یغمایی، حبیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آل داود، علی' به 'آل داود، سید علی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR05573.jpg|بندانگشتی|یغمایی‏، حبیب]]
[[پرونده:NUR05573.jpg|بندانگشتی|یغمایی‏، حبیب]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|یغمایی‏، حبیب
! نام!! data-type="authorName" |یغمایی‏، حبیب
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|  
| data-type="authorOtherNames" |  
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |حاج میرزا اسدالله منتخب السادات خورى
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1280 ش یا 15 ق
| data-type="authorbirthDate" |1280 ش یا 15 ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|سمنان
| data-type="authorBirthPlace" |شهرک خور، مرکز ناحیه جندق و بیابانک سمنان
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|1363 ش
| data-type="authorDeathDate" |1363 ش
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[نامه مینوی: مجموعه سی و هشت گفتار در ادب و فرهنگ ایرانی به پاس پنجاه سال تحقیقات و مطالعات مجتبی مینوی]]  
| data-type="authorWritings" |[[نامه مینوی: مجموعه سی و هشت گفتار در ادب و فرهنگ ایرانی به پاس پنجاه سال تحقیقات و مطالعات مجتبی مینوی]]  


[[قصص الانبیاء (داستان‌های پیغامبران)]]
[[قصص الانبیاء (داستان‌های پیغامبران)]]
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE05573AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE05573AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''حبيب يغمايى''' محقق ادبى، روزنامه‌نگار و شاعر ايرانى، در سال 1280ش، در شهرك خور، مركز ناحيه جندق و بيابانك زاده شد.
'''حبیب یغمایى''' (1280-1363ش)، محقق ادبى، روزنامه‌نگار و شاعر ایرانى، مدیر مجله ''یغما''
پدرش، حاج ميرزا اسدالله منتخب السادات خورى بود. از طرف مادر، تبار او به يغماى جندقى مى‌پيوست. پدرش در سال 1310ش در خور درگذشت و در بقعه امامزاده داود به خاک سپرده شد.


دوران كودكى حبيب در خور به سر آمد. در مكتب‌خانه، نخست قرآن را آموخت و سپس به كسب دانش‌هاى مقدماتى روى آورد. از كودكى طبع موزون او بر همگان آشكار شد و برخى خواسته‌هاى خود را به زبان شعر بيان مى‌كرد.
== ولادت ==
در سال 1280ش، در شهرک خور، مرکز ناحیه جندق و بیابانک زاده شد. پدرش، حاج میرزا اسدالله منتخب السادات خورى بود. از طرف مادر، تبار او به یغماى جندقى مى‌پیوست. پدرش در سال 1310ش در خور درگذشت و در بقعه امامزاده داود به خاک سپرده شد.


حبيب هنوز ده، يازده سال بيش نداشت كه در سال 1288ش، دستجات كاشانى به سركردگى نايب حسين كاشى و پسرش ماشاءالله خان كاشى براى نخستين‌بار به بيابانك وارد شدند. اينان از جلوى نيروهاى مشروطه‌خواه بختيارى فرار كرده و خود را به اين ناحيه رسانده بودند. منتخب السادات و فرزندانش را دستگير كردند و اموالشان به غارت رفت. ماشاءالله خان كه نسبت به پدرش متعادل‌تر بود، چون دانست منتخب السادات شاعر است و در امور ديوانى و منشيگرى تسلط دارد، او را به دبيرى خود برگزيد و مأمور كرد منظومه‌اى مفصل در گزارش كارها و لشكركشى‌هايش بسرايد. اين منظومه با نام فتح‌نامه نايبى كه در چند هزار بيت در مدتى كوتاه و به اجبار سروده شده، هر چند از حيث ادبى و هنرى واجد ارزش نيست، اما اصيل‌ترين روايت از ماجراجويى‌هاى اين گروه آشوبگر است.
دوران کودکى حبیب در خور به سر آمد.  


حبيب در سال 1295ش عازم دامغان شد تا در مدارس آنجا به تحصيل بپردازد و در آنجا، نخست در مدرسه ناظميه به تحصيل مشغول شد و در سال 1300ش رهسپار تهران گرديد. نخست در مدرسه آليانس به تحصيل پرداخت. سپس در دارالمعلمين مركزى به ادامه تحصيل در رشته ادبى مشغول شد. در آنجا، از محضر استادان نامى آن روزگار چون ابوالحسن فروغى (رئيس دارالمعلمين) و [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]] بهره برد. در همين دوره، با [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] كه او نيز در دارالمعلمين تحصيل مى‌كرد آشنايى يافت. مينوى سال‌ها بعد به اروپا رفت و زمانى كه يغمايى مجله يغما را به راه انداخت، از همان ابتدا، به همكارى با مجله يغما پرداخت و در سال‌هاى نخست در هر شماره، مقاله‌اى علمى از وى درج شده است.
== تحصیلات ==
در مکتب‌خانه، نخست قرآن را آموخت و سپس به کسب دانش‌هاى مقدماتى روى آورد. از کودکى طبع موزون او بر همگان آشکار شد و برخى خواسته‌هاى خود را به زبان شعر بیان مى‌کرد.


پس از پايان تحصيل در دارالمعلمين و مدرسه عالى حقوق، يغمايى ابتدا مدت كوتاهى به عنوان رئيس اداره آمار به خور رفت و سپس به استخدام وزارت معارف درآمد و به عنوان رئيس معارف سمنان به آن شهر انتقال يافت. خور بيابانك در آن زمان تابع سمنان بود و يغمايى اولين مدرسه را در زادگاه خود تأسيس كرد.
حبیب هنوز ده، یازده سال بیش نداشت که در سال 1288ش، دستجات کاشانى به سرکردگى نایب حسین کاشى و پسرش ماشاءالله خان کاشى براى نخستین‌بار به بیابانک وارد شدند. اینان از جلوى نیروهاى مشروطه‌خواه بختیارى فرار کرده و خود را به این ناحیه رسانده بودند. منتخب السادات و فرزندانش را دستگیر کردند و اموالشان به غارت رفت. ماشاءالله خان که نسبت به پدرش متعادل‌تر بود، چون دانست منتخب السادات شاعر است و در امور دیوانى و منشیگرى تسلط دارد، او را به دبیرى خود برگزید و مأمور کرد منظومه‌اى مفصل در گزارش کارها و لشکرکشى‌هایش بسراید. این منظومه با نام فتح‌نامه نایبى که در چند هزار بیت در مدتى کوتاه و به اجبار سروده شده، هر چند از حیث ادبى و هنرى واجد ارزش نیست، اما اصیل‌ترین روایت از ماجراجویى‌هاى این گروه آشوبگر است.


در سال 1309ش به تهران انتقال يافت و دبيرى چند مدرسه از جمله دارالفنون و عضويت اداره انطباعات به عهده او گذارده شد. وزير معارف وقت براى تأليف كتاب‌هاى درسى، وى را به كار گماشت و بدين سبب برخى اشعار ساده‌اش از جمله شعر «زاغ و روباه» در كتب درسى فارسى ابتدايى راه يافت و باعث شهرت او بين دانش‌آموزان شد.
حبیب در سال 1295ش عازم دامغان شد تا در مدارس آنجا به تحصیل بپردازد و در آنجا، نخست در مدرسه ناظمیه به تحصیل مشغول شد و در سال 1300ش رهسپار تهران گردید. نخست در مدرسه آلیانس به تحصیل پرداخت. سپس در دارالمعلمین مرکزى به ادامه تحصیل در رشته ادبى مشغول شد. در آنجا، از محضر استادان نامى آن روزگار چون ابوالحسن فروغى (رئیس دارالمعلمین) و [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]] بهره برد. در همین دوره، با [[مینوی، مجتبی|مجتبى مینوى]] که او نیز در دارالمعلمین تحصیل مى‌کرد آشنایى یافت. مینوى سال‌ها بعد به اروپا رفت و زمانى که یغمایى مجله یغما را به راه انداخت، از همان ابتدا، به همکارى با مجله یغما پرداخت و در سال‌هاى نخست در هر شماره، مقاله‌اى علمى از وى درج شده است.


در سال 1312ش همكارى مستمر او با [[فروغی، محمدعلی|محمدعلى فروغى]] آغاز شد كه تا پايان عمر فروغى در 1321ش ادامه يافت. در اين دوران كليات سعدى به تصحيح فروغى با همكارى يغمايى انتشار يافت. همزمان يغمايى گرشاسب‌نامه اسدى طوسى را ويرايش و چاپ كرد و كتابى محققانه به نام «سعدى‌نامه» گردآورى كرد و به چاپ رساند.
پس از پایان تحصیل در دارالمعلمین و مدرسه عالى حقوق، یغمایى ابتدا مدت کوتاهى به عنوان رئیس اداره آمار به خور رفت و سپس به استخدام وزارت معارف درآمد و به عنوان رئیس معارف سمنان به آن شهر انتقال یافت. خور بیابانک در آن زمان تابع سمنان بود و یغمایى اولین مدرسه را در زادگاه خود تأسیس کرد.


يغمايى كار در زمينه تصحيح متون را طى دهه‌هاى بعد نيز پى گرفت و موفق به تصحيح ترجمه «تفسير طبرى» شد.
در سال 1309ش به تهران انتقال یافت و دبیرى چند مدرسه از جمله دارالفنون و عضویت اداره انطباعات به عهده او گذارده شد. وزیر معارف وقت براى تألیف کتاب‌هاى درسى، وى را به کار گماشت و بدین سبب برخى اشعار ساده‌اش از جمله شعر «زاغ و روباه» در کتب درسى فارسى ابتدایى راه یافت و باعث شهرت او بین دانش‌آموزان شد.


وى در سال 1327ش، رئيس فرهنگ کرمان شد و سه ماه در آن سمت بود. در همان سال مجله يغما را تأسيس كرد. او چند سال هم در مدارس عالى از جمله دانشسراى عالى تدريس كرد و درس‌هايى چون بديع، قافيه و صناعات ادبى را سال‌ها تدريس كرده بود و رساله‌اى به منظور تدريس قافيه تأليف كرد كه چند بار تجديد چاپ شد. در سال 1331ش رئيس اداره انطباعات شد و به پيشنهاد او نام اداره به اداره نگارش تغيير يافت.
در سال 1312ش همکارى مستمر او با [[فروغی، محمدعلی|محمدعلى فروغى]] آغاز شد که تا پایان عمر فروغى در 1321ش ادامه یافت. در این دوران کلیات سعدى به تصحیح فروغى با همکارى یغمایى انتشار یافت. همزمان یغمایى گرشاسب‌نامه اسدى طوسى را ویرایش و چاپ کرد و کتابى محققانه به نام «سعدى‌نامه» گردآورى کرد و به چاپ رساند.


در سال 1356ش دانشگاه تهران، طى مراسمى به چند تن از دانشمندان كشور چون حبيب يغمايى و دكتر رعدى آذرخشى، دكتراى افتخارى در رشته ادبيات اعطا كرد.
یغمایى کار در زمینه تصحیح متون را طى دهه‌هاى بعد نیز پى گرفت و موفق به تصحیح ترجمه «تفسیر طبرى» شد.


بى‌ترديد، بزرگ‌ترين خدمت يغمايى به زبان فارسى و حوزه پژوهش‌هاى ايرانى، چاپ و نشر مرتب مجله يغما طى سى‌ويك سال است.
وى در سال 1327ش، رئیس فرهنگ کرمان شد و سه ماه در آن سمت بود. در همان سال مجله یغما را تأسیس کرد. او چند سال هم در مدارس عالى از جمله دانشسراى عالى تدریس کرد و درس‌هایى چون بدیع، قافیه و صناعات ادبى را سال‌ها تدریس کرده بود و رساله‌اى به منظور تدریس قافیه تألیف کرد که چند بار تجدید چاپ شد. در سال 1331ش رئیس اداره انطباعات شد و به پیشنهاد او نام اداره به اداره نگارش تغییر یافت.


وى در 24 ارديبهشت 1363ش در تهران درگذشت. پيكر او به خور بيابانك منتقل شد و در آرامگاه احداثى وى به خاک سپرده شد.
در سال 1356ش دانشگاه تهران، طى مراسمى به چند تن از دانشمندان کشور چون حبیب یغمایى و دکتر رعدى آذرخشى، دکتراى افتخارى در رشته ادبیات اعطا کرد.
 
بى‌تردید، بزرگ‌ترین خدمت یغمایى به زبان فارسى و حوزه پژوهش‌هاى ایرانى، چاپ و نشر مرتب مجله یغما طى سى‌ویک سال است.
 
== وفات ==
وى در 24 اردیبهشت 1363ش در تهران درگذشت. پیکر او به خور بیابانک منتقل شد و در آرامگاه احداثى وى به خاک سپرده شد.


== آثار==
== آثار==


از جمله تألیفات و تصحیحات اوست:


از جمله تأليفات و تصحيحات اوست:
#جغرافیاى جندق و بیابانک.
 
#رجال عصر مشروطیت.
#جغرافياى جندق و بيابانك.
#علم قافیه.
#رجال عصر مشروطيت.
#نامه مینوى.
#علم قافيه.
#ترجمه تفسیر طبرى.
#نامه مينوى.
#ترجمه تفسير طبرى.
#نمونه نظم و نثر فارسى.
#نمونه نظم و نثر فارسى.
#تصحيح گلستان سعدى.
#تصحیح گلستان سعدى.
#تصحيح گرشاسب‌نامه، اسدى طوسى.
#تصحیح گرشاسب‌نامه، اسدى طوسى.
#منتخب شاهنامه.
#منتخب شاهنامه.
#تصحيح قصص‌الانبيا، ابواسحاق نيشابورى.
#تصحیح قصص‌الانبیا، ابواسحاق نیشابورى.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش