمان، شخصی که از شاگردان او بوده، برای تقرب به برخی از حاضران مجلس، با خواندن روایتی بی‌اعتبار، یکی از فضائل آشکار حضرت فاطمه(س) را انکار کرد و به‌دروغ گفت آن روایت در صحیح بخاری آمده است. همین باعث شد که حاکم این کتاب را بنویسد تا از آن حضرت به‌نوعی دفاع کند<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص30؛ عظیمی، میلاد، ص337-338</ref>.
انگیزه مؤلف از نگارش کتاب، دفاع از حضرت فاطمه(س) و فضایل ایشان در برابر منکران و جاعلان حدیث، بوده است. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] در مقدمه کتابش می‌نویسد در روزگاری زندگی می‌کند که مردم با کینه‌ورزی نسبت به اهل‌بیت و جعل احادیث، به حاکمان نزدیک می‌شوند؛ به این معنا که یا فضائل ایشان را منکر می‌شوند و یا آنچه را که به نص قرآن، اهل‌بیت از آن تطهیر شده‌اند، به آنان نسبت می‌دهند. نوشته که در محفل بزرگان و عالمان، شخصی که از شاگردان او بوده، برای تقرب به برخی از حاضران مجلس، با خواندن روایتی بی‌اعتبار، یکی از فضائل آشکار حضرت فاطمه(س) را انکار کرد و به‌دروغ گفت آن روایت در صحیح بخاری آمده است. همین باعث شد که [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] این کتاب را بنویسد تا از آن حضرت به‌نوعی دفاع کند<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص30؛ عظیمی، میلاد، ص337-338</ref>.


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
مؤلف این کتاب، یکی از بزرگ‌ترین محدثان تاریخ اسلام و صاحب کتاب‌های عظیم «تاریخ نیشابور» و «مستدرک الصحیحین» و شافعی مذهب است. البته چون برخی احادیث را در فضایل حضرت علی(ع) نقل کرده، از سوی برخی، به تشیع متهم شده است<ref>همان ص337</ref>.
مؤلف این کتاب، یکی از بزرگ‌ترین محدثان تاریخ اسلام و صاحب کتاب‌های عظیم «تاریخ نیشابور» و «مستدرک الصحیحین» و شافعی مذهب است. البته چون برخی احادیث را در فضایل [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] نقل کرده، از سوی برخی، به تشیع متهم شده است<ref>همان ص337</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقدمه محقق، تحقیقی است پیرامون کتاب و اهمیت آن، شامل موضوعاتی همچون: عدم وقوف ذهبی و سبکی بر وجود کتاب<ref>مقدمه محقق، ص5</ref>، تصحیح مؤلف توسط ابن‌تیمیه و شاگردش ابن‌قیم<ref>همان، ص6- 7</ref>، صحیح بودن غالب تصحیحات مؤلف<ref>همان، ص6</ref>، مطالبی که پیرامون تشیع وی بیان شده است<ref>همان، ص11- 20</ref> و شرح‌حال مختصری از زندگانی حاکم نیشابوری<ref>همان، ص21- 27</ref>.
مقدمه محقق، تحقیقی است پیرامون کتاب و اهمیت آن، شامل موضوعاتی همچون: عدم وقوف ذهبی و سبکی بر وجود کتاب<ref>مقدمه محقق، ص5</ref>، تصحیح مؤلف توسط [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن‌تیمیه]] و شاگردش [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن‌قیم]]<ref>همان، ص6- 7</ref>، صحیح بودن غالب تصحیحات مؤلف<ref>همان، ص6</ref>، مطالبی که پیرامون تشیع وی بیان شده است<ref>همان، ص11- 20</ref> و شرح‌حال مختصری از زندگانی [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]<ref>همان، ص21- 27</ref>.


مؤلف در کتابش، احادیثی را گرد آورده است که برای «فرد متدبر، بی‌نیازکننده و بسنده» است. احادیث معتبری که به «دین به دنیافروشان» نشان بدهد که مکان و منزلت فاطمه(س) در اسلام کجاست تا هیچ زنی از زنان این امت را با فاطمه(س) مقایسه نکنند. خیلی از احادیث کتابش را نیز از عایشه روایت کرده است، شاید چون انکار برخی از فضایل حضرت صدیقه طاهره(س) به نیت برکشیدن مقام عایشه بوده است. به‌عنوان‌مثال، از عایشه نقل کرده است که: «به خدا سوگند تاکنون کسی به راست‌گویی فاطمه ندیدم مگر پدرش» یا «هرگاه فاطمه بر پیامبر وارد می‌شد، رسول خدا به او خوش‌آمد می‌گفت و در مقابل او می‌ایستاد و دستش را می‌گرفت و می‌بوسید و او را در جای خود می‌نشاند» یا «رسول خدا فرمود: ای فاطمه، از اینکه سرور زنان عالم و زنان این امت و زنان مؤمن هستی خوشحال نیستی؟ که حضرت زهرا(س) خندید» یا «از عایشه پرسیدند پیامبر چه کسی را بیش از دیگران دوست داشت؟ گفت: فاطمه(س). پرسیدند از مردان؟ گفت: شوهر فاطمه(س) علی(ع)»<ref>ر.ک: عظیمی، میلاد، ص338</ref>.
مؤلف در کتابش، احادیثی را گرد آورده است که برای «فرد متدبر، بی‌نیازکننده و بسنده» است. احادیث معتبری که به «دین به دنیافروشان» نشان بدهد که مکان و منزلت فاطمه(س) در اسلام کجاست تا هیچ زنی از زنان این امت را با فاطمه(س) مقایسه نکنند. خیلی از احادیث کتابش را نیز از عایشه روایت کرده است، شاید چون انکار برخی از فضایل حضرت صدیقه طاهره(س) به نیت برکشیدن مقام عایشه بوده است. به‌عنوان‌مثال، از عایشه نقل کرده است که: «به خدا سوگند تاکنون کسی به راست‌گویی فاطمه ندیدم مگر پدرش» یا «هرگاه فاطمه بر پیامبر وارد می‌شد، رسول خدا به او خوش‌آمد می‌گفت و در مقابل او می‌ایستاد و دستش را می‌گرفت و می‌بوسید و او را در جای خود می‌نشاند» یا «رسول خدا فرمود: ای فاطمه، از اینکه سرور زنان عالم و زنان این امت و زنان مؤمن هستی خوشحال نیستی؟ که حضرت زهرا(س) خندید» یا «از عایشه پرسیدند پیامبر چه کسی را بیش از دیگران دوست داشت؟ گفت: فاطمه(س). پرسیدند از مردان؟ گفت: شوهر فاطمه(س) [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]]»<ref>ر.ک: عظیمی، میلاد، ص338</ref>.


حاکم در این موضوع، نظر خودش را هم نوشته است؛ بر افضل بودن حضرت زهرا(س) تأکید کرده و گفته ممکن نیست هیچ زنی از این امت بر ایشان برتری داشته باشد و به‌صراحت نوشته است که حضرت صدیقه طاهره(س)، افقه از عایشه بوده است<ref>همان</ref>.
[[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] در این موضوع، نظر خودش را هم نوشته است؛ بر افضل بودن حضرت زهرا(س) تأکید کرده و گفته ممکن نیست هیچ زنی از این امت بر ایشان برتری داشته باشد و به‌صراحت نوشته است که حضرت صدیقه طاهره(س)، افقه از عایشه بوده است<ref>همان</ref>.


در این کتاب، روایات مهمی آمده است. برای نمونه: «فاطمه(س) سرور زنان بهشت است» و حدیث «همانا فاطمه پاره تن من است و هر که او را بیازارد، یا از در جنگ با او درآید، مرا آزرده و به جنگ با من برخاسته است» و اینکه پیامبر(ص) وقتی به سفر می‌رفت، حضرت زهرا(س) آخرین کسی بود که به او سر می‌زد و در بازگشت از هر سفر هم نخست به دیدار حضرت زهرا(س) می‌شتافت. اینکه پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود: «پدر و مادرم به فدای تو باد». اینکه در روز حشر منادی ندا کند که «چشمانتان را بپوشانید که فاطمه دختر محمد از پل صراط رد می‌شود». وی احادیثی را نقل می‌کند، با این توضیح که این فضیلت در حق هیچ‌کس ذکر نشده است: پیامبر(ص) فرمود در روز قیامت دخترم فاطمه برانگیخته می‌شود در حالیکه بر قامت مبارک و مطهر او، حله کرامت راست شده؛ حله‌ای که به آب زندگانی عجین شده است. اینکه پیامبر(ص) هنگام مرگ فقط در گوش صدیقه طاهره(س) نجوا کرد. اینکه امیرالمؤمنین(ع) در روز سقیفه به همسری حضرت زهرا(س) مباهات کرد. اینکه «خدا از خشم فاطمه(س) خشمگین و از خشنودی فاطمه(س) خشنود می‌شود». اینکه فدک، «حق» حضرت زهرا(س) بود و پیامبر(ص) وقتی آیه «و آت ذی القربی حقه» نازل شد، فدک را به حضرت زهرا(س) بخشید و گفت: «این سهمی از آسمان است که خداوند برای تو و آنانی که پس از تو می‌آیند تقسیم کرده است. وای بر کسانی که مانع آن شوند» و...<ref>همان، ص338- 339</ref>.
در این کتاب، روایات مهمی آمده است. برای نمونه: «فاطمه(س) سرور زنان بهشت است» و حدیث «همانا فاطمه پاره تن من است و هر که او را بیازارد، یا از در جنگ با او درآید، مرا آزرده و به جنگ با من برخاسته است» و اینکه پیامبر(ص) وقتی به سفر می‌رفت، حضرت زهرا(س) آخرین کسی بود که به او سر می‌زد و در بازگشت از هر سفر هم نخست به دیدار حضرت زهرا(س) می‌شتافت. اینکه پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود: «پدر و مادرم به فدای تو باد». اینکه در روز حشر منادی ندا کند که «چشمانتان را بپوشانید که فاطمه دختر محمد از پل صراط رد می‌شود». وی احادیثی را نقل می‌کند، با این توضیح که این فضیلت در حق هیچ‌کس ذکر نشده است: پیامبر(ص) فرمود در روز قیامت دخترم فاطمه برانگیخته می‌شود در حالیکه بر قامت مبارک و مطهر او، حله کرامت راست شده؛ حله‌ای که به آب زندگانی عجین شده است. اینکه پیامبر(ص) هنگام مرگ فقط در گوش صدیقه طاهره(س) نجوا کرد. اینکه [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]] در روز سقیفه به همسری حضرت زهرا(س) مباهات کرد. اینکه «خدا از خشم فاطمه(س) خشمگین و از خشنودی فاطمه(س) خشنود می‌شود». اینکه فدک، «حق» حضرت زهرا(س) بود و پیامبر(ص) وقتی آیه «و آت ذی القربی حقه» نازل شد، فدک را به حضرت زهرا(س) بخشید و گفت: «این سهمی از آسمان است که خداوند برای تو و آنانی که پس از تو می‌آیند تقسیم کرده است. وای بر کسانی که مانع آن شوند» و...<ref>همان، ص338- 339</ref>.


اثر حاضر، البته جامع همه فضایل حضرت زهرا(س) نیست، اما به شکل درخشانی با مستندات روایی اهل سنت، ثابت می‌کند که جایگاه بی‌همتای آن حضرت چه بوده است<ref>همان، ص339</ref>.
اثر حاضر، البته جامع همه فضایل حضرت زهرا(س) نیست، اما به شکل درخشانی با مستندات روایی اهل سنت، ثابت می‌کند که جایگاه بی‌همتای آن حضرت چه بوده است<ref>همان، ص339</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش