۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فخر رازي، محمد بن عمر' به 'فخر رازی، محمد بن عمر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول'''، اثر شهابالدین ابوالعباس احمد بن ادریس قرافی (متوفی 684ق)، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. این کتاب، حاصل تلخیص کتابهای دیگری است که از کتاب | '''شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول'''، اثر [[قرافي، احمد بن ادريس|شهابالدین ابوالعباس احمد بن ادریس قرافی]] (متوفی 684ق)، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. این کتاب، حاصل تلخیص کتابهای دیگری است که از کتاب «[[المحصول فی علم أصول الفقه|المحصول]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] استنتاج شدهاند؛ اتفاقا خود کتاب «[[المحصول فی علم أصول الفقه|المحصول]]» نیز حاصل جمع کتابهای دیگری است. [[قرافي، احمد بن ادريس|قرافی]] در ابتدا، آن را بهعنوان مقدمه کتاب «الذخيرة في الفقه»، مطرح کرده بوده، ولی به علت کثرت مراجعه و درخواست از وی، با افزایش مطالبی به آن و شرح مطالب دشوارش، آن را بهصورت مستقل، مطرح و چاپ کرده است. | ||
«شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول»، | «شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول»، | ||
از اهم کتابهایی است که در فن اصول نوشته شده است. اکثر کتابهایی که پس از این اثر نوشته شدهاند، از این اثر تأثیر پذیرفتهاند. این کتاب محصول خلاصه چهار کتاب در علم اصول است که مآل و مورد اعتماد در اصول هستند و آن کتابها عبارت است از: | از اهم کتابهایی است که در فن اصول نوشته شده است. اکثر کتابهایی که پس از این اثر نوشته شدهاند، از این اثر تأثیر پذیرفتهاند. این کتاب محصول خلاصه چهار کتاب در علم اصول است که مآل و مورد اعتماد در اصول هستند و آن کتابها عبارت است از: | ||
# کتاب «العمد» قاضی عبدالجبار معتزلی متوفی 415ق؛ | # کتاب «العمد» [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] متوفی 415ق؛ | ||
# کتاب «المعتمد» ابوالحسین بصری متوفی 473ق، که بصری این کتاب را در شرح کتاب «العمد» قاضی عبدالجبار نوشته است؛ | # کتاب «المعتمد» [[ابوالحسین بصری]] متوفی 473ق، که بصری این کتاب را در شرح کتاب «العمد» قاضی عبدالجبار نوشته است؛ | ||
# کتاب | # کتاب «[[البرهان]]» [[امامالحرمین عبدالملک بن عبدالله جوینی]] متوفی 473ق؛ | ||
# کتاب | # کتاب «[[المستصفی من علم الاصول|المستصفی]]»، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] متوفی 505ق. | ||
از جمله افرادی که به جمع و تلخیص کتابهای فوق پرداختهاند، فخر رازی متوفی 606ق، در کتاب «المحصول» و سیفالدین آمدی متوفی 631ق، در کتاب | از جمله افرادی که به جمع و تلخیص کتابهای فوق پرداختهاند، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] متوفی 606ق، در کتاب «المحصول» و [[آمدی، علی بن محمد|سیفالدین آمدی]] متوفی 631ق، در کتاب «[[الإحكام في أصول الأحكام]]» هستند. علمای پس از این دو نفر، به همین دو کتاب آنها، یعنی «المحصول» و «الإحكام»، اهتمام ورزیدند و شروح و تعلیقات فراوانی را بر آنها نوشتند؛ مثلا «[[المحصول فی علم أصول الفقه|المحصول]]» را [[قرافي، احمد بن ادريس|قرافی]] متوفی 684ق و شمسالدین اصفهانی متوفی 749ق، شرح کردند و تاجالدین ارموی متوفی 656ق، در کتابش با عنوان «الحاصل» و سراجالدین اموی متوفی 672ق، در کتابش «التحصيل» به تلخیص و اختصار این کتاب، پرداختند. پس از آن، [[قرافي، احمد بن ادريس|شهابالدین قرافی]] آمد و حاصل این دو کتاب، یعنی «الحاصل» تاجالدین و «التحصيل» سراجالدین ارموی، را در کتاب «تنقيح الفصول في اختصار المحصول من الأصول»، یعنی کتاب حاضر، جمع و تلخیص کرد. مضمون این اثر، همان طور که از نام آن پیداست، درباره علم اصول فقه است<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص3-4</ref>. | ||
مؤلف، در مقدمه کتابش در شرح آن چنین مینویسد: اما بعد، هدفم از نگارش کتاب «تنقيح الفصول في اختصار المحصول» که خداوند آن را برای من آسان گرداند، این بود که مقدمه اول کتاب «الذخیره» در فقه باشد، سپس دیدم جماعت زیادی، همین مقدمه را بهتنهایی میخوانند و تمایل دارند آن را بهصورت جداگانه و در کتاب مستقلی مطرح کنم؛ هنگامی که کثرت آنان را دیدم، درست دیدم که شرحی بر آن بنگارم تا کمکیار آنان در فهم و تحصیل این کتاب باشد و مقاصدی را در آن بیان کنم که دشوار است و معلوم نمیشود مگر از جانب خودم؛ زیرا من آنها را از دیگری نقل نکرده بودم. به یاری خدای بزرگ، به نیت دستیابی به اجر خدای عز و جل، من این مطالب را با قواعد جلیله و فوائد جمیله، شرح خواهم داد؛ که خداوند بخشنده همه نعمتها و دافع هر بلایی است و اوست ولی ما در دنیا و آخرت...<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص10</ref>. | مؤلف، در مقدمه کتابش در شرح آن چنین مینویسد: اما بعد، هدفم از نگارش کتاب «تنقيح الفصول في اختصار المحصول» که خداوند آن را برای من آسان گرداند، این بود که مقدمه اول کتاب «الذخیره» در فقه باشد، سپس دیدم جماعت زیادی، همین مقدمه را بهتنهایی میخوانند و تمایل دارند آن را بهصورت جداگانه و در کتاب مستقلی مطرح کنم؛ هنگامی که کثرت آنان را دیدم، درست دیدم که شرحی بر آن بنگارم تا کمکیار آنان در فهم و تحصیل این کتاب باشد و مقاصدی را در آن بیان کنم که دشوار است و معلوم نمیشود مگر از جانب خودم؛ زیرا من آنها را از دیگری نقل نکرده بودم. به یاری خدای بزرگ، به نیت دستیابی به اجر خدای عز و جل، من این مطالب را با قواعد جلیله و فوائد جمیله، شرح خواهم داد؛ که خداوند بخشنده همه نعمتها و دافع هر بلایی است و اوست ولی ما در دنیا و آخرت...<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص10</ref>. |
ویرایش